قال رسولالله (صلی الله علیه و آله):«مَن ماتَ وَ لمَ یَعرِف اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیتَةً جاهِلیة »[1]
تردیدی نیست که تمامی مفاهیم و اعتقادات اصیل دینی در اسلام ریشه در قرآن دارد و هیچ باطلی، در این کتاب آسمانی وجود ندارد که حق تعالی جل جلاله فرموده: «ما قرآن را نازل کردیم و آنرا محافظت مینمائیم.»[2] و در آن همه چیز بیان گردیده و هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در قرآن آمده باشد. از بیان هیچ نکتهای در آن کوتاهی نشده و تمامی وقایع و اتفاقات را تا زمان قیامت کبری و نفخ صور در بر دارد. قرآنی که آخرین کتاب آسمانی و معجزه جاوید پیامبر اسلام است و بیانگر تمامی مسائل و مباحث و موضوعات مورد نیاز زندگی بشر است مسلما در باره موضوع مهم انقلاب جهانی حضرت ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تحول بزرگی که در دنیا به وسیله امام زمان و حکومت عدل و داد آن حضرت به وجود خواهد آورد، آیات و بیانات متعددی دارد ولی شناختن معارف این کتاب آسمانی و بهرهگرفتن از سرچشمههای زلال و شیرین آن راهی جز این ندارد که از مترجمان راستین و بازگوکنندگان وحی و خاندان عصمت (علیهمالسلام) بیاموزیم که «لا یمسّه الا المطهرون؛ به قرآن جز پاکیزگان (ائمه معصومین علیهمالسلام) کسی دست نمییابد»[3] و از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده که فرمودند:
«به خدا سوگند من کتاب خدا را از اول تا به آخر میدانم چنانکه گویی در کف دست من است، [4] در قرآن خبر آسمان و زمین، گذشته و آینده موجود است که خدای عزوجل فرموده «وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ؛ ما قرآن را بر تو نازل کردیم در حالیکه بیان و توضیح همه چیز در آن است.»[5]
و نیز امام باقر(علیهالسلام) فرمودند: هیچ کس جز اوصیای پیامبر(صلی الله علیه و آله) نمیتواند ادعا کند که (علم) تمامی قرآن نزد اوست.[6] با این بیان درمییابیم که قرآن و اهل بیت(علیهمالسلام) هیچ گاه از هم جدا نمیشوند زیرا که قرآن بازگوکننده حقانیت و عظمت این خاندان است و مردم را به سوی این حاملان علوم الهی هدایت میکند[7] و فقط این چهارده نور پاکند که حقایق و بطون این معجزه جاوید و این کتاب عظیم آسمانی را میدانند اما سنگینترین ضربهای که پس از رحلت رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) بر پیکر بشریت وارد آمد این بود که خلافت و جانشینی پیامبر از حاملان وحی و اوصیای واقعی حضرتش غصب گردید و منصب خلافت به دست نااهلان و جاهلان افتاد.
زمانیکه غاصبان بر کرسی جانشینی پیامبر تکیه زدند و امیرالمؤمنین را از حق مسلمش محروم کردند دریافتند که باید مردم را از دست یابی به سند نورانی حقانیت حضرت امیر و فرزندانش محروم نمایند تا مبادا همه مردم از معارف نورانی قرآن که همان شناخت معصومین و گنجینهداران علوم الهی است بهرهمند گردند و به عدم حقانیت این ظالمان پی ببرند، لذا قرآنی را که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) گردآوری کرده بود و ویژگیهای زیادی را چون شأن نزول، تأویلات و تطبیقات دربرداشت نپذیرفتند.[8] و بدین ترتیب مردم را از راه یافتن به چشمههای زلال وحی بازداشتند و در عوض ظواهری از دین را به قصد فریب خلق الله رواج دادند از سوی دیگر پولهای گزافی میدادند تا عالم نمایانی از خدا بیخبر و مزدور، دروغهایی را به عنوان حدیث در زمینههای مختلف از جمله تفسیر و تأویل قرآن جعل میکنند و اذهان مردم را از رسیدن به حقایق دور سازند.
در طول تاریخ پیوسته دشمنان حق از انتشار معارف قرآن و آشکار شدن حقایق و اسرار این کتاب آسمانی به روشهای مختلف جلوگیری کرد تا آنجا که عده زیادی از اصحاب و شاگردان مکتب اهل بیت که مفسر و مبین حقایق قرآن بودهاند را به شهادت رساندند و یاران و اصحاب پیامبر را از بازگو کردن حقایق قرآن و احادیثی که خود مستقیماً از آن حضرت شنیده بودند ممنوع کردند.[9] از این رو شیعیان با وجود آن همه مشکلات و موانع علی رغم سختگیریهای زیاد مخالفان در جهت فراگیری علوم و معارف از ائمه معصومین(علیهمالسلام) سخت تلاش کردهاند و به روایت و تدوین و نشر احادیث مربوط به آن اهتمام ورزیدهاند که خوشبختانه مجموعههای ارزندهای در این زمینه امروز در دسترس ما قرار دارد که هر کدام از آنها برای رهیابی به معارف ناب قرآن از اهمیت والایی برخوردار است. با بررسی و تحقیق این مجموعههای روایی و احادیث موجود به نکته شگفت انگیزی پی میبریم و آن اینکه مسئله مهدویت و حکومت جهانی آن حضرت از چنان اهمیت والایی برخوردار است که خداوند از تمامی پیامبرانش درباره او و پدران بزرگوارش پیمان گرفت.
آنان که در این عهد و پیمان استوار بودند در زمره پیامبران اولوالعزم قرار گرفتند و آنان که در این پیمان اراده نا استوار داشتند از بهشت رانده شدند[10] و خداوند توبه ایشان را به وسیله تمسک به همین ذوات مقدسه قبول فرمودند و مقام قرب را به ایشان بازگرداند.[11] بنابراین موضوع مهدویت از ابتدای هبوط حضرت آدم تا پایان نبوت حضرت خاتم(صلی الله علیه و آله) در لسان تمامی پیامبران الهی و در تمام کتب آسمانی به چشم میخورد و بشارت دادن به حکومت جهانی آن حضرت و استیلای صالحان بر زمین و پادشاهی عدل و داد جزء اصلی متن کتابهای آسمانی و برنامههای پیامبران بوده و کتب آسمانی همچون قرآن، تورات، انجیل، زبور و ... آکنده از این بشارات است که انبیاء الهی به امتهایشان بیان فرمودهاند. البته در تعیین مصداق آن مصلح، عبارتها مختلف و الفاظ متفاوت است ولی اصل ظهور یک مصلح واقعی و تشکیل حکومتی واحد که از مرز عدالت بیرون نرود، مورد قبول تمام ملل و ادیان آسمانی و غیر آسمانی عالم است همچنین قرآن کریم نیز در بیش از یکصد و سی آیه به این معنا اشاره فرموده و اعلام داشته که اراده و خواست خداوند متعال بر این است که دوران حکومتهای ظالم و ستمگر به پایان رسد و بساط پیروان آنها را برچیده شود و حتما بندگان صالح خویش را در سراسر دنیا حکومت دهد.[12] تا قوانین اسلام را به طور کامل و همه جانبه در این کره خاکی اجرا سازند و سعادت بشر را تضمین و تأمین نمایند.
ما در این مجموعه تلاش کردهایم آیات قرآنی را که در رابطه با غیبت، ظهور و تشکیل حکومت جهانی آن حضرت تأویل و تفسیر شده، به صورت موضوعی دسته بندی کنیم تا استفاده و بهرهمندی این آیات برای خوانندگان و محققان محترم آسان گردد.
به امید روزی که حضرت ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از زندان غیبت به در آید و عالم به نورش روشن شود.
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر
--------------------------------------------------------------------------------
[2] - سوره حجر، آیه 9.
[3] - سوره واقعه، آیه 79.
[4] - سوره نحل، آیه 89.
[5] - کافی: کتاب الحجه: باب 34.
[6] - امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: مراد از «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم» این است که قرآن مردم را به سوی امام هدایت میکند. (کافی: ج 1، ص 315)
[7] - بصائر الدرجات: ص 213 – کافی: کتاب الحجه: ص 34.
[8] -. احتجاج: ج 1، ص 225.
[9] - تذکرة الحفاظ، شمس الدین ذهبی: ج 1، ص 4.
[10] - تفسیر قمی: ج 2، ص 66.
[11] - تفسیر نور الثقلین: ج 1، ص 149 – تفسیر صافی: جزءاول، ص 186.
[12] - سوره قصص، آیه 5.
بخش اول:
آیات قرآن پیرامون عصر غیبت حضرت مهدی(علیهالسلام)
فصل اول: ویژگیهای منتظران واقعی در عصر غیبت
الف) مقام و منزلت:
«الم ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ؛ این کتاب که هیچ تردیدی در آن نیست روشن گر راه پرهیزکاران است. آنان که به غیب ایمان آورند و نماز را برپای دارند و از آنچه به ایشان روزی دادیم انفاق میکنند.»[12]
جابر بن عبدالله انصاری پیرامون تفسیر این آیه از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چنین روایت میکند که آن حضرت فرمودند: «خوشا به حال صبرکنندگان در زمان غیبت او [مهدی] و خوشا به حال کسانیکه بر محبت او پابرجا میمانند آنها کسانی هستند که خداوند در کتاب خویش چنین توصیفشان کرده و فرموده: «الذین یؤمنون بالغیب..». سپس آن حضرت فرمودند: «آنان حزب خدایند و آگاه باشید که حزب خداوند پیروز است.»[13]
و در روایتی از امام صادق(علیهالسلام) نیز آیه شریفه فوق به منتظران حضرت ولی عصر (علیهالسلام) در عصر غیبت تفسیر شده است.[14]
با توجه به روایاتی که گذشت میتوان سه ویژگی مهم منتظران را علاوه بر مقام و منزلت آنها از آیه مبارکه فوق استفاده نمود که آنها عبارتند از:
1. اعتقاد و ایمان راستین به امام زمان (علیهالسلام)
2. بر پا داشتن و اهمیت دادن به نماز.
3. انفاق و بخشش به فقیران و مستمندان.
ب) صبر و ارتباط قلبی
«یا اَیُّهاالَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ؛ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! صبر کنید و در برابر دشمنان پایدار باشید و از مرزهای خود مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید [تقوی و خدا ترسی را پیشه سازید] شاید که رستگار شوید.»[15]
نعمانی در کتاب غیبة خود از امام باقر (علیهالسلام) نقل میکند که درباره این آیه فرمودند: «که صبر کنید بر ادای فرایض و در مقابل دشمنان پایداری کنید و با امامتان که انتظارش را میکشید مرابطه نمایید.»[16]
«مرابطه» در لغت به معنای مراقبت از مرزها و بستن و محکم کردن آمده است و شاید مراد از «مرابطه» در این آیه شریفه ا ین باشد که منتظر واقعی در عصر غیبت از خانه دل در مقابل غیر امام زمان مراقبت مینماید و سرزمین پنهاور قلبش را محل عشق و علاقه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میگرداند و دل را به حضرت مهدی (علیهالسلام) پیوند میدهد.
احتمال دیگری که در باره لغت «مرابطه» وجود دارد این است که رابطه با امام (علیهالسلام) یعنی خود را به رشته ولایت او بستن و بر خدمت و پیروی و یاری او گردن نهادن، و این یکی از ارکان ایمان است که آدمی خود را به امام خویش مربوط سازد و از او جدا نشود.[17]
ج) اطاعت محض
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ ؛ای کسانی که ایمان آوردهاید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر و اولی الامر از خودتان را».[18]
جابر بن عبدالله انصاری میگوید هنگامیکه پروردگار این آیه را بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل فرمود عرض کردم یا رسول الله؛ خدا و رسول را شناختیم، «اولی الامر» که خداوند اطاعتشان را به اطاعت تو مقرون ساخته چه کسانی هستند؟
حضرت فرمودند: «آنان خلفای من و ائمه مسلمانان پس از من میباشند. اول آنها علی بن ابیطالب و ... [آخرینشان] حجت خدا در زمین و بقیة الله بر بندگانش است آنکه خدای تعالی مشرق و مغرب زمین را به دستان او فتح میکند. آنکه از شیعیان و دوستانش غیبتی خواهد داشت که در زمان غیبتش بر اعتقاد به امامتش ثابت نمیماند مگر کسی که خداوند دلش را برای ایمان آزمایش کرده باشد».[19]
از این آیه شریفه درمییابیم که منتظران واقعی امام زمان(علیهالسلام) کسانی هستند که در عصر غیبت مطیع بی چون و چرای حضرت هستند و همیشه به دنبال کسب رضایت خاطر آن عزیز میباشند. که البته این اطاعت با پیروی همه جانبه از آیات نورانی قرآن و فرامین و دستورات ائمه معصومین (علیهمالسلام) محقق خواهد شد.
د) امتحانات بسیار دشوار
«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ؛ ما شما را به چیزی از قبیل ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جانها و محصولات میآزمائیم و مژده بده به آنها که شکیبا و ثابت قدم هستند.»[20]
محمد بن مسلم میگوید: امام جعفر صادق(علیهالسلام) در تفسیر این آیه فرمودند: «پیش از آمدن قائم (علیهالسلام) علامتهایی برای امتحان مؤمنین خواهد بود. عرض کردم: آن علامتها چیست؟ فرمودند: «بیماریهای گوناگون که سبب ترس و دلهره است و بالا رفتن نرخها که سبب گرسنگی است و کاهش در اموال و جانها که سبب قحطی و مرگ و میر فراوان است و نقص در محصولات که به نیامدن باران است، پس در آن موقع به آنها که در عقیده به ما ثابت میمانند مژده بده.»[21]
یکی از ابعاد «غیبت کبری» بُعد آزمایشی آن است. در این مرحله، انسان مؤمن باید به دقت مراقب حال خود باشد که مبادا با طولانی شدن زمان غیبت متزلزل گردد و فروغ ایمان از دلش زدوده شود. حضرت باقر (علیهالسلام) در این باره میفرمایند: «ظهور مهدی (علیهالسلام) بعد از غیبتی طولانی خواهد بود تا اینکه معلوم شود چه کسی او را در غیبت و نهان اطاعت میکند و به او ایمان دارد»[22] و نیز میفرمایند: «فقط کسانی در اعتقاد به مهدی(علیهالسلام) پابرجا میمانند که دل آنان به فروغ ایزدی روشن شده باشد و روح خدایی به آنان مدد رساند.»[23]
هـ) شرایط سخت زندگی
«حَتَّى إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا ؛ تا آنجا که رسولان مأیوس شدند [مردم] گمان کردن که به آنان دروغ گفته شده است در این هنگام یاری ما به سراغ آنها آمد».[24]
امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) در ضمن فرمایشاتی پیرامون این آیه شریفه به شرایط سخت زندگی مؤمنین و عدم توجه جامعه و مردم به آنها در عصر غیبت اشاره نموده تا آنجا که میفرمایند: «... متقین [در عصر غیبت] در نظر مردم از مردار در چشم صاحبش بیارزشتر خواهند شد که در چنین شرایطی یاری خداوند و پیروزیش فرا رسد و این است معنای فرموده خداوند که: « حَتَّى إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا »[25]
و در این باره چه زیبا فرمود پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) که زمانی خواهد آمد که مؤمن از گوسفند خوارتر میشود[26] مسلم است زمانیکه مردم در کارهای ناپسند و زشت تعاون و همکای میکنند و تکبر و خودپرستی در اعماق دلها نفوذ کند و گناهان علنی شده و محرمات الهی سبک شمرده میشود، هنگامی که امت اسلامی نماز را ضایع کنند و تابع شهوات باشند آمرین به معروف و ناهین از منکر خوار میشوند و در این جامعهها هیچ جایی برای آنها پیدا نمیشود و همه گناهکاران و فاسقان از آنها بیزار میگردند و مؤمنان را افراد مزاحم و موانعی برای عصیانگریها و بیبند و باریهایشان میپندارند.
مؤمنان را افراد مزاحم و موانعی برای عصیانگریها و بیبند و باریهایشان میپندارند.
