تو را ندیده ام
نه در کارت پستال های شب های ژانویه
نه در حریم مقدّس سن پیرو
تندیس محزونی از مریم
من سال ها زانو زده ام
مقابل کتاب های تاریخ
خیره به چشم های خیس مادرم
که دخیل بسته است
به آینه هایی که هرگز
تصویر تو را به چشم هایم نتاباند
امام باقر علیه السلام با بیشتر حاکمان زمان خود مناظره کرد و در همه آنها ولایت امیرالمؤمنین را اثبات فرمود؛ از جمله با هشام بن عبدالملک که در بعضی از آن مجالس، رنگ صورت هشام تغییر میکرد. هشام کینه امام را به دل گرفته بود تا بالاخره به ابراهیم بن ولید دستور داد به امام سم کشندهای بدهد. ادامه مطلب ...
سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )
هفتم
ماه ذی الحجه مصادف است با سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت
حضرت امام محمد باقر (( علیه السلام )) ، شهادت این بزرگوار را به تمامی
ارادتمندان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می گوییم .
امام باقر علیه السلام :
«إِنَّما یُداقُّ اللّهُ الْعِبادَ فِى الْحِسابِ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى قَدْرِ ما آتاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِى الدُّنْیا.»:
خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش، به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است، دقّت و باریک بینى مى کند.
خلاصه ای از زندگی پر برکت حضرت امام محمد باقر ( ع )
ادامه مطلب ...
رضایت خدا
در تاریخ آمده است: «جابربن
عبداللَّه انصارى در اواخر عمرش دچار ضعف و ناتوانى ناشى از
کهنسالى شد. روزى امام باقر علیه السلام به دیدار جابر رفت و
احوالش را پرسید، جابر گفت: در حالى هستم که کهنسالى را بر
جوانى، بیمارى را بر تندرستى و مرگ را بر زنده بودن ترجیح
مى دهم. امام باقر علیه السلام فرمود:
«اما من - اى جابر - اینگونه نیستم. اگر خدا مرا فرتوت بخواهد
مى پسندم، اگر جوانم بخواهد بدان خشنودم، چون بیمارم کند،
تسلیم اویم، اگر سلامتم دارد رضامندم، اگر مرا بمیراند همان
خواهم و اگر زندگىام بخشد آن را مىپذیرم...»(1).
1) مسکن الفؤاد، ص 87.
سعد الخیر
دیگر شخصیتى که با تأثیر از رهنمودهاى جوانان شیعه، شیعه شد و سخت به تشیع پاىبند گردید، سعدالخیر نواده مروانبن حکم،(1) طرید (رانده شده) رسول اللَّه صلى الله علیه وآله بود.
صفت «خیر» را امام باقر علیه السلام به نام سعد اضافه نمود(2) و این امر زمانى بود که حضرتش به سعد سفارشهایى کرد.
چنین موقعیتى نشاندهنده جایگاه والایى است که او نزد امام باقرعلیه السلام یافت. نقل شده است:
«سعدالخیر، روزى در حالى که چونان زنان شیون مى کرد و مى گریست، به حضور امام باقر علیه السلام رسید. آن حضرت با دیدن بى تابى سعدالخیر پرسید:
از چه رو اینگونه گریانى؟
سعدالخیر گفت:
اى فرزند رسول خدا، من که از شجره ملعونه (بنى امیه) هستم چگونه [بر حال خود ]نگریم؟ امام علیه السلام فرمود:
«لست منهم، أنت أموی منا أهلالبیت؛ تو از آنان نیستى، بلکه
اموى [،اما ]از ما اهل بیت هستى. [وانگهى] مگر این سخن خدا را
نشنیدهاى که مى فرماید: «...فَمَنْ
تَبِعَنی فَإنَّهُ مِنِّی...»؛(3) پس هر که از من
پیروى کند، به یقین او از من است».(4)
«واقعاً چه مقامى از این بالاتر که یک فرد اموى چنان حقشناس و
حقپذیر شود که امام معصوم علیه السلام او را در شمار اهلبیت
علیهم السلام بخواند!».
1) از عبدالرحمنبن عوف نقل شده است: «هر گاه فرزندى به
دنیا مىآمد، او را نزد پیامبر صلى الله علیه وآله مىبردند تا
حضرت برایش دعا کند. زمانى که مروانبن حکم زاده شد، او را نزد
پیامبر صلى الله علیه وآله بردند. حضرت رسول صلى الله علیه
وآله با دیدن او فرمود: او وزغ (چلپاسه) فرزند وزغ و ملعون
فرزند ملعون است. (نک: حاکم حسکانى، المستدرک، ج 4، ص 479).
