هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

فاطمه اسوه حیات زیبا


فاطمه اسوه حیات زیبا

انسانهاى پاک سرشت در پى یک زندگى پاک و حیات طیب هستند که زیباترین نماد آن را مى توان در زندگانى رهبران دینى جستجو کرد.
فاطمه ، از آن مربیان و معلمان اخلاق است که بشر مى تواند زندگى او را به عنوان بهترین الگو براى رفتار و معاشرت خود قرار دهد.
آن چه در پیش رو دارید اشاره اى است کوتاه و گذرا از ایمان ، عبادت ترس ‍ از خدا و روز قیامت و اخلاق و روش معاشرت او که به اختصار از آن یاد مى شود.
1-تهجد و عبادت
  در این نه سالى که فاطمه علیهاالسلام در خانه على بود اگر چه براى او یک دوران پر خاطره به حساب آمد، اما هرگز او را از هدف اصلى یعنى رسیدن به معبود و معشوق خود باز نداشت .
او همانند پدرش محمد مصطفى صلى الله علیه و آله جزو پیشتازان میدان عبادت و بندگى خدا بود و به گفته حسن بصرى : لم یکن فى هذه الاءمة اءزهد و لا اءعبد من فاطمه علیهاالسلام ؛ در این امت عابدتر از فاطمه علیهاالسلام و زاهد تر از او نداریم !(89)
و همو گوید: وى آن قدر نماز مى خواند و خدا را عبادت مى کرد که دو پاى مبارکش ورم مى کرد. پیامبر بزرگوار اسلام صلى الله علیه و آله این حالت تحسین آمیز و اعجاب برانگیز فاطمه علیهاالسلام را در اشکال مختلف بیان مى داشت :
الف ) وجود فاطمه علیهاالسلام مملو از ایمان است
ابن شهرآشوب از محمد بن على بن الحسین روایت کرده که روزى پیامبر صلى الله علیه و آله سلمان را براى رساندن پیامى به خانه فاطمه فرستاد سلمان گوید: پس از درنگى کوتاه پشت در خانه فاطمه علیهاالسلام به وى سلام گفتم . پس صداى فاطمه علیهاالسلام را از داخل خانه شنیدم که قرآن مى خواند و در فضاى بیرون ، دستاس در حال چرخیدن بود. گوید: به محضر پیامبر صلى الله علیه و آله برگشتم و ماجرا به او گزارش کردم آن حضرت تبسمى کرد و فرمود: یا سلمان ، ان ابنتى فاطمه علیهاالسلام ملاء الله قلبها و جوارحها ایمانا الى مشاشها ... اى سلمان ! خداوند قلب و اعضا و جوارح دخترم فاطمه علیهاالسلام را تا فرق سرش سرشار از ایمان کرده ، دخترم خود را در اطاعت و عبادت خدا قرار داده و خداوند فرشته اى را به نام زوقابیل جبرئیل فرستاده تا به جاى او دستاس را بگرداند.(90)
ب ) سلام فرشتگان به فاطمه علیهاالسلام
ابن عباس از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: و اما دخترم فاطمه ، پس او سیده زنان عالمیان از اولین و آخرین است . هنگامى که در محراب عبادت ایستد، هفتاد هزار فرشته از فرشتگان مقربین بر او سلام گفته و همان ندایى را که به مریم مى گفتند به فاطمه علیهاالسلام مى گویند، که : ان الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک على نساء العالمین .(91)
ج ) منزلت خداوندى
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله از عظمت فاطمه علیهاالسلام و از چگونگى عبادت و تهجد و راز و نیازش باز چنین پرده برداشته و نداى خداوند به فرشتگان را این چنین بیان مى کند: یا ملائکتى انظروا الى اءمتى فاطمه علیهاالسلام سیدة امائى ، قائمة بین یدى ترتعد فرائصها من خیفتى و قد اءقبلت بقلبها على عبادتى و اءشهدکم اءنى قد اءمنت شیعتها من النار ؛ فرشتگانم به فاطمه علیهاالسلام بنگرید که چگونه در مقابل من ایستاده و از ترس من اعضاى بدنش مى لرزد و من قلبش را به عبادت خودم مشغول کرده ام ، شاهد باشید که من دوستان و شیعیان او را از آتش جهنم ایمن کردم . (92)
2-ترس از روز قیامت
حضرت زهرا علیهاالسلام به شدت از روز قیامت و سخنى آن نگران بود و از پدر بزرگوارش درباره چگونگى زنده شدن و احوال روز قیامت سؤ الات بسیارى مى نمود.
