ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
حضرت آیت الله علوی بروجردی مدّ ظله در درس خارج فقه، ضمن اشاره به میلاد با سعادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
ما هرچه داریم، از وجود مقدس ایشان است و لذا، مفتخر به یاد و نام ایشان هستیم؛ بلکه امروزه، شیعه امامیه در این دنیا و در برابر وهابیت، تاوان محبت و ولایت امیرالمؤمنین را میپردازد. دشمنانی که میگویند سلفی هستند، اما طالب سلف نیستند؛ بلکه ناصبی و دشمن اهلبیتند. آنها در روز روشن، اتوبوس را متوقف میکنند و هر آن کسی را که نامش علی علیه السلام است، میکشند.
البته، این دشمنی، اختصاص به دوران کنونی ندارد؛ بلکه در طول تاریخ، اینگونه بوده است؛ یعنی خیلی افراد در تاریخ بودند که بابت عشق علی علیه السلام از همان روز اول هزینه دادند: از فاطمه زهرا علیها السلام گرفته تا دیگران؛ بلکه به مقتضای آیه شریفه « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ »[1] حتی خود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله هم برای محبت و ولایت علی علیه السلام هم هزینه میداده؛ بلکه صدمات بسیاری را از این ناحیه برخی از اصحاب مخصوصا در دو سه سال آخر عمر شریفشان متحمل شده است. حتی افرادی از اصحاب نقشه قتل پیغمبر صلی الله علیه و آله را داشتند. البته، در کتابهای آنها اسم این افراد نیامده، ولی با اشاره در بعضی از مطالبشان متوجه میشویم که چه کسانی متولی این قضایا بودهاند.
پیامبر صلی الله علیه و آله در حج الوادع و در صحرای عرفات، حدیث مشهور «انی تارکم فیکم الثقلین...» را بیان فرموند، ولی تا وقتی به مدینه رسیدند از آسیبها در امان نبودند؛ در حالی که ایشان یک حکومت نظامی اعلام کردند؛ یعنی اجتماع بیشتر از سه نفر را ممنوع کردند. این واقعیتی هست که در تاریخ ثبت شده است.
به هر حال، نسبت به حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام خیلی جفا شده، و ما شیعهها آنگونه که شایسته است، ایشان را نشناختهایم و به قول خلیل بن احمد نحوی، علی بن ابی طالب علیه السلام هم از طرف دوستان مظلوم واقع شده و هم از طرف دشمنانش؛ به دلیلی که دشمنان ایشان قدرت داشتند و لذا، تا آنجا که توانستند فضائل او را کتمان و یا از بین بردند. دوستان نیز از خوف و ترس، فضائل ایشان را اظهار نکردند؛ مع الوصف، فضائل امام، شرق و غرب عالم را فرا گرفته است.
آری، واقعیت این است که از زمان رحلت پیغمبر صلی الله علیه و آله ، حکومت به دست کسانی بوده که در طرف مقابل علی بن ابی طالب قرار داشتند، و قدرت آنها به اندازهای بود که نه تنها علی بن ابی طالب علیه السلام را خانه نشین کردند، بلکه سنت و میراث پیغمبر را نابود کردند؛ آنها حتی واژه «عترتی» را در حدیث ثقلین به «سنتی» تبدیل کردند و مفاد آن را طبق نقل، به کتاب الله و سنتی، تغییر دادند.
حال، بر فرض صحت این حدیث، سوال آن است که سنت پیغمبر به چه معناست؟ آیا سنت ایشان جز، رفتار، گفتار و اخلاق آن حضرت است؛ پس چرا از همان آغاز، خلیفه اول دستور داد ـ بنابر نقل عایشه ـ کسانی که روایت از پیغمبر نوشتند، همه را بیاورند، و بعد از جمع آوری همه را آتش بزنند. سپس عایشه میگوید: من از این کار پدرم تعجب کردم و خیال کردم که او میخواهد اینها را جمع کند؛ ولی دیدم که پدرم همه آنها را سوزانید.
خلیفه دوم از این کار هم بدتر انجام داد؛ یعنی اگر فردی، از پیغمبر روایتی را نقل میکرد، او را شلاق میزدند. اصلا، این کار، جرم بود تا سنت نابود شود. او حتی ابن عباس را از تفسیر قرآن بر حذر داشت، تا تفسیر آیات مربوط به ولایت فراموش شود.