2) شیخ مفید، اختصاص، ص 58.
3) ابراهیم (14)، آیه 36.
4) شیخ مفید، اختصاص، ص 85.
شفای دیده آیة الله بروجردی! و گل پای زوار بقیع |
این فقیه متبحر، آیت الله بروجردی، که اینجا خوابیده، این مرد، در اواخر عمرش با آن سن پیری، مطالعه می کرد دقیق ترین خطوط را. بعد قصه خودش را نقل کرد، گفت: چشم من به یک دردی مبتلا شد، معالجه هر چه کردم اثر نکرد، رفتم برای تشرف به عتبات، به بصره که رسیدم، سوار قطار شدم، در آنجایی که من سوار بودم، این زوار پیاده، که قاصد زیارت سیدالشهداء بودند، سوار شدند.
یکی از اینها خوابیده بود، من از آن گـِل بین انگشتهای پای این شخص، یک کمی برداشتم، به هر دو چشم مجروحم مالیدم، به مجرد اینکه آن گـِل را مالیدم، درد برطرف شد و تا این سال محتاج به عینک نشدم، این معرفت این فقیه متبحّر است.
اگر آنها این معرفت را ندارند که بفهمند گـِل پای زوّار قبر این خاندان، گـِل پای زوّار قبرشان می شود شفای درد بی درمان، آن وقت پای برهنه به بقیع بروی با حفظ الصحة مخالف است؟ اگر معرفت مثل این فحل علم را هم نداری، جوراب را پا کن، اما کفشها را دربیار، آنجا می دانی چه خبر است؟ آنجا جائی است که (ذلک و من یعظم شعائر الله). آن قدرِ متیقن از شعائر الهیّه آن چهار قبر است، تعظیم آن چهار قبر، علامت تقوای دل است،آنها که پا برهنه اند در بقیع، تقوای دلشان در عملشان مجسّم است.
اهل علم، مردم غافل را از خواب غفلت بیدار کنند، حرمت بقیع را نگه دارند، به آن قبرهای خراب شده نگاه نکنند، باید همه پا برهنه آنجا بروند تا به کوریِِ چشم آنها که این قبور را خواستند از میان ببرند، روشن بشود که عظمت در حدّی است که سر از پا در این حرم شناخته نمی شود.
تو را ندیده ام
نه در کارت پستال های شب های ژانویه
نه در حریم مقدّس سن پیرو
تندیس محزونی از مریم
من سال ها زانو زده ام
مقابل کتاب های تاریخ
خیره به چشم های خیس مادرم
که دخیل بسته است
به آینه هایی که هرگز
تصویر تو را به چشم هایم نتاباند
از صفای ضریح دم نزنید
حرفی از بیرق و علم نزنید
گریه های بلند ممنوع است
روضه که هیچ سینه هم نزنید
کربلا رفته ها کنار بقیع
حرفی از صحن و از حرم نزنید
زائری خسته ام نگهبانان...
...به خدا زود می روم نزنید
زائری داد زد که نا مردان
تازیانه به مادرم نزنید
در کتاب «وفاء الوفاء» جلد سوم از صفحه 891 به بعد، قبور بزرگان بقیع را نام مى برد. از جمله این که به غیر از ستارگان محراب بقیع (حضرت امام حسن مجتبی و زین العابدین و امام محمد باقر و حضرت صادق علیهم السلام)، انوار درخشنده دیگری در این مکان مقدس مدفونند که به بعض ایشان اشاره می شود:
1. عثمان بن مظعون، اولین مهاجرى که از دنیا رفت [4] و پیامبر گرامى صلّى اللّه علیه و آله در تشییع جنازه او شرکت کرده، فرمود: «طُوباکَ یا عُثمانُ لَمْ تُلْبِسْکَ الدُنْیا وَ لَمْ تَلْبَسْها؛ خوشا به حالت که دنیا تو را نپوشانید و تو نیز خود را با دنیا نپوشاندى» [5]، پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله بعد از دفن وى، دستور فرمودند، سنگى را روى قبر وى قرار دهند. جالب این که، سنگ به قدرى بزرگ و سنگین بود که اصحاب قادر بر حمل نبودند و شخص پیامبر صلّى اللّه علیه و آله با تمام قدرت کمک فرمود و بعد از تغییراتى که در بقیع وارد شد، قبر او را از همان سنگ بزرگ شناسایى کردند. پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله با این عمل به مردم این درس را داد که قبر افرادى مثل عثمان بن مظعون (که مردى صالح و عابد و زاهد بود، تا جایى که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بعد از مرگش، کفن از صورتش کنار زد و صورت او را بوسید) [6]، باید با عزت بماند.
