هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

گزیده ناگفته هایی از حقایق عاشورا، نقش یزید بن معاویه در حادثه عاشورا


نقش یزید بن معاویه در حادثه عاشورا


معاویه و حکم امارت ابن زیاد


(با ورود جناب مسلم و برملا شدن قضیه) وضع شهر کوفه آشفته شد، به گونه اى که آن شهر در معرض از دست رفتن بود.
در این هنگام یزید به سرجون نصرانى که مشاور و محرم اسرار پدرش معاویه بود، مراجعه کرد و با او مشورتى نمود.
سرجون به یزید گفت: اگر هم اکنون پدر تو زنده شود و به تو امرى کند، آیا اطاعت مى کنى؟
گفت: آرى!
سرجون بى درنگ حکم ولایت و سرپرستى عبیداللّه بن زیاد را بر کوفه بیرون آورد. مفاد حکم چنین بود: عبیداللّه بن زیاد با حفظ سمت قبلى که ولایت بصره است، به ولایت کوفه نیز منصوب مى گردد.
معاویه این حکم را با دست خود نوشته و به سرجون سپرده بود تا در وقت مناسب آن را به یزید ارائه کند.1

یکى از شواهد ما بر این ادعا که شهادت امام حسین علیه السلام بنابر نقشه پیشین معاویه بوده، همین نامه سرجون و اتفاقات پس از آن است.

 

 

آن چه مهم به نظر مى رسد، از این تاریخ به بعد است. از این مرحله به بعد، امر به قتل سیدالشهداء علیه السلام صورت مى پذیرد و از نخستین نامه اى که یزید به همراه حکم سرپرستى شهر کوفه (نامه پدرش) براى عبیداللّه مى فرستد، نقش یزید در شهادت امام حسین علیه السلام شروع مى شود.
بنابر تحقیقات انجام شده و با توجه به مطالبى که قبلاً ذکر شد دستور کشتن آن حضرت از زمان رسیدن نامه یزید به ابن زیاد آغاز شده و قبل از این زمان، حکومت یزید چنین دستورى صادر نکرده است; زیرا سیاست حکومت بنوامیّه در رفتار با سیدالشهداء علیه السلام از جهت مکانى متفاوت بوده است. به عبارت دیگر، سیاست آنان در داخل حجاز با سیاستشان در بیرون از حجاز (عراق) متفاوت بود. به همین جهت، آنان تلاش کردند تا آن حضرت از حجاز خارج شوند و برخورد والى مدینه و مکّه نیز در همین راستا بوده است.

نامه یزید به ابن زیاد


نخستین شاهد بر این مطلب، نامه یزید به ابن زیاد است.
یزید در این نامه به ابن زیاد این گونه نوشت:
خبر حرکت حسین به کوفه به من رسیده است. در میان والیان، تو گرفتار امتحان شده اى. اگر حسین را کشتى، آقا و شخصیتى محترم هستى وگرنه برمى گردى به همان نسب گم نام (ولد الزنا بودن).2


1 . تاریخ طبرى: 4 / 258، الفتوح: 5 / 36، الکامل فى التاریخ: 4 / 22 ـ 23 و منابع دیگر.

2 . انساب الاشراف: 3 / 160، تاریخ مدینة دمشق: 14 / 214 و منابع دیگر.


کتب و تألیفات آیت الله سید علی حسینی میلانی (مد ظله)کتاب های اعتقادی آیت الله سید علی حسینی میلانی (مد ظله) گزیده ناگفته هایی از حقایق عاشورا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد