ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) شعبه
مرکزی، در این مقاله آمده است: آیه مباهله بر صداقت و عصمت
گفتاری و رفتاری اصحاب کساء دلالت دارد. به اعتراف دانشمندان
فریقین، روایات متواتری وجود دارند که پیامبر گرامی (ص) به جای
«انفسنا»، حضرت علی(ع) را و به جای «نسائنا»، حضرت فاطمه (ع)
را و به جای «ابنائنا» حضرت امام حسن(ع) و حضرت امام حسین(ع)
را برای مباهله با نصارای نجران به عنوان گواه نبوت از میان
همه امت به همراه بردند.
برخی از دانشمندان اهل سنّت این امر را متفق علیه و برخی دیگر اجماعی میدانند. روایات مباهله با بیش از 51 طریق متفاوت از 37 تن از بزرگان دین روایت شدهاند. برخی دانشمندان اهل سنت شبهاتی را نیز مطرح کردهاند اما این شبهات هیچ پایگاه علمی ندارند.
برخی آیات طبق قاعده «جری و اطباق» در شأن حضرت فاطمه(س) آمده و همچنین برخی آیات بطنا در شأن آن حضرت هستند؛ همچون آیه «مرج البحرین». صدها آیه قرآنی و نیز روایات تفسیری در ذیل آیات در منابع فریقین بر عصمت و طهارت، صداقت، ایثار و اخلاص و دیگر کمالات معنوی حضرت زهر(س) دلالت دارند اما متأسفانه شخصیت ایشان ناشناخته مانده است؛ شخصیتی که حجتی بر حجتهای خداوند است، محبت و دوستی او طبق دستور خداوند بر همه واجب بوده، رضای او رضای خدا و غضب او غضب خداست؛ او که مرکز رسالت و امامت و ولایت است.
«مباهله» نفرین کردن دو فرد یا دو گروه بر علیه یکدیگر در یک امر مذهبی است که با تضرع از خدا میخواهند دروغگو را رسوا سازد. گروهی از نصارای نجران به حضور پیامبر گرامی(ص) آمدند و درباره حضرت عیسی(ع) گفتوگو کردند و قرار شد فردای آن روز مباهله صورت گیرد.
به نقل همه اهل سنّت، روز بعد پیامبر به جای «انفسنا» حضرت علی(ع) را و به جای «نسائنا» حضرت فاطمه (ع) را و به جای «ابنائنا» حسنین(ع) را برای مباهله به عنوان گواه نبوّت از بین همه امّت به همراه بردند. این عمل پیامبر گواه بزرگی بر صداقت و عصمت فاطمه زهرا (س) است.
آیه مباهله از دیدگاه دانشمندان اهل سنّت اصل این قضیه که پیامبر اکرم(ص) از بین همه امّت تنها حضرت علی(ع) را در جای «انفسنا» و حضرت فاطمه (ع) را در جای «نساءنا» و حضرات حسنین(ع) رادر جای «اَبناءَنا» برای مباهله انتخاب کرد، متفق علیه بین اهل تفسیر و حدیث است؛ چنان که برخی از مفسّران اهل سنّت همچون «امام فخر رازی» (م 604 ق) و «نظام الدین نیشابوری» (م 728 ق) به این موضوع تصریح نمودهاند. «نیشابوری» سپس اضافه میکند که مراد از «انفسنا، علی(ع) است و اهل تفسیر و حدیث بر این دیدگاه اجماع کردهاند.
«امام ابوبکر جصّاص»(م 370 ق) میگوید: «راویان تاریخ و ناقلان آثار و اخبار هیچ گونه اختلافی ندارند در اینکه پیامبر(ص) در روز مباهله در حالی که دست حسن(ع) و حسین(ع) را به دست داشت و علی(ع) و فاطمه(ص) همراهش بودند، برای مباهله با نصارا حاضر شد و مسیحیان نجران را به مباهله دعوت کرد.»
«زمخشری» (م 538 ق) م گوید: «هیچ دلیل و مدرکی قویتر و مهمتر از آیه مباهله بر فضل و برتری اصحاب کسا موجود نیست و اصحاب کسا علی(ع)، فاطمه(ص)، حسن(ع) و حسین(ع) هستند. آیه «مباهله» بر عظمت و صداقت حضرت فاطمه زهرا (ع) و مقام بلند آن بانوی نمونه دو جهان دلالت دارد. «آلوسی» (م 1270 ق) بر شهرت این روایت اعتراف و تصریح نموده است و میگوید: «دلالت آیه بر فضیلت آل پیامبر، که آل اللّه میباشند و فضیلت آل رسول از اموری است که قابل تردید برای هیچ مؤمنی نیست و نصب (دشمنی و عداوت با خاندان پیامبر) ایمان را از بین میبرد.