و) پاداش بزرگ
« وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِکَ رَفِیقًا ؛ کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند،(در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان و آنها چه نیکو رفیقانی هستد».[27]
خوشا به حال کسانی که در عصر غیبت و در شرایط سخت زندگی و امتحانات دشوار متزلزل نشوند و شب و روز منتظر ظهور امام زمان (علیهالسلام) باشند و استوار بودنشان را در راه انتظار با اطاعت از خدا و پیامبر و ائمه(علیهمالسلام) ثابت کنند که حضرت سجاد (علیهالسلام) فرمودند: «کسی که بر ولایت ما ثابت بماند در زمان غیبت قائم (علیهالسلام) خداوند به او اجر هزار شهید از شهیدان بدر و احد عطا میفرماید».[28] و امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «کسیکه در حال انتظار بمیرد مانند کسی است که در خیمه قائم (علیهالسلام) باشد.»[29] بزرگترین اجر و پاداشی که خداند برای منتظران و مطیعان امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زمان غیبت فراهم کرده این است که آنها را با انبیاء و صدیقین و شهدا و صالحین محشور گرداند. علی بن ابراهیم از امام صادق(علیهالسلام) پیرامون تفسیر این آیه چنین نقل مینماید که امام فرمودند: «مراد از «نبیین» رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و «صدیقان» علی(علیه السلام) و «شهیدان» حسن و حسین و «صالحان» ائمه (علیهمالسلام) میباشند و «نیکو رفیقان» قائم از آل محمد (علیهمالسلام) است». [30]
فصل دوم: احوال گوناگون و حوادث مختلف عصر غیبت
« لَتَرْکَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ؛ البته که شما احوال گوناگون و حوادث مختلف خواهید یافت». [31]
سدیر صیرفی از امام صادق(علیهالسلام) پیرامون این آیه نقل میکند که حضرت فرمودند: «قائم ما را غیبتی است که مدت آن به طول میانجامد سؤال کردم چرا یابن رسول الله؟ فرمودند: زیرا که خداوند عزوجل میخواهد سنتهای پیغمبران را در غیبتهایشان بر او نیز جاری سازد که خداوند فرمودند: «البته که شما احوال گوناگون و حوادث مختلف خواهید یافت «یعنی سنتهای آنانی که پیش از شما بودهاند [بر شما هم جاری میشود].»[32]
همانگونه که در غیبت پیامبرانی همچون ابراهیم(علیهالسلام)، الیاس، موسی و سلیمان (علیهمالسلام) مردم دچار سختی، امتحان و گمراهی میشدند و حتی عدهای منکر ایشان میگشتند و دین جدیدی میآوردند.[33] در زمان غیبت کبری نیز سنتهای پیامبران در غیبتهایشان بر مردم عصر غیبت حضرت مهدی(علیهالسلام) جاری شود و مردم دچار طوفان حوادث و ناملایمات میگردند.
الف) عقاید مردم در عصر غیبت
r مکاران دلهای مردم را از مهدی(علیهالسلام) برمیگردانند
«وَإِن کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ؛ هر چند مکرشان چنان باشد که کوهها را از جا برکند.»[34]
در امالی شیخ طوسی از امام صادق(علیهالسلام) نقل شده که فرمودند: «تقوا پیشه کنید و از امامانتان اطاعت و پیروی نمایید آنچه آنها میگویند شما نیز همان را بگویید و از آنچه لب بستند شما نیز خاموش بمانید که شما تحت تسلط کسانی هستید که خداوند تعالی درباره آنها فرموده: «وَإِن کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ [از مکر آنها کوهها جابهجا میشود] پس تقوا و خداترسی را پیشه سازید که شما در حال هدنه [احتیاط و تقیه] هستید»[35] در مکان دیگر فرمودند: «به درستی که از مکر بنی عباس نسبت به قائم (علیهالسلام) دلهای مردم از جای کنده میشود [و اعتقاد مردم نسبت به مهدی زائل میگردد]. [36]
شاید این روایت اشاره به سیاستهای مکارانه بنی عباس دارد که از اواسط قرن دوم هجری با معرفی مهدیهای دروغین و مفتی تراشی سعی در انحراف افکار عمومی بویژه شیعیان از شخص حضرت مهدی(علیهالسلام) داشتند تا علاوه بر اینکه مردم را از اطراف ائمه معصومین (علیهم السلام) دور سازند و آنان را در انزوا قرار دهند به وسیله این مسئله به منافع سیاسی خود نیز نائل آیند چنانچه در تاریخ میبینیم از سال 132 هجری قمری به بعد که حکومت عباسیان آغاز میشود ظهور مهدیهای دروغین اوج میگیرد به طوری که عدهای از خلفای عباسی خود یا فرزندانشان را مهدی معرفی میکردند.
r اختلاف مردم درباره اعتقاد به او
«یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَیَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِینَ یُمَارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ ؛ کسانیکه به آن ساعت ایمان ندارند درباره آن شتاب میکنند [از روی تمسخر] ولی آنها که ایمان آوردهاند پیوسته از آن هراسانند و میدانند که آن روز بر حق است آگاه باشید کسانیکه در آن ساعت تردید میکنند در گمراهی عمیق هستند».[37]
مفضل بن عمر نقل میکند که امام صادق(علیهالسلام) به من فرمودند: ای مفضل! اهل عراق این آیه را چگونه میخوانند؟ عرضه داشتم آقای من کدام آیه را، فرمود قول خدای تعالی «یستعجل بها الذین لا یؤمنون بها و...» عرض کردم آقای من همینطور میخوانند. حضرت فرمودند: وای بر تو! میدانی که معنای این آیه چیست؟ عرض کردم: خدا و رسول و فرزند رسول او بهتر میدانند.
حضرت فرمودند: بخدا سوگند [معنای این آیه] جز قیام حضرت قائم(علیهالسلام) نیست پس چگونه کسی که به آن ایمان ندارد عجله میکند، به خدا سوگند جز مؤمنان نسبت به آن عجله نکنند.[38]
r سرگردانی مردم در تشخیص حق
«أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّیَ إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ؛ آیا آنکه خلق را به راه حق رهبری میکند سزاوارتر به پیروی است یا آنکس که خود هدایت نمیشود مگر هدایتش کنند؟! شما را چه میشود چگونه قضاوت باطل میکنید».[39]
نعمانی در کتاب غیبت خود پیرامون این آیه از امام صادق(علیهالسلام) چنین نقل میکند:
شخصی [به نام عبدالرحمان بن مسلمه جریری] به امام صادق(علیهالسلام) گفت: [مخالفین] ما را توبیخ و سرزنش میکنند و دروغگو میشمارند به خاطر اینکه میگوییم: [قبل از ظهور] دو صیحه خواهد بود، آنها میگویند: از کجا معلوم میشود که کدام حقیقت است و کدام باطل؟ حضرت فرمودند: در پاسخ آنها چه میگویید؟
عرض کردم: چیزی در رد آنها نمیگوییم: فرمودند: بگویید: کسی که از قبل به آن ایمان داشته باشد آن را تصدیق خواهد کرد، همانا خدای عزوجل میفرماید: « أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لا یَهِدِّیَ إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ »[40]
عبدالله بن سنان از امام صادق(علیهالسلام) روایت میکند که فرمودند: [در ایام قبل از ظهور] اهل زمین [تمام اهل زمین هر کدام به زبان خود]میشنوند صدایی از آسمان بلند است که میگوید: آگاه باشید که حق با علی بن ابی طالب(علیهالسلام) و شیعیان اوست، ایمان میآورند و چون فردای آن روز شود ابلیس در آسمان بالا رود تا جایی که از چشم زمینیان مخفی گردد آنگاه فریاد زند: حق با ابن عفّان و پیروان اوست که او مظلوم کشته شد، خونش را مطالبه کنید آنگاه حضرت فرمودند: پس در آن هنگام خداوند مؤمنان را با قول ثابت بر حق استوار میسازد که همان ندای اول صحیح است ولی آنها که در دلشان مرض هست – که به خدا قسم آن مرض دشمنی ما است – در شک میافتند، در آن هنگام از ما دوری جویند و به ما اهانت کنند [سرگردان میشوند و به سوی ضلالت ره میپویند].[41]
r قساوت دلهای مردم
«وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ؛ و نباشند همچون کسانی که از پیش کتاب آسمانی بر ایشان آمد پس دوران طولانی بر آن ها گذشت و دلهایشان قساوت گرفت و بسیاری از آنان فاسق شدند.»[42]
نعمانی در کتاب غیبة خود درباره این آیه از امام صادق(علیهالسلام) نقل میکند که حضرت فرمودند: این آیه که در سوره حدید است [آیه بالا] درباره ا هل زمان غیبت نازل شده است، در ادامه فرمودند: همانا منظور از «اَمَد» دوران غیبت است [که به خاطر طولانی شدن آن دلهای مردم قساوت میگیرد و بسیاری از مردم فاسق میشوند].[43]
r انکار و تکذیب امام زمان (علیهالسلام)
«بَلْ کَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَن کَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِیرًا؛ بلکه این کافران آن ساعت را تکذیب کردند و ما برای کسانیکه آن ساعت را تکذیب کنند آتش دوزخ را مهیا ساختیم».[44]
مرحوم شیخ صدوق(ره) در کتاب شریف «کمال الدین» از حضرت سجاد(علیهالسلام) چنین نقل می کند که فرمودند: «قائم ما دو غیبت دارد یکی طولانیتر از دیگری [اشاره به غیب صغری و کبری] ... که غیبت دوم آنقدر طول خواهد کشید که تا اینکه بیشتر گروندگان به این امر از او برخواهند گشت [او را تکذیب میکنند و میگویند اصلا متولد نشده] پس بر آن اعتقاد [اعتقاد به وجود امام زمان(علیهالسلام)] ثابت نمیمانند مگر کسی که یقینش قوی و معرفتش صحیح باشد و نسبت به ما اهل بیت تسلیم باشد».[45]
در روایات زیادی بیان شده که مراد از ساعت در آیات قرآن روز قیامت است و در بعضی از روایات نیز مراد از ساعت را امام زمان(علیهالسلام) معرفی کردهاند. مثلاً امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: مراد از ساعت در آیات «یسئلونک عن الساعة ایان مرساها»[46] یا «وعنده علم الساعة»[47] و یا «فهل ینظرون الا الساعة ان تأتیهم بغتة»[48] و «و ما یدریک لعل الساعة قریب»[49] و همچنین «الا ان الذین یمارون فی الساعه لفی ظلال بعید»[50] حضرت مهدی(علیهالسلام) میباشد [ که از بس غیبت او طولانی میشود مردم درباره او جدال میکنند].
و میگویند: قائم(علیهالسلام) کی متولد شده؟ چه کسی او را دیده؟ در کجاست؟ و چه زمانی ظاهر میگردد؟[51]
ب) کشته شدن مستکبران و ستمگران در عصر غیبت
r کشتار بی سابقه مردم
«فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ؛ حزبها و گروهها از میان خود اختلاف کردند، پس وای بر کافران از دیدن روزی بزرگ».
در تفسیر عیاشی از امام باقر(علیهالسلام) روایت است که فرمودند: «قبل از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) سالی است که در هر یک از سرزمینهای عرب اختلاف خواهد بود، و به راستی اهل شام نیز با هم اختلاف کنند، پس سفیانی و همدستانش خروج کنند و بر گروهی از اختلاف کنندگان پیروز شوند و چنان کشتاری راه بیندازند که هیچ کشتاری بمانند آن نبوده باشد و مردی از گروه مغلوب سفیانی متواری میشود و به دمشق میآید پس او و همراهانش را نیز به طوری میکشند که کسی را آنطور نکشته باشند و این است معنی قول خداوند که میفرماید: « فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ؛ ».[52]
r ظالمین به خاندان پامبر(علیهمالسلام) کشته میشوند.
«وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرً فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَّنَا أُوْلِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً؛ و به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم که البته شما دوبار در زمین فساد بزرگی خواهید کرد و تسلط و سرکشی سخت و ظالمانهای مرتکب میشوید. پس هرگاه نوبت نخستین انتقام فرا رسد بندگان نیرومند و جنگجوی خویش را بر شما برمیانگیزیم تا آنجا که درون خانههایتان را نیز جستجو کنند و این وعده حتمی خواهد بود».[53]
مرحوم کلینی در روضه کافی از امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه چنین نقل میکند که فرمودند: «[مراد از دو فساد بزرگ در زمین] یکی کشتن علی بن ابیطالب (علیهالسلام) بود و دوم ضربت زدن به امام حسن (علیهالسلام) و مراد از تسلط و سرکشی سخت و ظالمانه این قوم، کشته شدن امام حسین(علیهالسلام) است و هرگاه نوبت نخستین انتقام از این قوم ظالم فرا رسد، خداوند پیش از قیام قائم(علیهالسلام) قومی را برمیانگیزد که هیچ مسئول خونی از آل محمد(علیهمالسلام) باقی نگذارند جز اینکه او را بکشند و این وعده حتمی خواهد بود.»[54]
ممکن است دو شبهه در مطالعه آیه فوق برای خوانندگان پیش آید:
اول: اینکه آیات مورد بحث درباره بنی اسرائیل است و به وقایع کربلا و یا کشته شدن امیرالمؤمنین (علیه السلام) چه ربطی دارد؟ در جواب میگوییم: باید دانست که آیات قرآن ظاهر و باطنی دارد شاید این معنا که در حدیث فوق آمده مربوط به باطن آیات باشد و یا ممکن است «بنی اسرائیل» کنایه باشد از امت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و یا مراد آن است که همانطور که در بنی اسرائیل این حوادث و ظلمها روی داده در امت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز پدیدار شود چنانکه در احادیث زیادی این معنا وارد شده که همه آنچه در امتهای پیشین واقع شده در این امت نیز واقع خواهد شد.[55]
دوم: در سالهای قبل از ظهور فرزندان ظالمین و قاتلین خانواده پیامبر (صلی الله علیه و آله) زندگی میکنند نه خودشان پس چگونه خداوند گروهی را برمیانگیزد که آنها را به خاطر ظلمها و قتلهای پدرانشان بکشند؟ امام صادق(علیهالسلام) در حدیثی این سؤال را پاسخ گفتند و فرمودند: هر کسی که به فعل و کرده گروهی راضی باشد با آن گروه محشور میشود و در فعل آنها شریک است، از این رو فرزندان قاتلین اهل بیت (علیهمالسلام) که به فعل اجداد و آباء خود راضی هستند به عذاب آنها معذب خواهند گشت.
ج) نزول عذاب در عصر غیبت
r عذاب جهت امتحان مردم
« وَلَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ؛ و به درستی که به آنان از عذاب نزدیک [عذاب این دنیا] پیش از عذاب بزرگ [آخرت] میچشانیم، تا مگر به سوی خدا بازگردند».[56]
از حضرت امام صادق(علیهالسلام) در معنای این آیه روایت است که: «عذاب ادنی» قحطی و خشکسالی است، و «عذاب اکبر» خروج قائم(علیهالسلام) با شمشیر در آخرالزمان است.البته این عذاب اکبر که به خروج و قیام حضرت مهدی(علیهالسلام) تفسیر شده است در مورد ظالمان و مستکبران است که جهان را در عصر غیبت از ظلم و جنایات لبریز کردهاند.
درباره عذاب ادنی که به جهت امتحان مردم در عصر غیبت نازل میگردد به طور کلی سه احتمال در روایات وجود دارد: 1ـ مراد از عذاب ادنی عذابی است که در قبر و در عالم برزخ در انتظار ظالمان است که این عذاب در مقابل خروج از قبر و معذب شدن آنها به شمشیر عدالت امام زمان (علیه السلام) ناچیزتر میباشد. 2ـ مراد از عذاب ادنی آنچنان که در کتاب «تأویل الآیات» آمده است گرانی نرخها قبل از ظهور میباشد. 3ـ مراد از آن قحطی و خشکسالی قبل از ظهور است همچنان که در روایت فوق آوردیم.
r عذاب جهت مؤاخذه گنه کاران
«لِّنُذِیقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا؛ تا عذاب خوارکنندهای را به ایشان در زندگی دنیا بچشانیم».[57]
محمد ابن ابراهیم نعمانی در کتاب غیبت خود میگوید: ابو بصیر از امام صادق(علیهالسلام) سؤال کرد: «مراد از عذاب خوار کننده در زندگی دنیا چیست؟ حضرت فرمودند: «ای ابوبصیر! کدام خواری از این بدتر میشود که مرد در خانهاش در کنار برادران و میان زن و فرزند خود نشسته باشد که ناگهان خاندان او گریبانهایشان را چاک زنند و فریاد برکشند، مردم بپرسند این سر و صدا چیست؟ در جواب گفته شود: فلانی همین حالا مسخ شد و از صورت آدمیان برگشت. روای گوید: عرضه داشتم: این پیش از قیام حضرت قائم(علیهالسلام) خواهد بود یا بعد از آن؟ فرمودند: قبل از قیام حضرت مهدی(علیهالسلام) خواهد بود.»[58]
بخش دوم: آیات قرآن پیرامون ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام)
فصل اول: خصوصیات حضرت مهدی(علیهالسلام)
r از نسل امام حسین(علیهالسلام) است
« وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ؛ و این [خدا پرستی و امامت خلق] را در ذریه و نسلهای بعد از خودش کلمه پاینده قرار داد تا شاید [به سوی خدا] باز گردند.»[59]
جابربن یزید جُعفی میگوید: پیرامون این آیه از امام باقر(علیهالسلام) پرسیدم؟ یابن رسول الله (صلی الله علیه و آله) گروهی میگویند: خدای تبارک و تعالی امامت را در فرزندان امام حسن (علیهالسلام) قرار داده نه امام حسین(علیهالسلام)؟ حضرت فرمودند: به خدا سوگند آنها دروغ میگویند: آیا نشنیدهاند که خدای تعالی میفرماید: « وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ » که معنای آیه این است: آیا آن [امامت] را جز در فرزندان حسین(علیهالسلام) قرار داد.؟[60]
در کتاب شریف کمال الدین مرحوم صدوق(ره) روایت است که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) خطاب به امام حسین(علیهالسلام) فرمودند: ای حسین! نهمین فرزند تو قائم به حق است. او آشکار کننده دین و گستراننده عدل است.[61]
شایان ذکر است پیرامون این مطلب که امام زمان(علیهالسلام) فرزند امام حسین(علیهالسلام) است 308 روایت نقل شده.[62]
r زمین به نورش روشن میشود
«وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا ؛ و زمین به نور پروردگارش روشن میشود»[63]
علی بن ابراهیم در تفسیر خود از امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه نقل میکند که حضرت فرمودند: پروردگار زمین یعنی امام زمین، عرض کردم: هرگاه ظهور کند چه میشود؟ فرمودند: در آن صورت مردم از نور آفتاب و نور ماه بینیاز میشوند و به نور امام اکتفا میکنند.[64]
در آیه 35 سوره نور نیز به این معنا اشاره شده و از وجود پر برکت حضرت مهدی(علیه السلام) به «نور» تعبیر شده، آنجا که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) درباره آیه «یَهدی الله بنوره من یشاء»[65] فرمودند: مراد از نوری که خداوند به وسیله آن هر که را بخوهد هدایت میکند «مهدی» است.[66]
همچنین این معنای روشنگری و فروزان بودن در آیه دوم سوره «لیل» به [امام زمان (علیهالسلام) تأویل گردیده آنجا که خداوند میفرماید: «والنهار اذا تجلّی؛[67] قسم به روز هنگامیکه عالم را به ظهور خود روشن میسازد.»
و شاید مراد از این آیات آن است که خورشید وجود حضرت مهدی(علیهالسلام) از پشت ابر غیبت بیرون میآید و مردم از برکات وجودی او، و حتی از دیدار رخ زیبای او بهرهمند میگردند، و عالمیان چنان شیفته و دلباخته او شوند که از تمام زیباییها و دلربائیهای دنیا بینیاز گردند و زمین به نور معرفت و عشق به بقیة الله(علیهالسلام) روشن میشود.
r نعمت باطنی خدا
«وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ؛ [خداوند] نعمتهای ظاهری و باطنی خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته».[68]
ابن بابویه نقل میکند که از حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) درباره این آیه سؤال شد، آن حضرت فرمودند: نعمت ظاهری امام ظاهر است، و نعمت باطنی امام غایب میباشد، به آن جناب عرضه شد: آیا در امامان کسی هست که غایب شود؟ امام فرمودند: آری! امامی که از دیدگان مردم غایب میشود، ولی یاد او از دلهای مؤمنین غایب نمیگردد حجت دوازدهم است.[69]
r حقیقتی انکار ناپذیر
«وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ ؛ سوگند به آسمان که دارای برجهای باعظمت است.»
ابن عباس نقل میکند، که پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: ذکر خداوند عزوجل عبادت است، و یاد من و یاد علی(علیهالسلام) هم عبادت است، و یاد امامانی که فرزند علی (علیهالسلام) هستند عبادت است، قسم به آن خدایی که مرا به نبوت برانگیخت و بهترین مخلوقات قرار داد، وصی من بهترین اوصیاء و او حجّت خدا بر بندگانش و خلیفه او بر خلقش میباشد و فرزندانش امامان هدایتگر بعد از او میباشند، خداوند به خاطر آنها اهل زمین را عذاب نمیکند و به خاطر آنان آسمان را نگه میدارد، که جز به اذن او بر زمین خواهد افتاد، به سبب آنها کوهها بر جایشان استوارند و بر بندگان خدا باران میبارد و گیاهان از زمین میرویند.
آنان اولیای خدا و خلفای راستین من هستند، شماره ایشان همان تعداد ماههای سال است که دوازده نفر میباشند.
آنگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) این آیه را تلاوت کردند: «وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ »و فرمودند: ای ابن عباس! آیا چنین میپنداری که خداوند به آسمان دارای برجها سوگند یاد کند و منظورش همان آسمان و برجهای آن باشد؟ عرض کردم یا رسول الله! معنای آن چیست؟ فرمودند:اما آسمان من هستم، و اما برجها؛ امامان بعد از من هستند که اولشان علی(علیهالسلام) و آخرینشان مهدی(صلوات الله علیهم اجمعین) است».[70]
در آیه اول سوره فجر نیز خداوند تبارک و تعالی به وجود حضرت بقیة الله قسم یاد میکند و «والفجر» به حضرت مهدی(علیهالسلام) تأویل شده[71] در ابتدای سوره عصر نیز خداوند به زمان ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام)سوگند یاد میکند.[72]
از تمامی این مطالب و آیاتی که خداوند به خود امام زمان(علیهالسلام) یا به عصر ظهور ایشان قسم یاد میکند به این نکته پی میبریم که در حقانیت وجود حضرت مهدی(علیه السلام) و ظهور ایشان هیچ تردید و شکی نیست و حضرتش حقیقتی انکار ناپذیر است.
r نیرومندترین عالمیان
«قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَى رُکْنٍ شَدِیدٍ ؛ [لوط] گفت: ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم یا تکیهگاه و پشتیبان محکمی در اختیارم بود.»[73]
از امام صادق(علیهالسلام) نقل شده که فرمودند: اینکه لوط به قومش گفت:[ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَى رُکْنٍ شَدِیدٍ ] مقصودش جز این نبود که نیروی قائم(علیهالسلام) را داشتم [زیرا نیروی حضرت آن چنان است که هیچ کس یارای جنگیدن و مقابله با او را ندارد] و رکن شدید یاران آن حضرت هستند که هر یک از آنها قوت چهل مرد را دارد و دلشان از کوه آهن محکمتر است...»[74]
درباره قدرت و نیروی حضرت مهدی(علیهالسلام) از امام رضا(علیهالسلام) نقل است که فرمودند: هنگامی که قائم(علیهالسلام) ظهور کند جسمی قوی و نیرومند دارد به طوری که اگر دست بر بزرگترین درخت زمین بزند آن را از جا میکند واگر بین کوهها فریاد بزند صخرههایش از جا کنده شود و فرو ریزد.[75]
r صراط مستقیم
«فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَى ؛ پس به زودی خواهید دانست که [ما و شما] کدامیک اهل راه مستقیم هستیم و چه کسی هدایت شده است.»[76]
امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) فرمودند: از پدرم درباره این آیه: [فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَى] سؤال کردم. پدرم فرمودند: راه مستقیم همان حضرت قائم(علیهالسلام) است، و هدایت شده کسی است که از او اطاعت کند.[77]
در آیات دیگری از قرآن[78] هم به این مطلب اشاره گردیده که منظور از هدایت شدن انسانها همان اطاعتشان نسبت به چهارده معصوم (علیهمالسلام) است و هدایت شده و رستگار کسی است که مطیع محض پیامبر و خاندان او باشد. ناگفته نماند که اطاعت از این انوار مقدس همان اطاعت و پیروی از حضرت حق است: «من اطاعکم فقد اطاع الله»[79]
r تعهد انبیاء به ولایت مهدی(علیهالسلام)
«وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ؛ و به راستی که ما از پیش به آدم سفارشی کردیم پس او فراموش کرد و برایش عزم و تصمیم پایداری نیافتیم.»[80]
از امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه چنین نقل شده که فرمودند: خداوند از پیامبران پیمان گرفت و فرمود: آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، [سپس خداوند فرمود] این محمد(صلی الله علیه و آله) رسول من و علی(علیهالسلام) امیرالمؤمنین است و جانشینان پس از او والیان امر من و گنجینههای علم من هستند و مهدی(علیهالسلام) کسی است که به وسیله او دینم را یاری میکنم و دولتم را به وسیله او آشکار میسازم به او از دشمنانم انتقام میگیرم و به وسیله او عبادت میشوم. [سپس پیامبران] گفتند: پروردگارا [به این مطالب] اقرار کردیم و شهادت دادیم.
ولی آدم(علیهالسلام) نه انکار کرد و نه اقرار نمود، پس منصب اولوالعزمی برای پنج تن از پیامبران به جهت حضرت مهدی(علیهالسلام) [و اقرار به مقام ایشان] ثابت شد، و به آدم که عزمی در اقرار نبود [این مقام عطا نشد]. و این است معنای قول خداوند تبارک و تعالی که فرمود: «وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا »[81]
r دعایش مستجاب است
« أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ ؛ [آیا بتهایی که معبود شما هستند بهترند] یا کسی که دعای مضطر را اجابت میکند و گرفتاری را برطرف میسازد و شما را خلفای زمین قرار میدهد.»[82]
از امام صادق(علیهالسلام) در باره این آیه شریفه روایت شده که حضرت فرمودند: این آیه درباره قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله) نازل شده، به خدا سوگند اوست آن مضطری که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز میگذارد و به سوی خداوند دعا میکند، پس [خداوند] او را اجابت نماید و ناراحتی [او] را برطرف سازد و او را خلیفه [خود] در زمین قرار دهد و این آیه قرآن از اموری است که تأویلش بعد از تنزیلش خواهد بود.[83]
r اوج درخشندگی ولایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام)
«وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ؛ سوگند به خورشید و اوج درخشندگیش». [84]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: «شمس» ، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است و «اوج درخشندگی خوشید» قیام حضرت قائم(علیهالسلام) است.[85]
نظر به اینکه در زمان امیرالمؤمنین(علیهالسلام) امامان ظلم و جور زمام امور را به دست گرفتند و بر مسند خلافت تکیه زدند و با سیاهی خود قصد پوشاندن نور ولایت علوی را داشتند، در زمان ظهور حضرت ولی عصر(علیهالسلام) حقانیت ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) بر همگان ثابت خواهد شد و نور ولایت، زمین را روشن میکند و مردم به مودّت و محبّت پیامبر (صلی الله علیه و آله) دینشان را میشناسند و به سوی خدا هدایت میشوند.
r ستارهای درخشان در تاریکی
«فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوَارِ الْکُنَّسِ ؛ سوگند به ستارگانی که باز میگردند، حرکت میکنند و از دیدهها پنهان میشوند».[86]
امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: «خُنَّس؛ امامی است که در سال دویست و شصت از مردم پنهان میشود به طوری که مردم از احوال او بیاطلاع میمانند، سپس مانند ستارهای تابناک در شب تار آشکار میگردد».[87]
حضرت علی بن موسی الرضا(علیهالسلام) نیز در توصیف و تعریف امام میفرمایند: امام ستارهای است راهنما در شدت تاریکیها و رهگذر شهرها و کویرها و گرداب دریاها.[88]
شاید مراد حضرت رضا(علیهالسلام) این باشد که: چنانکه از قدیمالایام مردم در بیابانها و راههای طولانی به وسیله ستارگان آسمان راه را از بیراهه پیدا میکردند در بیابان تاریک دنیا نیز امامان معصوم(علیهمالسلام) چراغ پر فروغ هدایت بشر میباشند و مردم به وسیله این ذوات مقدس راه خدا را پیدا میکنند و به سر منزل مقصود نائل میشوند.
فصل دوم: خصوصیات یاران حضرت مهدی(علیهالسلام)
r خدا آنان را دوست دارد
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ ؛ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! هر کس از شما، از دین خود باز گردد (به خدا زیانی نمیرساند) خداوند جمعیتی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند.»[89]
حضرت صادق(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: «همانا اصحاب و یاران صاحب این امر [امام زمان(علیهالسلام)] برایش محفوظند، و اگر همه مردم از بین بروند [کافر شوند یا بمیرند] خداوند یارانش را خواهد آورد و ایشان کسانیاند که خداوند [عزوجل] درباره ایشان فرموده: [یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ ...».[90]
چنانکه در این آیه شریفه ذکر شده است خداوند یاران امام زمان را دوست دارد زیرا آنها کسانی هستند که به حقیقت توحید راه یافتهاند[91] و به کمالاتی نائل گشتهاند که قابلیت یاری امام زمان(علیهالسلام) را پیدا کردهاند.
r به بهترین صورت هدایت میشوند.
« وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى ؛ کسانیکه در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان میافزاید».[92]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه شریفه فرمودند: «در روز ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) خداوند بر هدایت پیروان حضرت مهدی(علیهالسلام) میافزاید زیرا آنان حضرت مهدی(علیهالسلام) را رد نمیکنند و انکار نمینمایند یعنی به خاطر پیروی از حضرت ولی عصر(علیهالسلام) بر هدایتشان افزوده میشود. [93]
r امتحان میشوند
«إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی؛ همانا خداوند شما را به وسیله یک نهر آب آزمایش میکند؛ آنها که (به هنگام تشنگی) از آن بنوشند، از من نیستند».[94]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه چنین میفرمایند: یاران طالوت به آن نهر امتحان شدند که خدای تعالی دربارهاش فرموده:«إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی » و همانا اصحاب قائم(علیهالسلام) نیز به مانند آن آزمایش خواهند شد.[95]
ابتلا و آزمایش در سپاه طالوت به این علت بود که مؤمنین واقعی مشخص گردند ونتیجه آزمایش این شد که بیشتر سپاهیان طالوت در امتحان مردود شدند در سپاه حضرت مهدی(علیهالسلام) نیز چنین امتحان دشواری صورت میگیرد که یاران و مؤمنین خالص ایشان شناخته شوند.
r هرگز از او برنمیگردند
«فَإِن یَکْفُرْ بِهَا هَـؤُلاء فَقَدْ وَکَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّیْسُواْ بِهَا بِکَافِرِینَ ؛ پس اگر این قوم (پیامبران و هدایت یافتگان بفرض) نسبت به [نبوّت و کتاب خدا] کفر ورزند [آئین حق زمین نمیماند؛ زیرا] افراد دیگری را نگهبان آن میسازیم که هرگز نسبت به آن کافر نشوند».[96]
از فرمایشی از امام صادق(علیهالسلام) ذیل این آیه چنین استفاده میشود که یاران امام زمان (علیهالسلام) برایش محفوظند و هیچ گاه از دین حق برنمیگردند[97] و قلبهایشان در دین چون آهن محکم و استوار است، و به چنان مرتبهای میرسند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آنان را برادران خود میخواند.
r از سراسر عالم به یاری مهدی(علیهالسلام) میآیند
«فَاسْتَبِقُواْ الْخَیْرَاتِ أَیْنَ مَا تَکُونُواْ یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعًا ؛ پس به کارهای نیک سبقت و پیشی بگیرید، هر کجا باشید خداوند همه شما را خواهد آورد».[98]
امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه چنین فرمودند: خیرات(در این آیه) ولایت است و منظور از [ أَیْنَ مَا تَکُونُواْ یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعًا ] اصحاب قائم(علیهالسلام) است که سیصد و [سیزده] نفرند، به خدا سوگند امت معدوده ایشانند... که همچون ابرهای پاییزی در یک ساعت جمع خواهند شد و در خدمتش مهیّا میشوند و همگی در مکه در محضر آن حضرت صبح میکنند.[99]
r زنده شدن دوباره (رجعت)
«وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لاَ یَبْعَثُ اللّهُ مَن یَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا وَلـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ ؛ [مشرکان] سوگندهای شدیدی به خدا یاد کردند که هرگز خداوند کسی را که بمیرد زنده نخواهد کرد! آری این وعده قطعی خداست (که مردگان را زنده میگرداند) ولی بیشتر مردم نمیدانند».[100]
ابوبصیر میگوید به امام صادق(علیهالسلام) عرضه داشتم: این که خداوند تبارک و تعالی میفرماید: [ و اقسموا بالله...] منظور چیست؟ فرمودند: ای ابوبصیر در این باره چه میگویی؟ گفتم: مشرکین میپندارند و سوگند میخورند که خداوند هرگز مردگان را زنده نخواهد کرد. حضرت فرمودند: مرگ بر کسی که چنین سخنی میگوید، از آنها بپرس که آیا مشرکین به الله قسم میخورند یا به لات و عزّی؟ ابوبصیر میگوید: گفتم: فدایت شوم پس برایم معنی این آیه را بیان فرمایید. امام فرمودند: ای ابوبصیر! هنگامی که قائم ما به پا خیزد، خداوند گروهی از شیعیان ما را برای او برانگیزد و آنان را زنده گرداند [که آماده نبرد در رکاب حضرت مهدی (علیهالسلام) میباشند] پس وقتی شیعیان ما خبر زنده شدن آنان را برای هم نقل میکنند دشمنانی که این خبر را شنوند، شیعیان را به شدّت تکذیب میکنند و میگویند: والله اینها که شما میگویید زنده نشده و نخواهند شد تا روز قیامت، پس خداوند گفتار آنها را حکایت کرده می فرماید: وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لاَ یَبْعَثُ اللّهُ مَن یَمُوتُ.[101]
r گروهی از قوم موسی(علیهالسلام)
«وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ ؛ و از قوم موسی، گروهی هستند که به سوی حق هدایت میکنند؛ و به آن باز میگردند».[102]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه شریفه فرمودند: هرگاه قائم(علیهالسلام) از پشت این بیت [خانه کعبه] ظاهر شود، خداوند با او بیست و هفت مرد را برمیانگیزد [برای یاری کردن امام زمان(علیهالسلام) آنان را زنده میکند] پانزده نفر آنان از قوم حضرت موسی(علیهالسلام) هستند که خدای تعالی در باره آنها میفرماید: [وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ؛ آنان که به حق قضاوت میکنند و به آن باز میگردند] هفت تن از اصحاب کهف، یوشع وصی حضرت موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری و مالک اشتر.[103]
سؤالی که ممکن است از دو عنوان اخیر در ذهن خوانندگان عزیز مطرح شود این است که: زنده شدن مردگان شیعه یا عدّهای از قوم موسی قبل از قیامت چگونه امکان دارد؟ و آیا چنین مطلبی در اعتقادات شیعه امامیه وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت: تمامی این مباحث مربوط به مقوله رجعت میگردد و «رجعت» به معنای بازگشتن عدهای از نیکان و عدهای از بدان به دنیا قبل از قیامت کبری میباشد و این افراد برمیگردند تا قسمتی از پاداش یا کیفر اعمالشان را در دنیا دریافت نمایند. رجعت از اصول اعتقادی شیعه امامیه است و عدهای از علمای ما کتابهای مستقلی در این باره تألیف کردهاند، در اثبات رجعت دلایل زیادی از علمای شیعه در تألیفاتشان موجود است که بعضی از آنها عبارتند از: 1- آیاتی که به طور صریح دلالت بر این مطلب دارد که حدود شصت و چهار آیه میشود. 2- احادیث متواتری که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و خاندانش (علیهمالسلام) به ما رسیده که بیش از دویست روایت میشود. 3- اجماع شیعه امامیه بر این مطلب چنانکه شیخ صدوق(ره) این اجماع را در کتاب اعتقادات خود بیان کرده. 4- در بسیاری از دعاها مثل دعای عهد و زیارتها مانند زیارت جامعه کبیره به مسئله رجعت و حقانیت آن اشاره شده است.[104]
فصل سوم: خصوصیات ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام)
r قطعی بودن ظهور
« فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ ؛ به پروردگار آسمان و زمین سوگند که این مطلب حق است همچنانکه با یکدیگر سخن میگویید.»[105]
حضرت سجاد(علیهالسلام درباره این آیه شریفه میفرمایند: اینکه خداوند فرموده «اِنَّه لَحَقُّ» مراد قیام قائم(علیهالسلام) است [که قطعی بوده و هیچ تردیدی در وقوع آن نیست آنچنان که پروردگار به آن سوگند یاد میکند] و خداوند وعده فرموده به کسانیکه ایمان آورده و عمل صالح انجام میدهند در ظهور حضرت مهدی خلافت دهد و دین آنان را در همه جا فراگیر کند.»[106]
تکمیل مطلب اینکه خداوند عزوجل به خاطر حتمی بودن و اهمّیت ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) در ابتدای سوره «عصر» نیز به عصر ظهور قسم یاد میکند در آنجا که میفرماید: «والعصر ان الانسان لفی خسر؛ سوگند به عصر همه انسانها در زیانکاری و خسرانند.»[107] امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه میفرمایند: «مراد از [عصر] خروج قائم (علیه السلام) است مراد از [ان الانسان لفی خسر] آن است که دشمنان ما در زیان هستند».[108]
r ناگهانی بودن ظهور
«هَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِیَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ؛ آیا جز آن ساعت را انتظار میکشند که به ناگاه ایشان را فرا رسد در حالیکه بیخبر و غافل باشند.»[109]
امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه میفرماید: آن ساعت حضرت قائم(علیهالسلام) است که بناگاه [خبر ظهور و قیامش] فرا میرسد.[110]
درباره این که قیام وظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) ناگهانی است در قرآن آیات متعددی وجود دارد که برای نمونه میتوان به آیه هیجدهم سوره محمّد و آیه یکصد و هشتاد و هفتم سوره اعراف و آیه اول سوره قمر اشاره نمود، و شاید رازی که در ناگهانی بودن ظهور مهدی(علیهالسلام) نهفته است این باشد که منتظران واقعی هر لحظه آمادگی لازم را برای قیام آن حضرت داشته باشند و تمامی ساعات و لحظات عمر بیاد یوسف زهرا و منتظر او باشند که این یاد و انتظار بهترین وسیله برای ترک معصیت و انجام واجبات و در نتیجه تقرّب به حضرت باری تعالی است.
r یوم الله
«وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّه ؛ و روزهای خداوند را بیاد آنان بیاور.»[111]
حضرت باقر(علیهالسلام) فرمودند: روزهای خدای عزوجل سه روز است: روزی که حضرت قائم(علیهالسلام) قیام خواهد کرد، روز رجعت و روز قیامت.[112]
r ندای آسمانی
«وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّکَانٍ قَرِیبٍ یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ ؛ گوش فرا دار منتظر روزی باش که منادی از مکانی نزدیک ندا دهد، روزی که همگان آن صیحه را به حق میشنوند، آن هنگام روز خروج است. »[113]
علی ابن ابراهیم قمی در تفسیرش از امام صادق(علیهالسلام) نقل میکند که حضرت فرمودند: منادی[ از آسمان] نام حضرت قائم و نام پدرش (علیهماالسلام) را ندا میکند و مراد از فرموده خداوند « یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ » [صیحهای است] به نام قائم (علیه السلام) از سوی آسمان [که در روز خروج حضرت همگان آن را بشنوند].[114]
r بیعت جبرئیل
«أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ؛ فرمان خدا فرا رسیده است، برای آن عجله نکنید! خداوند منزّه و برتر است از شرک مشرکان.»[115]
شیخ صدوق(ره) در کتاب «کمال الدین» از امام صادق(علیهالسلام) نقل میکند که فرمودند: نخستین کسی که با قائم(علیهالسلام) بیعت میکند جبرئیل است که به صورت پرنده سفیدی نازل میشود و با آن حضرت بیعت مینماید، سپس یک پای بر بیت الله الحرام و پای دیگر بر بیت المقدس میگذارد، آنگاه با صدای رسایی که خلایق میشنوند فریاد خواهد زد: «أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ ».[116] حضرت صادق(علیهالسلام) در روایت دیگری درباره این آیه فرمودند: [امری که نباید در آن عجله کرد] امر ما است و امر ما امر خداست... که خداوند آن را با سه لشکر یاری میفرماید: به وسیله فرشتگان و مؤمنان و رعب و خروج آن حضرت همچون خروج رسول الله (صلی الله علیه و آله) خواهد بود.[117]
r اثبات ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
«وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ؛ و همانا پس از این هنگام،راستی و حقیقت این خبر را خواهید دانست.»[118]
از حضرت باقر(علیهالسلام) در باره این کلام خداوند روایت شده که فرمودند: مراد از «وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ » هنگام خروج قائم(علیهالسلام) است[119] [و مراد از خبری که حقیقت و عظمت آن در زمان ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) بر همگان آشکار خواهد شد؛ ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است چنانکه در تفسیر و تأویل آیات ابتدای سوره نبأ در تفسیر نورالثقلین جلد هشتم صفحه نود و یکم این مطلب بیان شده است].
r ایمان آوردن یهودیان و مسیحیان
«وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا؛ و هیچ کس از اهل کتاب نیست جز آنکه پیش از مرگ به وی [حضرت عیسی (علیهالسلام)] ایمان خواهد آورد و روز قیامت او بر آنان گواه خواهد بود.»[120]
علی بن ابراهیم از شهر بن حوشب نقل میکند که گفت: حجاج به من گفت: (ای شهر) آیهای در کتاب خدا هست که در آن درماندم، گفتم: ای امیر کدام آیه است؟ گفت:این آیه: «وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا» به خدا سوگند من دستور میدهم یهودی و نصرانی را گردن میزنند، سپس چشم بر او میدوزم پس نمیبینم لبهایش را حرکت دهد تا این که بیحرکت گردد؟
گفتم: خداوند حال امیر را اصلاح نماید، چنانکه تأویل کردهای نیست.
گفت: چگونه است؟
گفتم: همانا عیسی(علیهالسلام) پیش از روز قیامت به دنیا فرود میآید، پس اهل هیچ آیین یهودی و غیر آن [نصرانی] باقی نماند مگر آنکه پیش از مُردنش به او ایمان آورد، و پشت سر حضرت مهدی(علیهالسلام) نماز میگزارد.
حجاج گفت: وای بر تو! این را از کجا میگویی و از کجا آوردهای؟
گفتم: این را از محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (علیهمالسلام)نقل میکنم.
گفت: به خدا سوگند آن را از چشمه زلالی گرفتهای.[121]
r عدم فایده ایمان کفار در ظهور
«قُلْ یَوْمَ الْفَتْحِ لَا یَنفَعُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِیمَانُهُمْ وَلَا هُمْ یُنظَرُونَ ؛ [ای رسول ما] بگو در روز پیروزی ایمان کسانی که کفر ورزیدند سودی به حالشان نخواهد داشت، و مهلت داده نخواهند شد.»[122]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: «یوم الفتح» روزی است که دنیا بر روی حضرت قائم(علیهالسلام) گشوده میشود، کسیکه پیش از آن هنگام مؤمن نبوده و بعد از این فتح ایمان آورد، ایمانش به حالش نفعی نخواهد داشت، ولی هر کس پیش از آن ایمان داشته و منتظر ظهور [حضرت مهدی(علیهالسلام)] باشد، ایمانش برای او سودمند خواهد بود، و خداوند مقام و شأنش را نزد آن حضرت بزرگ خواهد ساخت و روز قیامت بهشت را برایش زینت کند و ... و این است پاداش دوستان و اهل ولایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام).[123]
در آیه یکصد و پنجاه و هشتم سوره انعام نیز به این مطلب اشاره شده، آنجا که خداوند تبارک و تعالی فرمودند: «یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لاَ یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ؛ روزی که بعضی از آیات پروردگارت فرا رسد، ایمان آوردن افرادی که قبلا ایمان نیاوردهاند، سودی به حالشان نخواهد داشت.»
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه میفرماید: (آیات) همان امامان هستند، و آیهای که مورد انتظار است حضرت قائم(علیهالسلام) میباشد، پس در آن روز ایمان آوردن کسانیکه قبل از قیام آن حضرت با شمشیر ، ایمان نیاوردهاند به حالشان سودی نبخشد، هر چند به امامان دیگر از پدران ایشان (علیهم السلام) ایمان داشته باشد.»[124]
r زمین به یاری مهدی(علیهالسلام) میآید
«أَفَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُواْ السَّیِّئَاتِ أَن یَخْسِفَ اللّهُ بِهِمُ الأَرْضَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ؛ آیا کسانی که بر کارهای زشت، مکرها میکنند ایمن هستند از این که خداوند آنان را بر زمین فرو برد یا عذاب او از آنجا که انتظارش را ندارند به سراغشان آید.»[125]
امام باقر(علیهالسلام) فرمودند: ... مردی از خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) خروج کند که سیصد نفر همراهیش نمایند و پرچم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را با خود دارد. به سوی مدینه حرکت میکند و چون از بیابان «بیداء» بگذرد بگوید: این جای کسانی است که به زمین فرو میروند، و این است آیهای که خدای عزوجل فرموده: « أَفَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُواْ السَّیِّئَاتِ أَن یَخْسِفَ ...» [126] [زمین آنها را در کام کشد و آنان توان مقابله با قدرت حق را ندارند.]
در حدیث مفصلی از امام باقر(علیهالسلام) در ذیل آیه چهل و هفتم سوره نساء نیز به این مطلب اشاره شده در آنجا که فرموده: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا ؛ ای کسانی که کتاب آسمانی برایتان آمده ایمان آورید به آنچه فرو فرستادیم [بر پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله)] که تصدیق کننده کتابهای شماست پیش از آن که بر چهرههایی خط بطلان کشیم و آنها را به پشتهایشان واژگون سازیم.»[127]
امام باقر(علیهالسلام) فرمودند:... زمانیکه فرمانده لشگر سفیانی در بیابان «بیداء» فرود میآید، منادی از آسمان بانگ میزند: ای بیداء این قوم را نابود کن، که زمین «بیداء» آنها را به کام خود فرو میکشد، و جز سه تن کسی از آنها جان سالم به در نبرد.
خداوند صورتهای آن سه را به پشت برمیگرداند، و درباره آن این آیه نازل شده:[128] « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ آمِنُواْ بِمَا ...»[129]
r خداوند مهدی را یاری میکند
«أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ؛ به کسانیکه با آنان نبرد میشود اجازه جنگ داده شده به خاطر اینکه به آنان ستم شده و خداوند بر یاری آنان توانست.»[130]
«لَیَنصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ؛ خداوند او را یاری میکند، همانا خداوند بسیار عفو کننده و بخشنده است.»[131]
« وَلَئِن جَاء نَصْرٌ مِّن رَّبِّک؛ و چنانچه نصرت و یاری از سوی پروردگارت آید.»[132]
امام باقر(علیهالسلام) در باره آیه اول میفرماید: این آیه درباره حضرت قائم(علیهالسلام) و اصحاب اوست[133] [که خداوند بر یاری آنان تواناست و آنان را یاری میکند.]