علامه مجلسى مى نویسد هنگامى که آیه و ان جهنم لموعدهم اءجمعین لها سبعة اءبواب لکل باب منهم جزء مقسوم (93) بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل گشت آن حضرت بشدت گریست و یارانش نیز بر اثر گریه آن حضرت گریستند اما کسى نمى دانست که پیامبر صلى الله علیه و آله چرا مى گرید، و جبرئیل چه چیزى را بر او نازل کرده که باعث گریه فراوان پیامبر صلى الله علیه و آله شده است و از طرفى هیچ کس یاراى سخن گفتن با آن را حضرت نداشت . یاران چون مى دانستند وقتى پیامبر صلى الله علیه و آله نگاهش به فاطمه علیهاالسلام مى افتد شاد مى گردد، یکى از اصحاب به خانه فاطمه رفت تا وى را از این ماجرا و گریه پیامبر صلى الله علیه و آله با خبر سازد، دختر رسول خدا صلى الله علیه و آله با شنیدن این خبر برآشفت و در حالى که خود را به یک چادر کهنه که دوازده جاى آن را با لیف خرما وصله کرده بود پوشانیده ، خانه را به قصد مسجد و دیدار پیامبر صلى الله علیه و آله ترک گفت . همین که سلمان فارسى چشمش به چادر فاطمه افتاد گریست و گفت واحزناه ... بر تن دختران قیصر و کسرى لباسهاى سندس و ابریشم مى باشد اما دختر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فقط یک چادر پشمینه کهنه داشته باشد!!
هنگامى که فاطمه علیهاالسلام بر پیامبر صلى الله علیه و آله وارد شد، با دیدن آن حالت از رسول خدا صلى الله علیه و آله خواست پدر را آرام کند بدین جهت گفت : اى رسول خدا سلمان از لباسى که من دارم شگفت زده شده است و آن خدایى که تو را به پیامبرى برانگیخت پنج سال است که با على علیه السلام زندگى مى کنم و جز پوست گوسفندى که روزها علف شترمان را روى آن مى ریزیم و شبها زیرانداز ما مى باشد چیز دیگرى نداریم ، سپس فرمود: پدر جان جانم فدایت باد چه چیز تو را به گریه درآورده است ؟!
پیامبر صلى الله علیه و آله در پاسخ فاطمه علیهاالسلام آن چه را که جبرئیل بر او نازل کرده بود بر دخترش تلاوت کرد.
فاطمه علیهاالسلام از شدت ترس و وحشت با صورت بر زمین افتاد در حالى که مى فرمود: واى پس واى پس واى ، واى بر کسى که وارد دوزخ شود.
سلمان که چنین دید از وحشت گفت : اى کاش گوسفندى بودم که گوشت مرا مى خوردند و پوست مرا پاره پاره مى کردند و هرگز نامى از آتش جهنم نمى شنیدم .
ابوذر گفت : اى کاش مادرم نازا بود و مرا نمى زایید که نام آتش را بشنوم .
مقداد مى گفت : اى کاش پرنده اى بودم که بر من حساب و کتاب و عقابى نبودم و نام آتش را نمى شنیدم ، على علیه السلام نى فرمود: اى کاش مادرم مرا نمى زایید و نام آتش را نمى شنیدم ، پس دست بر سر مى گذاشت و مى گفت : واى از دورى راه و کمى توشه در سفر آخرت .(94)
3-انس با قرآن کریم
توجه ویژه حضرت زهرا به قرآن کریم در طول زندگى خود درس دیگرى را به شیفتگان این کتاب آسمانى مى دهد. گاهى اوقات که امام على علیه السلام از مسجد به منزل مى آمد ملاحظه مى کرد، همان آیاتى که لحظاتى قبل بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شده بر زبان فاطمه علیهاالسلام جارى است ، با کمال تعجب مى پرسید این آیات از چه راهى به شما رسیده است در حالى که لحظاتى بیش نیست که این آیات بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شده ؟!
فاطمه علیهاالسلام در پاسخ مى فرمود: فرزندت حسن آنها را برایم تلاوت کرده است .(95)
و در روایت دیگرى آمده است که حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: حبب الى من دنیاکم تلاوة کتاب الله و النظر فى وجه رسول الله صلى الله علیه و آله و الانفاق فى سبیل الله ؛ سه چیز از دنیاى شما را دوست دارم : تلاوت قرآن کریم ، نگاه به چهره مقدس پیامبر صلى الله علیه و آله و انفاق در راه خدا.(96)
و پیش از این گذشت که وقتى سلمان فارسى جهت رساندن پیامى از پیامبر صلى الله علیه و آله به خانه فاطمه علیهاالسلام رفته بود، صداى قرآن خواندن فاطمه علیهاالسلام را از درون خانه شنیده و براى پیامبر صلى الله علیه و آله گزارش داد.(97)
4- دعا براى دیگران
حضرت فاطمه علیهاالسلام چگونه سخن گفتن با خدا و چگونه دعا کردن را به آیندگان آموخت ، او همیشه دعا مى کرد و همه چیز از خدا مى خواست اما نه براى خود، فاطمه علیهاالسلام حتى در دعا کردن نیز ایثار مى کرد و همه را بر خود مقدم مى داشت .