2. فاطمه بنت اسد، مادر حضرت على علیه السّلام زنى که دیوار کعبه براى زایمان او شکافته شد و امدادهاى غیبى هنگام تولد فرزندش از آسمان فرود آمد، یازدهمین نفرى بود که به رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله ایمان آورد و حضرت با کلمه «مادرم» به او خطاب مى فرمود، زنى که پیامبر عزیز صلّى اللّه علیه وآله در مرگ او گریه کرد و پیراهن خود را کفن او نمود و چهل تکبیر بر او گفت، زنى که براى دو نفر از اولیاى خدا (پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله و امیرالمومنین علیه السّلام) خدمت و مادرى کرد؛ زنى که به خاطر اسلام مهاجرت نمود، زنى که رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله بعد از دفنش با او سخن گفت که: «هل وَجَدْتَ ما وَعَد ربّکُ حقّا، آیا به وعده هایى که پروردگارت داده بود، دست یافتى؟» او هم گفت: «بله»؛ زنى که رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله قبل از دفن او، وارد قبر شد تا مکان را با بدن خود متبرک نماید و براى مدت طولانى مناجات کرد [7]، قبرش در پشت دیوار بقیع در کنار چهار امام واقع شده است.
3. سعد بن معاذ، مردى والا مقام، از یاران وفادار پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله که در جنگها همراه حضرت بود و گاهى مورد اصابت تیر قرار مى گرفت، کسى که رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله درباره اش فرمود: «همچون استخوان در گلوى کفاری»، کسى که نود هزار فرشته، در تشییع جنازه او به زمین آمدند؛ او از علاقه مندان مخلص على علیه السلام بود، درماجراى «خندق» مجروح شد. رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله براى او دعا مى کرد و در تشییع جنازه او شرکت نمود. [8]
4.حلیمه سعدیه، زنى روستایى که در صحراى مکّه زندگى مى کرد، ولى پاک و سالم بود و توفیق شیر دادن به پیامبر صلّى اللّه علیه وآله، تنها نصیب او شد، زیرا دهها زن براى شیر دادن حاضر شدند، اما رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله هیچ یک از سینه ها را به دهان نگرفت [9].
عبدالمطلب بسیار نگران به مسجد الحرام آمد و در کنار کعبه، با حالت پریشانى نشست، پیرمردى حال او را پرسید تا از ماجرا خبردار شد، بعد پیشنهاد کرد که من زنى سراغ دارم بسیار خردمند و خوش بیان و زیبا و آبرومند، از فامیلى بسیار محترم، عبدالمطلب به سراغ پدر آن بانو رفت و بعد از گفتگوهایى، این بانو، دایه آخرین پیامبر آسمانى شد [10]، بعد از دو سال کودک را به مکّه آورد ولى باز هم براى مدت سه سال دیگر، رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله در دامن این بانو زندگى و رشد کرد.
در کتاب «مرآت الحرمین» نقل شده که بیش از ده هزار نفر از اصحاب و تابعین در بقیع دفن شدهاند. [11]
5. عباس عموى پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله که مسؤول آب رسانى به زائران کعبه و مورد احترام همگان بود، تا آنجا که خلیفه دوم در قحط سالى، براى طلب باران، خدا را به مقام عباس سوگند داد. و اشعارى که در مدح پیامبر گرامى صلّى اللّه علیه وآله سرود، معروف است، عباس و حمزه از عموهاى عالى مقام پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله هستند. بگذریم که قرنى بعد، دودمان او (بنى العبّاس) که حاکم بر مسلمین شدند به ذریّه و اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه وآله امام باقر تا امام عسکرى علیهم السلام چه ظلمها کردند که در پیش بینى ها و اخبار غیبى رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله به عموى خود آمده است . [12]
6. ابراهیم، فرزندى که بعد از فوت زینب، رقیه و ام کلثوم، خداوند به رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله عطا فرمود، ولى این کودک هم، بیش از هیجده ماه عمر نکرد، پیامبر عزیز صلّى اللّه علیه وآله در سوگ او بسیار گریست و همین که مورد اعتراض بعضى قرار گرفت، فرمود: گریه اى که برخاسته از عواطف انسانى باشد، مانعى ندارد، آن چه مورد نهى است، اعتراض به مقدرات الهى است (و چاک دادن یقه و فریاد کردن است). [13]
7. قبر سه دختر رسول گرامى صلّى اللّه علیه وآله به نامهاى زینب، رقیه و ام کلثوم، همچنین قبر زنان پیامبر صلّى اللّه علیه وآله (غیر از خدیجه سلام اللّه علیها که در مکّه است و میمونه که در دو فرسخى مکّه است) در قبرستان بقیع واقع شده است . [15]
8. قبر چند تن از شهداى احد در جانب غربى بقیع واقع شده است .