امام صادق(علیهالسلام) در باره آیه دوم میفرماید: مراد از آن است که خداوند عزوجل پیامبر و دینش را به وسیله قائم (علیهالسلام) که از فرزندان اوست یاری میکند.[134]
امام صادق(علیهالسلام) درباره آیه سوم به این مطلب اشاره میفرمایند که: نصرت و پیروزی که از سوی پروردگار میآید همان قائم(علیهالسلام) است.[135]
در آیات شریفه بالا نکته بسیار زیبایی وجود دارد و آن این که در آیه اول خداوند خود را بر یاری حضرت مهدی(علیهالسلام) و اصحابش قادر و توانا میداند و در آیه دوم مهدی(علیه السلام) را یاری کننده پیامبر و دین پیامبر(صلی الله علیه و آله) در زمان ظهورش معرّفی میفرماید.
و در آیه سوم دیگر خداوند نمیفرماید ما او را یاری میکنیم یا دین پیامبر را به وسیله او یاری مینماییم بلکه میفرماید: حضرت مهدی(علیهالسلام) همان نصرت و پیروزی است که از سوی پروردگار میآید و حضرتش را ناصر و یاور مستضعفین و مؤمنان میخواند.
فصل چهارم: برخورد حضرت مهدی (علیهالسلام) با دشمنان
الف) مسلمانانی که در مقابل حضرت مهدی(علیهالسلام) میایستند
1- منکران ولایت اهل بیت (علیهمالسلام)
r خواری منکران ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
«فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ ؛ پس چون آنچه به ایشان تذکر داده شده بود همه را فراموش کردند؛ ابواب همه چیز را بر آنها گشودیم تا آنگاه که به آنچه عطا شدند شادمان و مغرور گشتند به ناگاه آنها را [به کیفر اعمالشان] گرفتار کردیم و در آن هنگام خوار و ناامید شدند.»[136]
امام باقر(علیهالسلام) در باره این آیه فرمودند: مراد از « فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ » یعنی: پس چون ولایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را ترک کردند و حال آنکه به آن مأمور بودند و مراد از « فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ » یعنی به آنان در دنیا دولت دادیم و آنچه در آن گسترده شده در اختیارشان نهادیم. و مراد از « حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ » یعنی قیام حضرت قائم(علیهالسلام) که در آن هنگام آنان را [منکران ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به کیفر اعمالشان گرفتار میکنیم به طوری که خوار و ناامید گردند].[137]
در آیه دویست و بیست و هفت سوره شعراء نیز به این مطلب اشاره گردیده آنجا که خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
« وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ ؛ و آنانکه ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به کدام کیفرگاه و دوزخی دگرگون خواهند شد.»[138]
در حدیثی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمده است که حضرت فرمودند: به خدا شکوه میکنم از منکران فضیلت اهل بیتم و تضییع کنندگان حق آنان پس از خودم، و کافی است که خداوند ولی و یاور من و اهل بیتم باشد و از منکران حق ایشان انتقام کشد و سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: « وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ »[139]
[انتقامی که خداوند از منکران و دشمنان اهل بیت (علیهمالسلام) میگیرد در زمان ظهور و حضور حضرت مهدی(علیهالسلام) است.]
r مسخ عدهای از منکران
«سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ اَنَّهُ الحَق؛ به زودی آیات و نشانههای خویش را در جهان هستی و در جان خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برایشان روشن گردد که او حق است.»[140]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این کلام خدای تعالی فرمودند: نشانههای خداوند در آفاق و جهان هستی: کم شدن و کاستهشدن و سایل زندگی بر آنان است و در جانشان: به مسخ شدن است تا اینکه آنان معلوم شود که قائم(علیهالسلام) حق است. [141]
شاید مراد حضرت این باشد که در زمان ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) عدهای از منکران او مسخ میگردند تا دریابند که حضرت مهدی(علیهالسلام) حق است و او همان وعده انکار ناپذیر خداوند میباشد.
r انتقام از ناصبیان
«وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُوْلَئِکَ مَا عَلَیْهِم مِّن سَبِیلٍ ؛ و هر آنکه پس از ظلمی که بر او رفته انتقام جویی کند پس بر چنین کسانی هیچ گونه مؤاخذه و گناهی نیست.»[142]
امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه قرآن کریم فرمودند: [کسیکه انتقامجویی میکند و هیچگونه مؤاخذه و گناهی بر او نیست] حضرت قائم(علیهالسلام) است، هرگاه بپاخیزد از بنیامیه و تکذیب کنندگان و ناصبیان انتقام خواهد گرفت.[143]
r عذاب مشهود
«حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا؛ تا آنگاه که عذاب موعود را ببینند؛ سپس خواهند دانست چه کسی یاورش ضعیفتر و جمعیتش کمتر است.»[144]
از حضرت کاظم(علیهالسلام) درباره این آیه نقل شده است که فرمودند: منظور از «مایُوعَدن»حضرت قائم(علیهالسلام) و یاران او میباشد.[145]
و شاید مراد حضرت موسی بن جعفر(علیهالسلام) این باشد که در زمان ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) منکران ولایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به شمشیر عدالت حضرت قائم عذاب را به چشم میبینند و در مییابند که چه کسی ضغیفتر و ناتوانتر است، کسیکه دشمن خدا و منکر ولایت علوی است یا کسانی که خداوند آنها را یاری میکند و ذات حق تعالی ولیشان است.
در آیه یک صد و دهم سوره هود این معنا کاملتر شده خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
«وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ...؛ و به راستی که ما کتاب [تورات] را بر موسی فرستادیم آنگاه درباره آن اختلاف کردند.»[146]
امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: امت موسی درباره تورات اختلاف کردند هم چنانکه این امت در قرآن اختلاف نمودند، و البته در کتابی هم با حضرت قائم(علیهالسلام) است نیز اختلاف خواهند کرد، به طوری که عده بسیاری از آنان انکار نمایند، پس آن حضرت منکران را پیش میکشد و گردنشان را میزند.[147] البته این عذابها و مجازاتها درباره کسانی است که اصلاح پذیر نمیباشند و هیچ راهی برای هدایشان وجود ندارد و بهترین راهی که توسط حضرت قائم(علیهالسلام) برای آنها در نظر گرفته میشود آن است که حضرت زمین را از وجود آنان پاک میکند.
2ـ ظالمان و قاتلان اهل بیت(علیهمالسلام)
r انتقام از قاتلان اباعبدالله (علیهالسلام)
«وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا؛ هر آنکه مظلوم کشته شود پس البته که ما برای ولی او حکومت و تسلّط قرار دادیم [بر قاتل] پس مباد در کشتن اسراف کند چرا که او مورد حمایت است.»[148]
از حضرت صادق(علیهالسلام) درباره این آیه سؤال شد، حضرت فرمودند: قائم آل محمد(علیهم السلام) خروج میکند و به انتقام خون حسین(علیهالسلام) دشمنان را میکشد، پس چنانکه اهل زمین را به قتل رساند مسرِف نخواهد بود، و اینکه خداوند فرموده «فلا یسرف فی القتل» یعنی کاری انجام نمیدهد که به سبب آن اسراف کرده باشد. سپس حضرت صادق(علیهالسلام) فرمودند: به خدا سوگند فرزندان و نوادگان کشندگان حسین(علیهالسلام) را به سبب کارهای پدرانشان به قتل میرساند.»[149]
از امام رضا(علیهالسلام) پرسیدند: یابن رسول الله چه میفرمائید درباره حدیثی که از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده که فرمودند: قائم(علیهالسلام) هنگامی که خروج میکند فرزندان و نوادگان قاتلان حسین(علیهالسلام) را به خاطر کارهای پدرانشان به قتل میرساند؟ حضرت رضا فرمودند: همین طور است. گفتم پس قول خدای عزوجل که میفرماید: «هیچ نفسی بار دیگری را به دوش نمیکشد»[150] معنایش چیست؟ فرمودند:خداوند در تمامی ا قوالش راست گفته،ولی فرزندان کشندگان امام حسین(علیهالسلام) به کرده پدرانشان راضی هستند و به آن جنایتها افتخار میکنند، و هر کس به کاری راضی باشد همچون کسی است که آن را انجام داده، ... بنابراین تنها به این جهت حضرت قائم(علیهالسلام) آنها را میکشد که به کردار پدرانشان راضی هستند.»[151]
r انتقام از ظالمین به خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله)
«إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا وَأَکِیدُ کَیْدًا فَمَهِّلِ الْکَافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْدًا؛ البته آنان [دشمنان اسلام] هر چه بتوانند کید و مکر میکنند. و من هم کید و مکر خواهم کرد. پس تو [ای رسول ما] کافران را مهلت بده، مهلت کمی.»[152]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه شریفه فرمودند: [دشمنان اسلام] با رسول خدا کید و مکر نمودند، و با حضرت علی(علیهالسلام) مکر نمودند، نسبت به فاطمه (سلاماللهعلیها) با کید و مکر رفتار کردند پس خداوند فرمود ای محمد(صلی الله علیه و آله) آنان [دشمنان و منافقان] هر چه بتوانند کید و مکر میکنند، و من هم در مقابل آنان مکر میکنم، پس تو ای محمد(صلی الله علیه و آله) کافران را مهلت بده مهلت کمی تا وقت برانگیختن قائم(علیهالسلام) که به وسیله او از جباران و طاغوتیان قریش و بنی امیه و سایر مردم [ظالمین به خاندان عصمت(علیهم السلام)] انتقام خواهم گرفت.[153]
r عذابی فراگیر بر غاصبان خلافت علوی
«هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْغَاشِیَةِ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ تَصْلَى نَارًا حَامِیَةً ؛ آیا حدیث آن عقوبت فراگیر به تو رسیده. چهرههایی در آن روز ترسناک و ذلیل است. همة کارشان رنج و مشقّت است. و در آتش سوزان وارد میگردند.»[154]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیات فرمودند: مراد از عقوبت فراگیر حضرت قائم(علیهالسلام) است که آنها [دشمنان] را با شمشیر فرا گیرد و حضرت فرمود: [آنها] خوارند که توان رد کردن [عذاب و عقوبت] را ندارند. راوی گوید: گفتم «عاملة» چه معنا دارد؟ فرمودند: به غیر آنچه خداوند نازل فرمود عمل کردند دوباره گفتم: «ناصبة»؟ فرمودند: غیر از والیان امام (علیهالسلام) را نصب نمودند، گفتم: «تصلی نارا حامیة» چه معنا دارد؟ فرمود: در دنیا به آتش جنگ هنگام ظهور حضرت قائم(علیهالسلام) گرفتار میشوند، و در آخرت به آتش دوزخ میافتند.[155]
r نابودی ظالمان
«وَیُرِیدُ اللّهُ أَن یُحِقَّ الحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ ؛ و خدا میخواهد که حق را به وسیله کلماتش ثابت گرداند و ریشه کافران را از بیخ و بن برکند.»[156]
امام باقر(علیهالسلام) فرمود: مراد از «یحق الحق بکلماته» احقاق حق آل محمد (علیهم السلام) میباشد،و اینکه فرموده به وسیله کلماتش [مراد حضرت قائم (علیهالسلام) است که در زمان ظهورش حق پیامبر و آل او را احقاق میفرماید و تمام باطلها را نابود میسازد.][157]
r اوج ذلت و خواری
«وَتَرَاهُمْ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا خَاشِعِینَ مِنَ الذُّلِّ یَنظُرُونَ مِن طَرْفٍ خَفِیٍّ ؛ و آن ستمگران را میبینی که با ذلّت و خواری به سوی عذاب متوجهشان ساختهاند از گوشه چشم بر آن نگاه میکنند.»[158]
امام باقر(علیهالسلام) فرمودند: اینکه خداوند میفرماید: «با ذلّت و خواری از گوشه چشم بر آن نگاه میکنند» یعنی به سوی حضرت قائم(علیهالسلام) که بر آنها همچون عذابی نازل میشود نظر میافکنند.[159] این آیه ترسیمی است از شدّت خواری و ذلّت ستمگران و ظالمان در زمان ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) که از ترس و وحشت با چشمانی نیمه باز بر او نظر میکنند و منتظرند که بدانند چه عذاب و عقوبتی برای آنها مهیا میشود.
3ـ امویان و پیروان عقاید ایشان
r هلاکت با شمشیر عدالت
« فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا یَرْکُضُونَ لَا تَرْکُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَمَسَاکِنِکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْأَلُونَ قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ فَمَا زَالَت تِّلْکَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِیدًا خَامِدِینَ ؛ پس چون عذاب ما را احساس نمودند از آن گریزان گشتند،نگریزید و باز گردید به سوی آنچه که در آن در خوشگذرانی و آسایش بودهاید و به خانههای خود روآورید تا شاید پرسش شوید. گویند: ای وای بر ما که ستمگر بودیم و پیوسته این سخن را گویند تا اینکه درو شده، خاموش و بی جانشان سازیم.»[160]
امام باقر(علیهالسلام) در مورد این آیات فرمودند: هرگاه حضرت قائم(علیهالسلام) بپاخیزد به سراغ بنی امیه[161] در شام بفرستد و آنها به سوی روم فرار کنند، پس رومیان به آنها گویند: ما به شما راه نمیدهیم مگر اینکه به دین نصرانیت درآیید، صلیب به گردنشان میآویزند و رومیان آنها را راه میدهند. و چون یاران حضرت قائم(علیهالسلام) به سوی روم بروند از حضرت مهدی(علیهالسلام) برای جنگیدن با رومیان مأذونند، زمانیکه به روم میرسند و رومیان قدرت و شکوه آنها را میبینند،بزرگ رومیان میگوید: بروید بنی امیه را به دست ایشان بسپارید که با قدرت تمام آمدهاند، و این است معنای قول خداوند که میفرماید: پس چون عذاب ما را احساس نمودند از آن گریزان گشتند نگریزید و بازگردید به سوی آنچه در آن در خوشگذرانی و آسایش بودهاید و به خانههای خود رو آورید تا شاید پرسش شوید [از گنجهایی که انباشته کردهاید] گویند ای وای بر ما که ستمگر بودیم و پیوسته این سخن را گویند تا اینکه کشته شوند و خاموش و بیجانشان سازیم که هیچ خبر دهندهای از آنان باقی نماند.[162]
r گرفتاران عذاب موعود
«أَفَرَأَیْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ ثُمَّ جَاءهُم مَّا کَانُوا یُوعَدُونَ مَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا کَانُوا یُمَتَّعُونَ ؛ [ای رسول ما] خواهی دید که چنانچه چندین سال هم آنان را متنعّم سازیم سپس عذاب موعود به آنان میرسد، این تمتع و بهرهگیری از دنیا برای آنها سودی نخواهد داشت.»[163]
امام صادق (علیهالسلام) در باره این آیات قرآن فرمودند: مراد خداوند از عذاب موعود در آیه «ثم جاءهم ما کانوا بوعدون» خروج قائم(علیهالسلام) است. و مراد از کسانیکه از نعمتهای دنیایی متنعم شدهاند و آن نعمتها به حال آنها هیچ سودی ندارد بنی امیه اند که به دنیا در دنیا بهرهمند بودند.[164]
r پایان ظلم و ستم امویان
«الم غُلِبَتِ الرُّومُ فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ ؛ رومیان مغلوب شدند و این شکست در سرزمین نزدیکی رخ داد، اما آنان پس از این شکست به زودی باز پیروز میشوند در چند سال، همه کارها از آن خداست چه بعد و چه قبل (از این شکست و پیروزی) و در آن روز مؤمنان (به خاطر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد».[165]
امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) درباره این کلام خداوند: «رومیان مغلوب شدند» میفرمایند: این آیه درباره ما و بنی امیه است.[166]
امام صادق(علیهالسلام) نیز درباره آیه «در آن روز مؤمنان به یاری خداوند خرسند خواهند شد» فرمود: مراد آن است که مؤمنان در قبرهایشان به قیام قائم(علیهالسلام) شاد و خوشحال میشوند.[167]
و شاید مراد امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) از این کلام که میفرمایند: آیه غلبت الروم درباره ما و بنی امیه است. این باشد که ما در زمان امویان از حکومت و حق مسلم خود محروم گشتیم و در ظاهر مغلوب ایشان شدیم و آنها بر ما ظلمها و جنایتها روا داشتند و بعد از امویان عباسیان ما را از حقوقمان محروم نمودند و خلافت ما را غصب کردند و در ظاهر ما را مغلوب ساختند ولی همه این مغلوبیتها و محرومیتها در زمان ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) تمام میشود و حضرتش بر تمام عالم غلبه میکند و حکومت واحد جهانی تشکیل میدهد و در آن روز است که به قول امام صادق(علیهالسلام) نه تنها همه مؤمنان و پیروان ولایت علوی که زندهاند خوشحال میشوند بلکه مؤمنانی که از دنیا رفتها ند نیز در قبرهایشان خوشحال و خرسند میگردند.