امام حسن مجتبى علیه السلام فرمود: مادرم فاطمه علیهاالسلام را در شب جمعه اى دیدم که پیوسته در حال رکوع و سجود بود تا این که صبح دمید و شنیدم که مؤ منین و مؤ منات را نام مى برد و بسیار براى آنان دعا مى کرد، اما ندیدم حتى یکبار براى خودش دعا کند، از روى تعجب گفتم : مادر، چرا براى خودت دعا نمى کنى و از خدا چیزى نمى خواهى ، همان گونه که براى دیگران دعا مى کنى ؟!
مادرم در پاسخ فرمود: یا بنى الجار ثم الدار ، فرزندم اول باید همسایه را در نظر گرفت .(98)
5- احترام فوق العاده به پیامبر صلى الله علیه و آله
بر پیامبر نازل گشت ، حضرت فاطمه علیهاالسلام پدر را یا رسول الله خطاب مى کرد.
امام حسین علیه السلام از مادرش فاطمه زهرا نقل مى کند که فرمود:
از آن روزى که این آیه بر پیامبر نازل گشت ، هیبت آن حضرت مانع شد که او را پدر خطاب کنم ، از اینرو مى گفتم : یا رسول الله . چون پیامبر این برنامه را از من مشاهده کرد، فرمود: دخترم ! این آیه در باره تو و اهل بیت تو نازل نگشته است ، زیرا تو از من هستى و من از تو مى باشم ، بلکه این آیه درباره اهل جفا و متکبران نازل گشته که احترام مرا نگه نمى دارند. دخترم ! تو مرا با همان کلمه پدر خطاب کن که براى آرامش قلب من بهتر و به خوشنودى خداوند نزدیک تر است . سپس پیشانى مرا بوسید و مقدارى از آب دهان خود به من مالید که از آن پس هرگز نیاز به عطر پیدا نکردم .(99)
شیخ مفید به نمونه دیگرى از احترام فاطمه علیهاالسلام به پیامبر صلى الله علیه و آله اشاره مى کند که در بخش خواستگارى از فاطمه علیهاالسلام بیان شد.
6- سبقت در اسلام
حضرت زهرا علیهاالسلام به پیروى از سنت حسنه رسول خدا صلى الله علیه و آله بسیار اهمیت مى داد.
در حدیث آمده است که شخصى گفت : بر حضرت فاطمه وارد شدم تا مرا دید سلام کرد و در این امر نیکو بر من پیشى گرفت ، سپس فرمود: چه چیز تو را به این جا آورده است ؟
عرض کردم : به جهت بدست آوردن خیر و برکت .
فاطمه علیهاالسلام فرمود: پدرم مرا خبر داد که هر کس سه روز بر من و یا پدرم درآید و سلام کند، خداوند بهشت را بر او واجب مى گرداند.(100)
7- تحمل سختى هاى زندگى
در روزهاى نخست شکل گیرى حکومت اسلامى در مدینه ، مشکلات فراوان و طاقت فرسایى بر مسلمانان وارد شد.بسیارى از مهاجرین و انصار با تنگدستى روزگار مى گذراندند، به یقین با وجود این حالت رقت بار که براى حفظ اسلام و پیروى از پیامبر پیش آمده بود هرگز براى انسانهاى با تقوا و دین دار قابل قبول نبود که خود در بهترین شرایط زندگى کنند و دیگر مسلمانان را به حال خود رها سازند.
بدین جهت حضرت زهرا علیهاالسلام که از نزدیک شاهد این مسائل بود چگونه مى توانست چیزى بگوید در حالى که على نیز یکى از همان تهى دستان بود که همانند سایر مسلمانان زندگى مى کرد و اگر هم بر چیزى دست مى یافت ، دیگران را بر خود مقدم مى داشت .
تا چند سال وضع به همین منوال سپرى شد، على و فاطمه زیراندازى به جز یک پوست گوسفند که روى آن مى خوابیدند نداشتند، با این حال فاطمه علیهاالسلام صبر کرد و سختى هاى زندگى را به خاطر خدا و پدر و شوهر خویش تحمل کرد پیامبر صلى الله علیه و آله ضمن با خبر بودن از وضع معیشتى على علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام پیوسته دختر خود را به صبر و شکیبایى در برابر مشکلات زندگى فرامى خواند.