بنابراین، آنچه پیغمبر صلی الله علیه و آله راجع به علی بن ابی طالب علیه السلام گفته بود و به آن عمل کرده بود، همه باید کتمان میشد؛ ریشه روانی مسئله نیز آن است که برخی افراد، وقتی میخواهند خودشان را عرضه کنند، چون چیزی ندارند؛ ولی در مقابل آنها افرادی هستند که روی پای خودش میایستند، سعی میکنند آن را از آنها بگیرند و آنها را ساقط کنند تا خود جلوه نماید ولذا، در این مقام، تمام روایات را از بین بردند.
البته، برخی افراد، مانند عبدالله عمر و ابوهریره در عهد خلیفه دوم در نقل حدیث مصونیت داشتند؛ یعنی اگر اینها در بین مردم قال رسول الله، میگفتند، اشکالی نداشت. البته، خلیفه دوم وقتی دید که حتی ابوهریره نیز روایات زیادی را نقل کرده و جعل حدیث و زیاده گوئی او از حد گذشته، او را تهدید به تعزیر کرد.
در زمان خلیفه سوم، به ویژه در دوران معاویه نیز فضای جعل حدیث رایج شد و او کاملا از آن سوء استفاده کرد. آنها حتی شأن نزول برخی آیات مانند آیه « وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ »[2] را که درباره امام علی بود، تحریف کردند و در شأن ابن ملجم قرار دادند.
مسئله حدیث سازی، ادامه پیدا کرد و برای از بین بردن مکتب اهل بیت، حاضر شدند که حتی به قیمت از بین بردن احکام و فقر روایی این کار را انجام دهند.
وقتی مرحوم آیت الله بروجردی جامع الاحادیث را تنظیم میکردند، نظرشان این بود که اخبار عامه را با همین تدوین بعد از هر بابی ذکر کنند که البته با موانعی رو به رو شد. ایشان نظرشان این بود که معلوم شود ما چه داریم و آنها چه دارند. آنها با اینکه در اکثریت هستند، ولی روایتشان در باب احکام بسیار کم است. و لذا، بعد از اختلافات فقهی در دامان قیاس و استحسان و امثال اینها واقع شدند؛ یعنی ابوحنیفه از وجوه عقلی برای استخراج احکام استفاده میکند، یا در مقابل، مالک، یا احمد بن حنبل جزء اخباریها شدند و به روایت ضعیف عمل میکنند ولو آنکه روای ثقه نباشد و آن را از قیاس بهتر میدانند.
بلکه بالاتر، حتی در کلام اسلامی هم، اصول اولیه را تغییر دادند تا مکتب علی را نابود کنند. آنها در عدالت خدا هم خدشه کردند و خدا را عادل نمیدانند. پیغمبران هم لازم نیست عادل باشند؛ امام جماعت هم لازم نیست عادل باشد؛ زیرا، آنهایی که در مقابل علی بن ابی طالب بودند، روزگاری بت میپرستیدند و عدالتشان محل خدشه بود.
اما علی رغم همه فشارها و سختیها، که همه در مقابل علی موضع گرفتند، در مقابل فضایل او موضع گرفتند در مقابل ارزشها موضع گرفتند اما این امور موثر واقع نشد و علی بن ابی طالب در طول تاریخ پا بر جاماند.
شخصیتی که آوازه او حتی به گوش محقق مسیحی جرج جرداق هم رسید، و حتی بعد از1400 سال آوازه ایشان به سازمان ملل هم رسید و عهدنامه مالک را در آنجا ثبت کردند.
یک جمله در پایان عرض کنم که علی بن ابی طالب علیه السلام از جانب دوستان هم مظلوم واقع شد و حق شایسته ایشان رعایت نشد. ما امروز در دنیا نتوانستیم نشان دهیم که پیروان علی علیه السلام هستیم و معرِف علی میباشیم. ما شیعهها امروز باید عذر تقصیر به پیشگاه علی علیه السلام بیاوریم. ما که دوستان هستیم با رفتار و گفتار خویش بیشتر میتوانستیم زینت امام باشیم و نشان دهنده آرمانها او باشیم. همانگونه که امام صادق فرمودند: «کونوا لنا زینا». آیا ما زینت علی بن ابی طالب بودیم؟ آیا رفتار و گفتار ما نشان دهنده او هست؟ این مظلومیت علی بن ابی طالب علیه السلام است. والسلام.
امیدوار هستیم که خداوند ما را توفیق بدهد که بتوانیم از چهره علی بن ابی طابب زنگار مظلومیت را بزداییم، حتی مظلومیتهایی که خودمان برای ایشان درست کردهایم.
1. سوره مائده آیه 67.
2. سوره بقره آیه 207.