ب) کافرانی که در مقابل حضرت مهدی(علیهالسلام) قرار میگیرند
r پایان مهلت کافران
«وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّیَقُولُنَّ مَا یَحْبِسُهُ أَلاَ یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ ؛ و اگر مجازات را تا زمان محدودی از آنها به تأخیر اندازیم، (از روی استهزاء) میگویند: چه چیزی مانع عذاب شده است؟! آگاه باشید آن روز که عذاب به سراغشان آید، از آنها بازگردانده نخواهد شد و آنچه را که مسخره میکردند دامانشان را میگیرد.»[168]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: مراد از عذابی که برای کافران به تأخیر میافتد خروج حضرت قائم(علیهالسلام) است[169] و مراد از امت معدوده اصاب حضرت قائم(علیهالسلام) می باشند که تعداد آنها [سیصد و سیزده نفر][170]
شاید مراد از تأخیر عذاب کافران و مشرکان تا زمان ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) پایان یافتن سنت امهال در زمان ظهور باشد که خداوند تبارک و تعالی به علل مختلفی عذاب و عقوبت دنیایی کافران و مشرکان را تا زمان ظهور به تعویق میاندازد، بعضی از علتهای به تأخیر افتادن عذاب گنهکاران که در قرآن ذکر شده عبارتند از:
1ـ سپردههای مؤمنین
«لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا ؛ اگر آنان [عناصر کفر و ایمان] از هم جدا میشدند همانا کافران ایشان را به عذابی دردناک معذب میساختیم».[171]
درباره این آیه شریفه از امام صادق(علیهالسلام) چنین روایت شده: شخصی از امام صادق(علیهالسلام) پرسید[172]: آیا حضرت علی(علیهالسلام) در دین خدای عزوجل قوی نبود؟ فرمودند: چرا.
دوباره پرسید: پس چگونه قوم بر او چیره شدند، و چگونه آنها را دفع ننمودند، و چه چیز او را از این کار بازداشت؟
حضرت فرمودند: آیهای در کتاب خدای عزوجل او را بازداشت.
پرسید: کدامین آیه؟
حضرت فرمودند: قول خدای عزوجل «لو تزیلوا لعذبنا...» همانا خدای عزوجل سپردههای مؤمنی را در اصلاب افراد کافر و منافق داشت، پس امیرالمؤمنین(علیهالسلام) پدران را نمیکشت تا اینکه آن ودیعهها بیرون آیند [به دنیا بیایند] و چون آن ودایع بیرون آمدند آن حضرت به کشتن آنان اقدام کرد، و همینطور قائم ما اهل بیت هرگز ظهور نمیکند تا این که سپردههای خدای عزوجل [از اصلاب کفار و منافقین] بیرون آیند و چون [آن ودایع] ظاهر گردند آن جناب نیز ظهور خواهند نمود و [مخالفان را] خواهند کشت.[173]
2- مهلت معیّن
«وَلَوْلَا کَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ؛ و چنانچه کلمه فصل [دستور تأخیر عذاب] نبود هر آینه میان ایشان [به نابودی] حکم و قضاوت میشد، و همانا برای ستمگران عذاب دردناکی [مهیا] است.»[174]
از امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه نقل شده که حضرت فرمودند: اما از فرموده خداوندد: « وَلَوْلَا کَلِمَةُ الْفَصْلِ ...» [مراد اینست] که چنانچه نبود آنچه که پیشتر از سوی خدای عزوجل درباره آنها صدور یافته، هر آینه حضرت قائم(علیهالسلام) یک نفر از ایشان را باقی نمیگذاشت.[175]
r فضاحت و رسوایی کافران
«یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ ؛ مجرمین از چهرههایشان شناخته میشوند،پس موهای پیشانی و پاهای آنها گرفته میشود».[176]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه قرآن فرمودند: اینکه خداوند میفرمایند مجرمین از چهرههایشان شناخته میشوند [مربوط به خود ذات ربوبی نمیباشد] زیرا خداوند تبارک و تعالی نیاز به شناختن خلایق ندارد چون آنها را خلق کرده؟ [بلکه این آیه راجع به وجود مقدس حضرت مهدی(علیهالسلام) است] که هرگاه حضرتش بپا خیزد و ظهور نماید خداوند شناخت چهرهها را به آن حضرت عطا فرماید، پس امر میکند کافران را با پیشانیها و قدمهایشان بگیرند، سپس از دم شمشیر بگذرانند سپس حضرت صادق(علیهالسلام) چنین قرائت فرمودند که: این جهنمی است که شما آنرا تکذیب میکردید به آن میرسید نه میمیرید و نه زنده میباشید. [177]
r معذب شدن کافران
«حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا ؛ [خداوند به کسانیکه در گمراهی هستند مهلت میدهد] تا زمانیکه وعده الهی را با چشم خود ببینند که یا عذاب این دنیا است و یا فرا رسیدن ساعت [مقرر] بزودی خواهند دانست که چه کسی جایگاهش بدتر و لشگرش ضعیفتر است.»[178]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: مراد از «ما یوعدون» خروج حضرت قائم(علیهالسلام) و او همان ساعت [موعود] است و در روز ظهور آن حضرت گمراهان و کافران میبینند آنچه را که از سوی خداوند به دست ولیّش بر آنان نازل میشود [و آنان به دست حضرت مهدی به عذاب و ذلت گرفتار میشوند] و در آن روز در مییابند که چه کسی نزد قائم(علیهالسلام) جایگاهش بدتر و سپاهش ضعیفتر است.[179]
در آیه چهل و چهارم سوره معارج نیز تصویری بسیار واضح از خواری و ذلت کافران بیان گردیده آنجا که خداوند تبارک و تعالی میفرمایند:
« خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِکَ الْیَوْمُ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ؛ در حالیکه چشمهایشان از شرم و وحشت به زیر افتاده پردهای از ذلت و خواری آنها را پوشانده این همان روزی است که به آنها وعده داده میشد.»
امام باقر(علیهالسلام) در باره این کلام خداوند فرمودند: مراد از «ذلک الیوم الذی کانوا یوعدون» یعنی روز خروج قائم(علیهالسلام)[180] [در آن روز کافران به اوج خواری وو ذلت در دنیا میرسند و به عدالت و شمشیر برّان عدل مجسم معذب میشوند].
ج) شیطان
r هلاکت شیطان
«قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ إِلَى یَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ؛ پروردگارا مرا تا روزی که خلایق برانگیخته شودند مهلت ده، خداوند فرمود: البته تو از مهلت داده شدگانی، تا روز و هنگام معین و معلوم».[181]
از امام صادق (علیهالسلام) سؤال شد: اینکه خداوند به شیطان فرمود: «فانک من المنظرین...» این وقت معلوم چه زمانی خواهد بود؟ فرمودند: آیا پنداشتهای که این روز، روز قیامت است؟ خداوند تا روز قیام قائم ما به شیطان مهلت داده است.
وقتی خداوند او را مبعوث میکند، حضرت به مسجد کوفه میرود. در آن هنگام در حالی که شیطان با زانوان خود راه میرود، به آنجا میآید و میگوید: ای وای بر من از امروز!
حضرت مهدی(علیهالسلام) پیشانی او را میگیرد و گردنش را میزند و آن هنگام روز وقت معلوم است که مهلت شیطان به پایان رسیده است.[182]
بخش سوم: آیات قرآن پیرامون حکومت حضرت مهدی(علیهالسلام)
فصل اول: اعتلای دین و فرهنگ
r ظهور دین در سراسر زمین
«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ ؛ او کسی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاده تا آنرا بر همه ادیان مسلط و غالب گرداند...».[183]
از امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه چنین نقل شده که فرمودند: [مهدی(علیهالسلام)] امامی است که [خدا] او را بر همه ادیان غالب میسازد، پس زمین را از قسط و عدل پر میکند، همچنانکه از ظلم و جور پر شده باشد. و این از جمله اموری است که یاد آوردیم... و تأویل آن بعد از تنزیلش خواهد بود.[184]
از این روایت استفاده میشود که در زمان حکومت و ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) دین واحد در سراسر عالم ظاهر میگردد و تمامی ادیان و مذاهب مختلف از بین می روند و مغلوب حضرت میگردند چنانکه امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) میفرماید: زمانیکه قائم ما قیام کند همه [مردم] را بر یک مرام و عقیده گردهم آورد.[185]
rعالم در تصرف موحد واقعی
«الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ؛ کسانیکه اگر در دزمین به آنان توانایی دهیم که نماز بپا داشته و زکات میدهند و به معروف امر میکنند و از منکر نهی مینمایند و عاقبت کارها به دست خداوند است.»[186]
امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: مراد از « الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ ...» آل محمد است [و کسانیکه از آن پیامبر در زمین تمکن مییابند] مهدی(علیهالسلام) و اصحاب او هستند که خداوند متعال مشارق و مغارب زمین را به تصرف آنها درآورد و دین را آشکار سازد و خداوند متعال به وسیله او و یارانش بدعتها و باطل را از بین میبرد، هم چنانکه سفیهان حق را کشتهاند، تا جایی که اثری از ظلم دیده نشود و امر به معروف و نهی از منکر خواهند نمود[187] و پایان همه کارها به دست خداست.
r اطاعت خدا در آسمان و زمین
«وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ ؛ هر که در آسمانها و زمین است خواه و ناخواه مطیع خداست و همه به سوی او بازگردانده میشوند».[188]
از موسی بن جعفر(علیهالسلام) درباره این آیه نقل شده که فرمودند: [این آیه] درباره قائم(علیهالسلام) نازل شده، هرگاه بپاخیزد بر یهود و نصاری و صابئین و زنادقه و اهل ارتداد و کفار در شرق و غرب زمین اسلام را عرضه کند، پس هر آنکه از روی طوع و دلخواه [با میل] مسلمان شود او را به نماز و زکات (به سایر کارهایی که یک مسلمان باید انجام دهد و بر او واجب میشود) امر فرماید: و هر کس اسلام را نپذیرد گردنش را میزند، تا آنجا که در مشارق و مغارب [عالم] هیچ کس نماند جز اینکه توحید خدا گوید.[189]
r فراگیری توحید
«وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّه ؛ و با آنان [کافران و معاندان] نبرد کنید تا اینکه هیچ فتنه و فسادی بر جای نماند و تمام دین از آن خدا شود».[190]
امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: به خدا سوگند [قائم(علیهالسلام)] جنگ خواهد کرد تا اینکه توحید خدا برقرار شود و هیچگونه شرکی به خداوند نورزند،... و خداوند [در آن روز تمامی] بذرهای زمین را میرویاند، و باران آسمان را [به طور کامل] فرو میریزد، و مردم خراجشان را برگردن نهاده و به پیشگاه حضرت مهدی(علیهالسلام) میبرند، و خداوند بر شیعیان ما وسعت میدهد... پس در همان حال که صاحب این امر بعضی از احکام را صادر فرماید و برخی از سنتها را بازگو نماید ، گروهی از مسجد بیرون میروند[191] و در پی خروج و سرکشی علیه آن حضرت برمیآیند، که آن جناب به اصحاب خود امر فرمایند: به مقابله آنان بروند، اصحاب حضرت در تمارین[192] به آنان میرسند اسیرشان کرده و به خدمت آن حضرت میبرند، ایشان دستور میدهد و آنها را میکشند، و این آخرین گروهی است که بر قائم آل محمد(علیه السلام) خروج میکند.[193]
در آیه بیست و ششم سوره فرقان نیز به این مطلب (فراگیر شدن توحید و عبادت شدن خدا در تمام زمین) به بیانی دیگر اشاره شده چنانکه خداوند عزوجل میفرماید:
«الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَنِ وَکَانَ یَوْمًا عَلَى الْکَافِرِینَ عَسِیرًا ؛ فرمانروایی حق در آنروز از خداوند رحمان است و آن روز بر کافران سخت خواهد بود».
مراد این است که فرمانروایی و حکومت همیشه از آن خدای رحمان است ولی چون حضرت مهدی(علیهالسلام) بپا خیزد جز خدای عزوجل عبادت نخواهد شد[194] و توحید در سراسر زمین حاکم میگردد.
r استوار شدن دین
«وَ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُه ؛ و آن است دین استوار و آئین محکم و درست».[195]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: دین استوار و آئین محکم و درست دین حضرت قائم(علیهالسلام) است.[196]
شاید مراد از کلام امام صادق(علیهالسلام) این است که در زمان حضرت مهدی(علیه السلام) دین اسلام با تمام اجزاء و شرایط در زمین اجرا میشود و دین اسلام در سراسر این کره خاکی محکم و استوار گردد به طوری که ریشه کفر و بت پرستی را بسوزاند و همه اهل عالم مسلمان و مؤحد شوند.
r اتمام ولایت
«یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ؛ آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خداوند نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند.»[197]
موسی بن جعفر(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: مراد از « یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ » یعنی آنها میخواهند [نور] ولایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را با دهانشان خاموش نمایند. و مراد از « وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ » یعنی خداوند ولایت قائم(علیهالسلام) را به مرحله اتمام میرساند هر چند کافران را خوش نیاید و از ولایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) [و اولاد او] اکراه داشته باشند.[198]
r حکومت الله
«وَتِلْکَ الأیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ ؛ و آن روزگاران را در میان مردم به اختلاف میگردانیم».[199]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این ایه قرآن کریم فرمودند: همواره از هنگامیکه خداوند آدم (علیهالسلام) را آفرید حکومتی از آن خدا و حکومتی برای ابلیس بوده، پس حکومت خداوند کو؟ آیا [حکومت خداوند] به جز حکومت قائم است.[200]
شاید مراد از فرمایش امام صادق(علیهالسلام) این است که چون در زمان ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) ابلیس کشته میشود توحید در سراسر عالم منتشر میگردد و زمین پر از عدل و داد میشود بنابراین حکومت امام زمان(علیهالسلام) بر زمین حکومت الهی محض میگردد، چون دیگر شیطانی نیست که مردم را به گناه و معصیت حق تعالی بخواند و آنانرا گمراه نماید در آن زمان ساکنان آسمان و زمین از حکومت و فرمانروایی الهی او خشنودند[201] و همه اهل عالم او را دوست دارند[202] و حکومت حضرتش خدایی و سلطنت بر قلوب است.