9. نافع (بزرگ قرّاء) و ابو سعید خدرى (از صحابه بزرگ و از هواداران امیرالمؤ منین علیه السلام ) نیز در آنجاست.
10. قبور عاتکه و صفیه، دو عمه بزرگوار حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله و ام البنین، مادر حضرت ابىالفضل العباس علیه السلام نیز در بقیع است، ام البنین چهار فرزند داشت، به نامهاى عباس، جعفر، عثمان و عبداللّه که همه آنان در کربلا به شهادت رسیدند.
عبدالمطلب بسیار نگران به مسجد الحرام آمد و در کنار کعبه، با حالت پریشانى نشست، پیرمردى حال او را پرسید تا از ماجرا خبردار شد، بعد پیشنهاد کرد که من زنى سراغ دارم بسیار خردمند و خوش بیان و زیبا و آبرومند، از فامیلى بسیار محترم، عبدالمطلب به سراغ پدر آن بانو رفت و بعد از گفتگوهایى، این بانو، دایه آخرین پیامبر آسمانى شد [10]، بعد از دو سال کودک را به مکّه آورد ولى باز هم براى مدت سه سال دیگر، رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله در دامن این بانو زندگى و رشد کرد.
در کتاب «مرآت الحرمین» نقل شده که بیش از ده هزار نفر از اصحاب و تابعین در بقیع دفن شدهاند. [11]
5. عباس عموى پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله ،که مسؤول آب رسانى به زائران کعبه و مورد احترام همگان بود، تا آنجا که خلیفه دوم در قحط سالى، براى طلب باران، خدا را به مقام عباس سوگند داد. و اشعارى که در مدح پیامبر گرامى صلّى اللّه علیه وآله سرود، معروف است، عباس و حمزه از عموهاى عالى مقام پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله هستند. بگذریم که قرنى بعد، دودمان او (بنى العبّاس) که حاکم بر مسلمین شدند به ذریّه و اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه وآله امام باقر تا امام عسکرى علیهم السلام چه ظلمها کردند که در پیش بینى ها و اخبار غیبى رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله به عموى خود آمده است . [12]
6. ابراهیم، فرزندى که بعد از فوت زینب، رقیه و ام کلثوم، خداوند به رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله عطا فرمود، ولى این کودک هم، بیش از هیجده ماه عمر نکرد، پیامبر عزیز صلّى اللّه علیه وآله در سوگ او بسیار گریست و همین که مورد اعتراض بعضى قرار گرفت، فرمود: گریه اى که برخاسته از عواطف انسانى باشد، مانعى ندارد، آن چه مورد نهى است، اعتراض به مقدرات الهى است (و چاک دادن یقه و فریاد کردن است). [13]
7. قبر سه دختر رسول گرامى صلّى اللّه علیه وآله به نامهاى زینب، رقیه و ام کلثوم، همچنین قبر زنان پیامبر صلّى اللّه علیه وآله (غیر از خدیجه سلام اللّه علیها که در مکّه است و میمونه که در دو فرسخى مکّه است) در قبرستان بقیع واقع شده است . [15]
8. قبر چند تن از شهداى احد در جانب غربى بقیع واقع شده است .
9. نافع (بزرگ قرّاء) و ابو سعید خدرى (از صحابه بزرگ و از هواداران امیرالمؤ منین علیه السلام ) نیز در آنجاست.
10. قبور عاتکه و صفیه، دو عمه بزرگوار حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله و ام البنین، مادر حضرت ابىالفضل العباس علیه السلام نیز در بقیع است، ام البنین چهار فرزند داشت، به نامهاى عباس، جعفر، عثمان و عبداللّه که همه آنان در کربلا به شهادت رسیدند.
ویرانی قبورائمه بقیع (علیهم السلام)
دراین روز رد سال 1434(1344) ھ قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) و نیز قبر حضرت حمزه در احد به دست وهابیون تخریب شد.(1)
علت و انگیزه تخریب این قبور مطهر درکتب مختلفی که بر رد عقائد ضاله وهابیت تالیف شده بیان گردیده است.