عظمت بی نظیر حضرت فاطمه (ع) پیامبر اکرم (ص) جای «نساءنا» (که کلمه جمع است و حداقل آن سه نفر است) تنها حضرت فاطمه (ع) را برای مباهله همراه برد و حال آنکه در آن زمان، چندین تن از امّهات المؤمنین حضور داشتند ولی آن حضرت(ص) هیچ کدام از زن های خود را برای مباهله نبرد؛ زیرا در مباهله، نبوت آن جناب زیر سؤال بود. او باید کسانی را به همراه می برد که اگر نبی نباشند، شریک کار رسالت و نبوت او باشند و حضرت فاطمه(ع) چنین بود. در مباهله قرار بود دروغ گویان رسوا شوند.
بنابراین، اگر پیامبر کسی را میبرد که در عمر خود دروغ گفته باشد، دیگر او نمیتوانست بر دروغگویان لعنت بفرستد؛ زیرا خودش از اول دروغ گفته است. از اینجا عصمت حضرت فاطمه(ع) معلوم میشود که او هیچ دروغی در زندگی نداشته و مصداق اکمل و اتم صداقت است. این شأن و عظمت فوق العاده زهرای مرضیه (ع) را میرساند. این عظمت حضرت فاطمه(ع) را اسقف نجران هم در همان جا به قوم خود اعلام نمود: «اِنّی لأری وُجوها لو سألُوا اللّهَ اَن یُزیل جبلاً مِن مکانِه لازَاله بِها فلا تُباهلوا فتُهلِکوا ولایَبقی علیِ وجهِ الارضِ نصرانیٌّ الی یومِ القیامةِ»
پیامبر اکرم (ص)، فاطمه زهرا (ع) را به عنوان گواه نبوت و رسالت برای مباهله به همراه برد و پیش از آنکه به میدان بروند، حضرت علی(ع)، فاطمه(ص) و حسنین(ع) را جمع نمود و فرمود: «خدایا، اینها اهل بیت من هستند. پیامبر(ص) در اینجا اهل بیت حقیقی خودش را به امّت معرفی نمود، بهویژه آنکه از میان زنها فقط حضرت فاطمه (ع) است که مصداق حقیقی «نساءنا» را دارد.
راویان روایات مباهله با بیش از 51 طریق از 37 تن از صحابه و تابعین و نیز از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از جمله امام علی(ع)، امام حسن (ع)، امام علی بن حسین (ع)، ابی جعفر محمّد بن علی الباقر (ع)، امام ابی عبداللّه جعفر بن محمّد الصادق(ع) و امام موسیبنجعفر(ع) نقل شده است.
یکی از استادان صاحب تفسیر، ادیب و ائمّه قرائت، «زمخشری» (م 538 ق)، در ذیل آیه میگوید:« این دلیلی است که قویتر از آن بر فضیلت اصحاب کسا وجود ندارد و این برهان روشنی بر صحّت نبوّت رسول خدا (ص) است . چطور این بزرگان و نامداران بلاغت و ادب نفهمیده باشند که این روایات نسبت غلط به قرآن میدهند و لفظ جمع را در مورد یک نفس و مفرد استعمال کردهاند و حال آنکه در قرآن، چندین مورد لفظ جمع استعمال شده و مراد از آن ها فقط یک نفر است؛ مانند آیه «إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِّنْه» (آلعمران: 45) در این آیه، کلمه «ملائکه» جمع است، ولی فقط یک فرد یعنی تنها جبرئیل مراد است.
همچنین کلمه «نساء» نیز در قرآن برای دختر هم استعمال شده است؛ مانند آنکه آیه درباره فرعون می گوید: «یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُم» (بقره: 49) و آیه «وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُون» (نساء: 7) وقتی این اصل ثابت شد که «نساء» بر دختر هم اطلاق می شود، فرقی نمیکند که آن، دختر گوینده باشد یا شنونده. از این رو، اطلاق «نساء» بر دختر یک اصل قرآنی است.
این آیه بر عصمت و صداقت حضرت فاطمه (س) دلالت تام دارد و این یکی از فضایل بلند آن بانو به شمار می رود. باید توجه داشت به اینکه آیه مباهله حضرت فاطمه(س) را یکی از افراد «نسائنا» ندانسته و ایشان یکی از مصادیق «نسائنا» نیست، بلکه «نساءنا» اصلاً مصداق دیگری ندارد و حضرت فاطمه(س) تمامیت تفسیر «نسائنا» است.
علاقهمندان میتوانند برای مشاهده متن کامل به پایگاه اینترنتیwww.hawzah.ir مراجعه کنند.
منبع : خبرگزاری قرآنی ایران