r اوج معرفت مردم
«اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبَادِهِ یَرْزُقُ مَن یَشَاء وَهُوَ الْقَوِیُّ العَزِیزُ مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِن نَّصِیبٍ؛ خداوند نسبت به بندگان خود لطف بسیار دارد به هر کس بخواهد روزی میدهد و [بر هر چیز] توانای مطلق و مقتدر غالب است، هر آنکه حاصل کشت آخرت را بخواهد به کشت او برکت و افزایش میدهیم و هر کس که فقط حاصل کشت دنیا را بخواهد از آن سهمی به او میدهیم اما در آخرت هیچ بهرهای ندارد.»[203]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: مراد از رزقی که خدا به بندگانش میدهد ولایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) است و مراد از «حرث الآخرة» معرفت امیرالمؤمنین و امامان (علیهمالسلام) [که هر کس آنرا بخواهد، خداوند] بر معرفتش میافزاید تا بهرهاش را از دولت امامان (علیهمالسلام) دریافت دارد.[204] یعنی در دولت حضرت مهدی(علیهالسلام) نصیب و بهرهای برایش در نظر گرفته میشود و چه نصیبی از این بهتر که امام باقر(علیهالسلام) میفرماید: هنگامی که حضرت قائم(علیهالسلام) قیام کند، دستش را بر سر بندگان خدا میگذارد و خرد و اخلاقشان را کامل مىکنند[205] و مؤمنان در اوج معرفت و خداشناسی زندگی میکنند.
r حیات واقعی زمین
«اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ؛ بدانید که البته خداوند زمین را پس از مردن آن زنده خواهد کرد».[206]
از امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه نقل شده که حضرت فرمودند: منظور از مردن زمین کفر ورزیدن اهل آن است و کافر مرده است، پس خداوند آنرا به ظهور حضرت قائم(علیه السلام) زنده خواهد کرد که او در زمین به عدالت رفتار کند و زمین و اهلش را پس از مرگشان زنده گرداند.[207]
از این روایات در مییابیم که زنده شدن زمین به وسیله باران و آبها مراد نیست بلکه به واسطه برپایی عدالت و مساوات در زمین، این کره خاکی زنده میشود و همانا اقامه حد در زمین و اجرای عدالت از چهل روز باران سودمندتر است.[208]
توضیح بیشتر اینکه در تفسیر آیه سیام سوره ملک در کتاب کمالالدین و غیبت شیخ از حضرت باقر(علیهالسلام) روایت شده که فرمودند: این آیه « قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاء مَّعِینٍ؛ [به کافران] بگو اگر آبهای [سرزمین] شما در زمین فرو رود، چه کسی میتواند آب جاری و گوارا برایتان پدید آورد». درباره قائم(علیهالسلام) نازل شده و مراد خداوند این است که: اگر امام شما غایب شد چه کسی میتواند امامی برای شما بیاورد که اخبار آسمانها و زمین و حلال و حرام خداوند را برای شما بیان کند.[209]
چنانچه خداوند عزوجل در قرآن کریم بیان کند که زمین را بعد از موتش زنده میکنیم و یا اینکه بفرماید ما زمین را به واسطه آب زنده میکنیم از روایات متعددی استفاده میشود که در هر دو دسته آیات مراد زنده شدن زمین به وجود امام زمان(علیهالسلام) است که حیات واقعی زمین در عصر ظهور و حکومت حضرت مهدی(علیهالسلام) است.
شاید سؤالی در ذهن شما خواننده محترم به وجود آید و آن اینکه چرا از امام زمان(علیه السلام) در تعدادی از آیات قرآن کریم به آب تعبیر شده؟
تشبیه حضرت مهدی(علیهالسلام) به اب به چند جهت است: اول این که حیات جسمانی انسان به آب بستگی دارد و اگر آب نباشد زندگی ممکن نیست درباره امام معصوم نیز همین گونه است که زندگی جسمانی و روحانی هر دو به وجود امام بستگی دارد و آنان علت حدوث و بقای عالم امکان هستند که فرمودند: «لو لا الحجة لساخت الارض باهلها؛ اگر حجت نباشد زمین اهل خود را فرو میبرد.»
دوم: چنانچه آب از مواهب الهی است و بشر هیچ گونه نقشی در ایجاد آن ندارد امام نیز بزرگترین نعمت خداوند است که بر انسان تفضل شده و آدمی در تعیین و نصب او هیچ گونه دخالت و اثری ندارد.
سوم: آب مادهای است که انسان به وسیله آن پلیدیها و ناپاکیهای جسمانی خود را پاک میکند و به سبب آن طهارت ظاهری برایش حاصل میشود، به وسیله محبت و معرفت امام نیز از پلیدیها و رذایل شرک و جهل پاک و طاهر میگردد.
چهارم: همان طور که در فقدان آب انسان به جستجو و تلاش برای به دست آوردن آن برمیخیزد و به طلب آن زمین را میگردد و حتی چاهها حفر میکند. لازم است همینطور به جستجوی امام غایب برخیزد و برای تقرب به ساحت او و شرفیابی به دیدار او و استفاده از محضر مقدسش تلاش کند که زندگی سعادتمندانه بشر بدون وجود امام میسر نمیشود و در زمان ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) است که دین و فرهنگ بشریت به اوج خود میرسد و مردم زمین در رفاه و آسایش زندگی میکنند.[210]
فصل دوم: امنیت و آرامش
r تسلط حضرت مهدی(علیهالسلام) بر زمین
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند وعده فرموده که [در ظهور امام قائم(علیهالسلام)] در زمین خلافت دهد، چنانکه امم صالح پیامبران گذشته را جانشین پیشینیان خود ساخت و دین پسندیده آنان را بر همه جا مسلط و نافذ گرداند، و بر همه مؤمنان پس از ترس و هراس از دشمنان، ایمنی کامل عطا فرماید که مرا عبادت کرده هیچ به من شرک نورزند و هر که بعد آن [وعده] کافر شود پس آنان همان فاسقان تبه کارند.»[211]
از حضرت صادق(علیهالسلام) درباره این آیه شریفه نقل شده که ایشان فرمودند: »[این آیه] درباره حضرت قائم(علیهالسلام) و اصحاب او نازل گشت.[212]
توضیح بیشتر اینکه در عصر ظهور و حکومت امام زمان(علیهالسلام) خداوند به بندگان صالح خود خلافت میدهد و آنان را بر تمامی این کره خاکی مسلط میکند و ترس و هراسی که از حاکمان ظلم و جور در دل مؤمنان و صالحان بود به امنیت و آرامش کامل تبدیل میگردد. چنانکه زنان و سالخوردگان در راهها و بیابانها به تنهایی سیرمیکنند و در شبانه روز از هیچ کس جز خدا نمیهراسند و هیچ کس حتی حیوانات و درندگان متعرض آنان نمیشود.
درباره امنیت راه ها در زمان ظهور و حکومت حضرت مهدی(علیهالسلام) در قرآن کریم آمده است: «سیرو فیها لیالی و ایاماً آمنین؛ در زمین شبانه روز حرکت کنید در حالی که در امنیت باشید.»[213]
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: مراد از این آیه همراهی با قائم ما اهل بیت است. [یعنی در زمان او و برای بهرهمندان از حکومت ا و امنیت و آرامش کامل در راه ها و شهرها وجود دارد] و درباره امنیت اجتماعی حکومت مهدوی خداوند در قرآن فرمودند: «و من دخله کان آمنا؛ هر کس در آن وارد شود در امان خواهد بود».[214]
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: یعنی هر کس که دست بیعت به او (مهدی علیهالسلام) دهد و در بیعت حضرتش وارد شود در امان خواهد بود[215] و از امنیت اجتماعی کامل بهرهمند گردد.
r حاکمیت عدل
«وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ و ما اراده کردیم بر آنان که در زمین مستضعف شدند منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.»[216]
امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) در نهج البلاغه فرمودند: دنیا بعد از همه سرکشیهایش سرانجام به تسلط ما در خواهد آمد و رو به ما خواهد نمود همانند شتری که در آغاز بچه خود را شیر نمیدهد و لگدپرانی میکند و سرانجام به وی میل و عطوفت میکند آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند: « وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ ...»
توضیح اینکه در جامعهای که امام زمان(علیهالسلام) حاکم آن است و قانون اسلام در آن اجرا میگردد دیگر هیچ کس نمیتواند به دیگری زور بگوید، دیگر کسی از ظلم و ستم دیگری نمیهراسد، سرمایهداران و با نفوذان بر جامعه تسلط ندارند و اقویا ناتوانان را نمیبلعند و سرنوشت مستضعفان به دست مستکبران و زراندوزان نیست و طبقه حاکم از مردم فاصله ندارند و تودههای مردم هرگاه لازم باشد به دولتمردان دسترسی دارند و این برقراری امنیت و آرامش به خاطر حاکمیت عدل و عدالت بر جامعه است.
r ثبوت حق و نابودی باطل
«وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا؛ و [ای پیامبر] بگو که حق آمد و باطل نابود شد که همانا باطل محو شدنی و سزاوار نابودی است».[217]
امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: هرگاه قائم(علیهالسلام) بپا خیزد دولت باطل از بین میرود و زایل میگردد.[218]
توضیح مطلب اینکه حضرت مهدی(علیهالسلام) در زمانی ظهور میکند که ناامنی و آشوب و جنایت سراسر زمین را دربرگرفته. در این حال یکی از اصلیترین کارهای حضرت، بازگردان امنیت و آرامش، به جوامع بشری است، چنان ناامنی از جامعه ریشه کن میشود و جایش را به امنیت میدهد که حتی تمامی حیوانات و جانداران نیز از آن بهره مند میگردند به گونهای که گرگ و گوسفند در کنار هم زندگی میکنند و کودکان با عقرب و گزندگان همبازی میشوند؛ بدون اینکه آسیبی ببینند[219] و این آرامش و امنیت به علت ریشه کن شدن باطلها از جامعه است زیرا تمام ناامنیها و آشوبها و جنایتها ریشه در حکومتهای باطل و فاسد دارد.
r از بین رفتن کفر و شرک
«وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِکِینَ کَآفَّةً کَمَا یُقَاتِلُونَکُمْ کَآفَّةً؛ با مشرکان پیکار کنید (آنان را بکشید) همانگونه که آنها دسته جمعی با شما جنگ میکنند».[220]
امام باقر(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: هنوز تأویل این آیه نرسیده است، و هرگاه قائم ما (علیهالسلام) بپاخیزد، هرآنکه زمان او را دریابد تأویل این آیه را نیز درک میکند و دین محمد(صلی الله علیه و آله) تا هر کجا که شب سایه افکند[221] نفوذ میکند، تا جایی که هیچ گونه شرکی بر روی زمین نخواهد ماند همچنانکه خداوند فرمود. [222]
یکی از علل ناامنی و سلب آرامش در جوامع بشری شرک ورزیدن و کفر به خداوند است زیرا وقتی مردم خدای یگانه را قبول نداشتند یا برای او شریکی از جنس مخلوقات قائل بودند دیگر دین یا برنامه مدونی برای راهنمایی و زندگی بشر نمیماند تا انسان را به سر منزل سعادت و آرامش رهنمون سازد که ذات حق تعالی فرمودند «الا بذکرالله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید که با یاد خداوند دلها آرام میگیرد.»
و با کفر و بیدینی انسان مانند موجودی افسار گسیخته و وحشی و بیقید و بند میگردد و مانند حیوانات همیشه در پی قدرت طلبی و ظلم به دیگران میباشد و همه چیز و همه کس را برای بقای خویش نابود میکند.
حال با این توضیح درمییابیم که اگر کفر و شرک در جامعه ریشه کن گردد و کافران و مشرکان نابود شوند به حاکمیت دین بر جامعه و برقراری عدالت، آرامش و امنیت به مردم باز میگردد و این اتفاق مهمی است که در زمان حکومت حضرت مهدی(علیهالسلام) و به شمشیر عدالت او به وقوع میپیوندد.
r امنیت کامل
«جَعَلْنَا بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ الْقُرَى الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِیهَا السَّیْرَ سِیرُوا فِیهَا لَیَالِیَ وَأَیَّامًا آمِنِینَ؛ و میان آنها و شهرهایی که برکت داده بودیم، آبادیهای آشکاری قرار دادیم؛ و سفر در میان آنها را به طور متناسب (با فاصله نزدیک) مقرر داشتیم (و به آنان گفتیم: «شبها و روزها در این آبادیها با ایمنی (کامل) سفر کنید.»[223]
امام صادق(علیهالسلام) درباره این آیه فرمودند: همراه قائم ما اهل بیت[224] (مردم با امنیت کامل در زمین سفر میکنند) شاید مراد امام صادق این است که در زمان حکومت حضرت مهدی(علیهالسلام) چنان امنیتی بر زمین حاکم میگردد که سفر کردن در شب و روز از لحاظ امنیت جانی و مالی با هم هیچ فرقی ندارد و تمامی مردم و آحاد جامعه از امنیت کامل برخوردارند.
شاید این سؤال مطرح گردد که امنیت چه اهمیتی دارد و چرا خداوند در چندین جای قرآن آن را به عنوان یکی از نعمت های خود ذکر فرموده و امیرالمؤمنین(علیهالسلام) آن را نعمتی مجهول معرفی میکند؟ باید بگویم بحث امنیت از چنان اهمیتی برخوردار است که حضرت ابراهیم(علیهالسلام) هنگام بنای کعبه نخستین چیزی را که از خدا برای آن سرزمین تقاضا میکند امنیت است آنجا که فرمود: «رب اجعل هذا البلد آمنا؛ پروردگارا، این شهر (مکه) را شهر امنی قرار بده».[225]
و نیز به دلیل اهمیت امنیت است که سختترین مجازاتها در فقه اسلامی برای کسانی در نظر گرفته شده که امنیت جامعه را به خطر میافکنند و در پایان اینکه درباره اهمیت امنیت همین بس که خداوند عزوجل در آیه 112 سوره نحل آنرا علت اصلی رشد و شکوفایی اقتصادی (و فرهنگی) جامعه بشری معرفی می فرماید زیرا امنیت را در این آیه علت اطمینان به ادامه زندگی و اطمینان به ادامه زندگی و حیات را سبب شکوفایی اقتصادی دانسته است.[226]
فصل سوم: شکوفایی اقتصاد
r رفاه اقتصادی و معیشتی مردم
«وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ؛ و آنانکه طلا و نقره را گنجینه و ذخیره میکنند و در راه خداوند انفاق نمینمایند پس آنان را به عذاب دردناکی بشارت ده».[227]
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: بر شیعیان ما توسعه داده شده است که از آنچه در اختیار دارند به نیکی انفاق نمایند، پس هرگاه قائم ما (علیهالسلام) بپا خیزد بر هر گنجینه کنندهای ذخیره ثروت را تحریم خواهد کرد تا آنکه آنرا (طلا و نقرهها را) بیاورد تا حضرت به وسیله آنها بر دشمنش یاری جوید و این است معنی فرموده خدای عزوجل که فرمود: « وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ ...»[228]
آنچه از روایات در این زمینه استفاده میشود، این است که در اثر بهبود وضع اقتصادی فقر و تهیدستی از جامعه بشری ریشه کن میشود و به شخص نیازمند به اندازهای مال و ثروت داده می شود که توانایی بردن آنرا نداشته باشد.
چنانکه امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: هنگامی که قائم اهل بیت(علیهالسلام) قیام کند بیت المال را به طور یکسان در میان مردم قسمت کند و به عدالت در میان مردم رفتار نماید و چنان بخشش میکند که کسی پیش از او چنان نکرده است.[229]
و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز در این باره میفرمایند: در آخرالزمان، خلیفهای ظهور میکند که مال را بدون شمارش میبخشد[230] و بخششهای او بر مردم گوارا خواهد بود.[231]
r عمران و آبادانی زمین
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ؛ اگر مردم آبادیها ایمان آورده و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را به رویشان میگشودیم.»[232]
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: امت من در زمان مهدی(علیهالسلام) به نعمتهایی دست یابند که پیش از او در هیچ دورهای به آن نعمتها دست نیافته بودند، در آن روزگار، آسمان باران فراوان دهد، و زمین هیچ روییدنی را در دل خود نگاه نمیدارد[233].