آنان اضافه برقبورمطهرائمه معصومین (علیهم السلام) دیگر قبور را هم تخریب نمودند که عبارتند از قبر منسوب به فاطمه زهرا (علیهما السلام) قبر مطهر فاطمه بنت (علیها السلام) اسد مادر امیرالمومنین (علیه السلام) قبر مطهر حضرت ام البنین (علیها السلام) قبر ابراهیم پسر پیامبر(صلی الله علیه وآله) قبر اسماعیل فرزند حضرت صادق (علیه السلام) قبر دختر خواندگان پیامبر(صلی الله علیه وآله) قبر حلیمه سعدیه مرضعه پیامبر(صلی الله علیه وآله) وقبور شهدای زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله).
وهابیون در سال 1343 ھ درمکه گنبد های قبر حضرت عبدالمطلب
ابی طالب، خدیجه (علیها السلام) و زادگاه پیامبر(صلی الله علیه وآله) و
فاطمه زهرا(علیها السلام) و خیزران عبادتگاه سری پیامبر(صلی الله علیه
وآله) را با خاک یکسان نمودند. درجده نیز قبر حوا و دیگر قبوررا تخریب
کردند. در مدینه گنبد منور نبوی را به توپ بستند ولی ازترس مسلمانان قبر
شریف را تخریب نکردند.درشوال 1343 ھ با تخریب قبور مطهر ائمه بقیع (علیهم
السلام) اشیاء نفیس و با ارزش آن قبور مطهر را به یغما برند.
قبر
حضرت حمزه و شهدای احد را با خاک یکسان کردند و گنبد و مرقد حضرت عبدالله و
آمنه پدر و مادر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و دیگر قبور را هم خراب
کردند. درهمان سال به کربلای معلی حمله کردند و ضریح مطهر را کندند و
جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که اکثر از هدایای سلاطین و بسیار
ارزشمند و گرانبها بود غارت کردند و قریب به 7000 نفر از علما فضلا وسادات و
مردم را کشتند. سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده
برگشتند. (2)
منابع:
1- مستدرک سفینة البحار: ج 6 ص 66.
2- کشف الارتیاب: ص 77.
بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی به مناسبت سالگرد تخریب بارگاه ائمه بقیع علیهم السلام
معظم
له در دیدار جمعی از خادمین و هیئات فاطمیه از استان قزوین پس از بیان
عظمت روز قیامت و کیفیت ورود حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به صحرای محشر
فرمودند: شب شهادت او خواب را بر خودتان حرام کردید، روز شهادت او به سر و
سینه زدید ، آیا ممکن است روز قیامت شما را فراموش کند؟ اجرتان آن وقت است.
ایشان در ادامه فضایل ائمه بقیع را برشمرده، فرمودند: روز هشتم شوال که روز خرابی قبور ائمه بقیع است، اقامه عزا کنیم و این روز را اهمیت بدهیم.
در پایان این دیدار معظم له با اشاره به پیشامد صادقیه فرمودند: کسانی که روز شهادت حضرت صادق (علیه السلام) پای پرچم عزای او به سر و سینه می زنند ، اینها برای خود خاتم النبیین عزاداری می کنند. این است که این فرصت ها از دست ما رفته. ان شاء الله این سعادت را حفظ کنید، آن وقت مصیبت کبری داهیه دهیا این است : همچو کسی قبرش ویران است. هشتم شوال می آید کنار آن قبر زائری نیست.
هر شیفتهای که دل به مدینه روانه میکند، بر غربت قبرستان بقیع ناله میکند. تربت مطهر چهار امام معصوم(ع) تنها با سنگچینهایی نمایان است که زائر آن اجازه زیارت ندارد و باید به دل گریه کند. بقیع سند مظلومیت همیشگی شیعه است و بررسی و آگاهی از پیشینه آن ضروری است تا گوشهای از جایگاه تاریخی و اجتماعی پیشوایان شیعیان را نمایان سازد.
در ادامه مطلب، مطالبی ارزشمند و مفید و عکسهای قدیمی در این ارتباط را ملاحظه فرمایید.
«بقیع؛ بغض شیعه در گلوی تاریخ»
(تاریخ تخریب قبور: هشتم شوّال سال 1343 ه.ق[91 سال قبل])
ادامه مطلب ...
السَّلامُ عَلَیْکُمْ أَئِمَّةَ الْهُدَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ التَّقْوَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الْحُجَجُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا
السَّلامُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الْقُوَّامُ فِی الْبَرِیَّةِ بِالْقِسْطِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الصَّفْوَةِ
السَّلامُ عَلَیْکُمْ آلَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ النَّجْوَى ادامه مطلب ...