توضیح اینکه: در حکومت حضرت مهدی(علیهالسلام) که مردم به اطاعت خداوند روی میآورند و بر فرمان حجت خدا گردن مینهند، دیگر دلیلی ندارد که زمین و آسمان از برکاتش بر بندگان خدا مضایقه کند بنابراین همه بیابان ها سرسبز میشوند و زمین آباد و مفرح میگردد و خداوند برکات و بارانها را فرو میفرستد و خشکی و کم آبی و بیبرکتی ریشه کن میشود.
r اعمال عدالت اقتصادی
«إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ؛ به درستیکه زمین از آن خداوند است او به هر کس از بندگانش که خواهد آن را واگذارد و سرانجام کار مخصوص اهل تقوی است.»[234]
امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) بعد از تلاوت این آیه فرمودند: خداوند زمین را به من و خاندانم واگذار نموده و مائیم متقین و همه زمین برای ما است... و زمانیکه قائم(علیهالسلام) از خاندانم با شمشیر ظهور کند زمینهای تصرف شده را از [غاصبین] و متصرفین میگیرد و آنها را از آن زمین ها اخراج میکند... مگر زمینهایی که در اختیار شیعیان ما باشد که حضرت با خود آنها قرار میبندد و زمین را در دستشان باقی میگذارد.[235]
توضیح اینکه: حضرت مهدی(علیهالسلام) در حکومت خود تمام مالکیتهای دروغین و متجاوزانه را باطل میکند به گونهای که حق هر حقداری را بگیرد و به او دهد، حتی اگر حق کسی زیر دندان دیگری باشد از زیر دندان متجاوز و غاصب بیرون کشد و به صاحب حق باز گرداند.[236]
این است که حضرت زمینهایی را که حکام ظلم و جور به اطرافیان و درباریان خود داده بودند پس میگیرند و زمینه نابرابری و تبعیض را در جامعه از بین میبرند.[237]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - کافی: ج 1، ص 371، خبر 3 – بحارالانوار: ج 8، ص 368 – ینابیع الموده: ص 117.
[2] - سوره واقعه، آیه 79.
[3] - سوره نحل، آیه 89.
[4] - کافی: کتاب الحجه: باب 34.
[5] - امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: مراد از «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم» این است که قرآن مردم را به سوی امام هدایت میکند. (کافی: ج 1، ص 315)
[6] - بصائر الدرجات: ص 213 – کافی: کتاب الحجه: ص 34.
[7] -. احتجاج: ج 1، ص 225.
[8] - تذکرة الحفاظ، شمس الدین ذهبی: ج 1، ص 4.
[9] - تفسیر قمی: ج 2، ص 66.
[10] - تفسیر نور الثقلین: ج 1، ص 149 – تفسیر صافی: جزءاول، ص 186.
[11] - سوره قصص، آیه 5.
[12] - سوره بقره، آیه 1-3
[13] - کفایة الاثر: ص 60.
[14] - کمال الدین و تمام النعمه: ج 2،ص 340.
[15] - سوره آل عمران،آیه 200.
[16] - غیبت نعمانی:ص 105 – المحجة: علامه بحرانی، ص 99.
[17] - مکیال المکارم: ج 2، ص 572 – تفسیر برهان: ج 1،ص 335،حدیث 12.
[18] - سوره نساء، آیه 59.
[19] - المحجة: ص 109.
[20] - سوره بقره،آیه 155.
[21] - ینابیع المودة: ج 3، ص 235، حدیث 2.
[22] - کمال الدین: ج 1، ص 231، باب 32، حدیث 16 – بحارالانوار: ج 52، ص 191، باب 25، حدیث 24.
[23] - بحارالانوار: ج 52، ص 224.
[24] - سوره یوسف: آیه 110.
[25] - دلائل الامامه: ص 248.
[26] - روزگار رهایی: ص 254.
[27] - سوره نساء، آیه 69.
[28] - روزگار رهایی: ص 271.
[29] - روزگار رهایی: ص 379.
[30] - تفسیر قمی: ج 1، ص 142.
[31] - سوره انشقاق: آیه 19.
[32] - المحجة: ص 416 – کمال الدین: ج 2، ص 480.
[33] - مانند سامری در قوم حضرت موسی(علیهالسلام) که در غیبت حضرت موسی مردم را گوساله پرست نمود.
[34] - سوره ابراهیم، آیه 46.
[35] - امالی شیخ طوسی: ج 2، ص 280.
[36] - تفسیر عیاشی: ج 2، ص 235.
[37] - سوره شوری، آیه 18.
[38] - المحجه: ص 332.
[39] - سوره یونس، آیه 35.
[40] - کتاب الغیبة، نعمانی: ص 226 – المحجه، بحرانی: ص 174.
[41] - کتاب الغیبة، نعمانی: ص 137 - المحجه، بحرانی: ص 279.
[42] - سوره حدید، آیه 16.
[43] - کتاب الغیبة، نعمانی: ص 6.
[44] - سوره فرقان، آیه 11.
[45] - کمال الدین: ج 2، ص 323.
[46] - سوره اعراف، آیه 187.
[47] - سوره زخرف، آیه 85.
[48] - سوره زخرف، آیه 66 – محمد، آیه 18.
[49] - سوره شوری، آیه 17.
[50] - سوره شوری، آیه 18.
[51] - المحجة: ص 353.
[52] - تفسیر عیاشی: ج 1، ص 64.
[53] - سوره اسراء، آیه 4 تا 6.
[54] - روضه کافی: ص 250.
[55] - المحجه: ص 218، با کمی تصرف در متن.
[56] - سوره سجده، آیه 21.
[57] - سوره فصلت، آیه 16.
[58] - کتاب غیبة، نعمانی: ص 269 – المحجة، بحرانی: ص 326.
[59] - سوره زخرف، آیه 28.
[60] - کفایة الاثر: ص 246.
[61] - کمال الدین:: ج 1،ص 421.
[62] - ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام): ص 80 .
[63] - سوره زمر، آیه 69.
[64] - تفسیر قمی: ج 2، ص 253.
[65] - سوره نور، آیه 35.
[66] - نجم الثاقب: ص 123.
[67] - سوره لیل، آیه 2.
[68] - سوره لقمان، آیه 20.
[69] - کمالالدین: ج 2، ص 368.
[70] - الاختصاص: ص 223.
[71] - تأویل الآیات الظاهرة: ص 792.
[72] - کمالالدین: ج 2، ص 656.
[73] - سوره هود، آیه 80.
[74] - کمالالدین: ج 2، ص 673.
[75] - اعلام الوری: ج 2، ص 240.
[76] - سوره طه، آیه 135.
[77] - تأویل الآیات: ص 323.
[78] - سوره طه، آیه 82.
[79] - مفاتیح الجنان:زیارت جامعه کبیره.
[80] - سوره طه، آیه 115.
[81] - بصائر الدرجات: ص 70.
[82] - سوره نمل، آیه 62.
[83] - تفسیر قمی: ج 2، ص 129.
[84] - سوره شمس، آیه 1.
[85] - تأویل الآیات الظاهره: ص 803 – المحجة: ص 427.
[86] - سوره تکویر، آیه 15و16.
[87] - کافی: ج 1، ص 341.
[88] - کافی: ج 1، ص 286.
[89] - سوره مائده، آیه 54.
[90] - کتاب الغیبة: ص 170 – المحجة: ص 118.
[91] - روزگار رهایی: ص 414.
[92] - سوره مریم، آیه 76.
[93] - اصول کافی: ج 1، ص 431.
[94] - سوره بقره، آیه 249.
[95] - الغبیة: ص 316 – المحجة: ص 440 .
[96] - سوره انعام، آیه 89.
[97] - عیاشی: ج 1، ص 355.
[98] - سوره بقره، آیه 148.
[99] - غیبت نعمانی: ص 312 و 313.
[100] - سوره نحل، آیه 38.
[101] - روضه کافی: ص 50.
[102] - سوره اعراف، آیه 159.
[103] - تفسیر عیاشی: ج 2،ص 32.
[104] - برای مطالعه بیشتر به کتاب «الایقاظ من الهجعه» تألیف شیخ حر عاملی(ره) و نیز کتاب «رجعت» تألیف علامه مجلسی (ره) مراجعه فرمایید.
[105] - سوره زاریات، آیه 23.
[106] - تأویل الآیات الظاهره: ص 695.
[107] - سوره عصر، آیه 1 و 2.
[108] - کمال الدین: ج 2، ص 656.
[109] - سوره زخرف، آیه 66.
[110] - تأویل الآیات الظاهره: ص 571.
[111] - سوره ابراهیم، آیه 5.
[112] - خصال صدوق: ص 108 – المحجة: ص 189.
[113] - سوره قاف، آیات 41 و 42.
[114] - تفسیر قمی: ج 2، ص 327.
[115] - سوره نحل، آیه 1.
[116] - کمال الدین: ج 2، ص 671 و در این باره کتاب الغیبه نعمانی و نفسیر عیاشی و دلایل الامامه طبری روایاتی وجود دارد که همگی تقریبا مضمونا با این روایت برابرند.
[117] - تفسیر عیاشی: ج 2، ص 254.
[118] - سوره ص، آیه 88.
[119] - روضه کافی: ص 287.
[120] - سوره نساء، آیه 159.
[121] - تفسیر قمی: ج 1، ص 158.
[122] - سوره سجده، آیه 29.
[123] - تأویل الآیات الظاهرة: ص 445.
[124] - کمال الدین: ج 2، ص 336.
[125] - سوره نحل، آیه 45.
[126] - تفسیر عیاشی: ج 2، ص261.
[127] - سوره نساء، آیه 47.
[128] - غیبت نعمانی: ص 149.
[129] - سوره نساء، آیه 47.
[130] - سوره حج، آیه 39.
[131] - سوره حج، آیه 60.
[132] - سوره عنکبوت، آیه 10.
[133] - تأویل الآیات الظاهره: ص 338.
[134] - تفسیر قمی: ج 2، ص 87.
[135] - تفسیر قمی: ج 2، ص 149.
[136] - سوره انعام، آیه 44.
[137] - تفسیر قمی: ج 1، ص 200.
[138] - سوره شعراء، آیه 227.
[139] - کمال الدین: ج 1، ص 260.
[140] - فصلت: آیه 53.
[141] - تأویل الآیات الظاهرة: ص 541. – المحجة: ص 327.
[142] - سوره شوری، آیه 41.
[143] - تأویل الآیات الظاهرة: ص 549.
[144] - سوره جن، آیه 24.
[145] - اصول کافی: ج 1، ص 434.
[146] - سوره هود، آیه 110.
[147] - روضه کافی: ص 287.
[148] - سوره اسراء، آیه 33.
[149] - کامل الزیارات: ص 63.
[150] - سوره انعام، آیه 164.
[151] - عیون اخبار الرضا(علیهالسلام): ص 151.
[152] - سوره طارق، آیات 15 و 16.
[153] - تفسیر قمی: ج 2، ص 416.
[154] - سوره غاشیه، آیات 1 -4.
[155] - روضه کافی: ص 50.
[156] - سوره انفال،آیه 7.
[157] - تفسیر عیاشی: ج2، ص 50.
[158] - سوره شوری، آیه 45.
[159] - تأویل الآیات الظاهره: ص 550.
[160] - سوره انبیاء، آیات 12 – 15.
[161] - مراد اولاد و نوادگان آنها و کسانی که پیرو عقیده و راضی به افعال ایشانند میباشد.
[162] - تفسیر عیاشی: ج 2، ص 56.
[163] - سوره شعرا، آیات 205-207.
[164] - تأویل الآیات الظاهره: ص 392.
[165] - سوره روم، آیه 1 – 5.
[166] - تأویل الآیات الظاهره: ص 434.
[167] - دلائل الامامة: ص 248.
[168] - سوره هود، آیه 8.
[169] - کتاب الغیبة: ص 127.
[170] - تفسیر قمی: ج 1، ص 323.
[171] - سوره فتح، آیه 25.
[172] - سؤال کننده، ابراهیم کرخی است.
[173] - کمال الدین: ج 2،ص 461 – المحجة: ص 356.
[174] - سوری شوری، آیه 21.
[175] - روضه کافی: ص 287.
[176] - سوره الرحمن، آیه 41.
[177] - بصائر الدرجات: ص 359.
[178] - سوره مریم، آیه 75.
[179] - اصوف کافی: ج 1، ص 431.
[180] - تأویل الآیات الظاهره: ص 326.
[181] - سوره حجر، آیه 38.
[182] - تفسیر عیاشی: ج 2، ص 242 – بحارالانوار: ج 60، ص 254.
[183] - سوره فتح، آیه 28 – سوره توبه، آیه 33.
[184] - تفسیر قمی: ج 2، ص 317.
[185] - غیبت نعمانی: ص 206.
[186] - سوره حج، آیه 41.
[187] - تفسیر قمی: ج 2، ص 87.
[188] - سوره آل عمران، آیه 83.
[189] - تفسیر عیاشی: ج 1، ص 183.
[190] - سوره انفال، آیه 39.
[191] - گروهی که از مسجد خارج میشوند همان مقدس نمایان و به ظاهر مسلمانان هستند که از صدر اسلام نیز این افراد سبب جنگها و خونریزیهای بسیاری شدند و اسلام را از مسیرش منحرف نمودند ولی در زمان حضرت مهدی(علیهالسلام) دیگر مجالی برای آنان نمیماند.
[192] - تمّارین: بازار خرما فروشان که در کنار مسجد کوفه بوده در زمان سه خلیفه ملعون از مسجدجدا شده بود ولی در زمان امیرالمؤمنین(علیهالسلام) دوباره به مسجد محلق شد واحکام مسجد را پیدا کرد. (اصول کافی: ج 3، ص 492).
[193] - تفسیر عیاشی: ج 2، ص 56-61.
[194] - تأویل الآبات الظاهره: ص 372 – المحجة: ص 275.
[195] - سوره بینه، آیه 5.
[196] - تأویل الآیات الظاهره: ص 31 – المحجة : ص 435.
[197] - سوره صف،آیه 8.
[198] - اصول کافی: ج 1، ص 432.
[199] - سوره آل عمران، آیه 140.
[200] - تفسیر عیاشی: ج 1، ص 199.
[201] - ینابیع المودة: ص 431.
[202] - الشیعه و الرجعة: ج 1، ص 216.
[203] - سوره شوری، آیات 19 و 20.
[204] - اصول کافی: ج 1، ص 435.
[205] - کمال الدین: ج 2، ص 675.
[206] - سوره حدید، آیه 17.
[207] - تأویل آلایات الظاهره: ص 663.
[208] - کافی: ج 7، ص 174.
[209] - اصول کافی: ج 1، ص 339.
[210] - برگرفته از حاشیه المحجه: ص 394.
[211] - سوره نور، آیه 55.
[212] - غیبت نعمانی: ص 126.
[213] - سوره سباء، آیه 18.
[214] - سوره آل عمران، آیه 97.
[215] - بحارالانوار: ج 52، ص 314.
[216] - سوره قصص، آیه 5.
[217] - سوره اسراء، آیه 81.
[218] - روضه کافی: ص 287.
[219] - چشم اندازی به حکومت مهدی(علیهالسلام): ص 188.
[220] - سوره توبه، آیه 36.
[221] - شاید مقصود از اینکه میفرماید تا هر کجا که شب سایه افکند دین نفوذ میکند این باشد که همچنانکه تاریکی و ظلمت در همه جای عالم نفوذ میکند بدون این که چیزی بتواند مانع آن گردد دین پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز در زمان حکومت حضرت مهدی(علیهالسلام) در تمام عالم نفوذ می کند بدون اینکه جیزی بتواند مانع آن شود.
[222] - تفسیر عیاشی: ج 2، ص 56.
[223] - سوره سباأ، آیه 18.
[224] - تفسیر نور الثقلین: ج 6؛ ص 112.
[225] - سوره ابراهیم، ایه 35.
[226] - تفسیر نمونه: ج 11، ص 433.
[227] - سوره توبه، آیه 34.
[228] - فروع کافی: ج 4، ص 61.
[229] - علل الشرایع: ص 161.
[230] - فتن ابن حماد: ص 98.
[231] - احقاق الحق:ج 13، ص 248.
[232] - سوره اعراف، آیه 96.
[233] - بحارالانوار: ج 51، ص 83.
[234] - سوره اعراف، آیه 128.
[235] - کافی: ج 1، ص 407.
[236] - خورشید مغرب: ص 31.
[237] - بحارالانوار: ج 52، ص 309. مضمون این روایت در اینجا نقل شده.