انس گوید: روزى فاطمه علیهاالسلام خدمت پدر آمده ، عرض کرد یا رسول الله صلى الله علیه و آله من و پسر عمویم زیراندازى جز یک پوست گوسفند نداریم ، که شبها ما از آن استفاده نى کنیم و روزها علف شترمان را روى آن پهن مى نماییم . پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: دخترم صبر کن زیرا موسى بن عمران علیه السلام ده سال از روزهاى زندگى خود را سپرى کرد در حالى که چیزى جز یک عباى قطوانیه نداشت .(101)
همچنین نقل شده است که روزى پیامبر صلى الله علیه و آله و ابوبکر و عمر به دعوت ابوایوب به منزل او رفتند، حضرت مقدارى از گوشت را بر داشت و در قرص نانى گذارده به ابوایوب فرمود:این را به خانه فاطمه علیهاالسلام برسان ؛ زیرا چند روز است که از چنین غذایى استفاده نکرده است .(102)
جابر انصارى گوید: روزى پیامبر صلى الله علیه و آله چشمش به فاطمه افتاد در حالى که عبایى از پشم شتر بر سر افکنده و با دو دست خود آرد مى کرد، و فرزند خود را نیز شیر مى داد.پیامبر صلى الله علیه و آله از دیدن این منظره متاءثر شده و در حالى که اشک بر گونه هایش جارى بود، فرمود: دخترم پیش از شیرینى آخرت تلخى دنیا را بچش .
فاطمه علیهاالسلام عرض کرد: یا رسول الله صلى الله علیه و آله خداوند را در برابر نعمتهایش ستایش مى کنم و بر نعمتهاى ظاهرى اش شکر گزارم .(103)
8- پاسخ به پرسش هاى مذهبى
حضرت فاطمه علیهاالسلام به عنوان یک مبلغه دین از توان بالایى برخوردار بود.
از نظر علم جز با امام معصوم هرگز قابل مقایسه نیست و از نظر اخلاق و برخوردها باید وى را با پدر بزرگوارش مقایسه کرد. آن حضرت روش ‍ برخورد با مردم و به خصوص کسانى که در حوزه دین ابهاماتى داشتند، از پدرش یاد گرفته بود.
امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود: زنى نزد حضرت فاطمه شرفیاب شد و گفت : من مادر ضعیفى دارم که در مورد نماز دچار اشتباهى گردیده و مرا نزد شما فرستاده تا از شما مشکل او را سؤ ال کنم . حضرت فاطمه جواب مسئله او را داد.وى بار دوم و سوم آمد و پرسید و پاسخ گرفت و این عمل تا ده بار تکرار شد و باز هم فاطمه زهرا علیهاالسلام جواب سؤ ال او را بیان کرد.آن زن از این همه رفت و آمدهاى پى در پى شرمنده شد و گفت : بیش از این شما را به زحمت نمى اندازم و دیگر سؤ ال نمى کنم .
صدیقه طاهره فرمود باز هم بیا و هر چه سؤ ال دارى بپرس سپس ادامه داد اگر کسى را روزى اجیر نمایند که بار سنگینى را تا ارتفاعى بالا ببرد ولى در مقابل بعنوان اجر و مزد به وى صد هزار دینار طلا بدهند آیا در مقابل چنین اجرتى این بار سنگین برایش دشوار خواهد بود؟ آن زن پاسخ داد: نه .
حضرت فرمود: هر مسئله اى که پاسخ مى دهم خداوند بیش از فاصله بین زمین و عرش که پر از لؤ لؤ و جواهر شده باشد به من پاداش مى دهد. پس ‍ مسلم است که تو هر قدر سؤ ال کنى براى من هیچ گونه ناراحتى ایجاد نخواهد کرد. از پدرم رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که مى فرمود: روز قیامت که علماى شیعیان ما محشور مى گردند به میزان دانش شان به آنان خلعت هاى گرانبهایى داده مى شود و میزان خلعت ها با میزان تلاشى که براى ارشاد بندگان خدا نموده مناسبت دارد تا جایى که به یکى از آنان هزار زیور از نور هدیه مى دهند.
آن گاه منادى از سوى پروردگار ندا مى دهد: اى کسانى که ایتام آل محمد را سرپرستى کردید و اى آنان که در هنگام نبود پدران این ایتام که ائمه اطهار باشند آنان را محافظت و مراقبت مى کردید، اینان همان شاگردان شمایند، همان یتیمانى که سرپرستى و نگهبانى شان نمودید و با علوم خود، آنان را شاداب و با طراوت کردید، پس آنان به مقدار علمى که به شاگردان خود داده اید، از سوى خدا به آنان خلعت دهید، پس آنان به شاگردان خویش به مقدار درسى که به آنها در دنیا داده بودند خلعت مى دهند حتى برخى از این شاگردان نیز به شاگردان خود خلعت مى دهند و از سوى خداى تبارک و تعالى امر مى شود که به معلمان ، دو برابر آن چه به شاگردان خود خلعت داده اند خلعت داده شود.
پس حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: یک نخ از این خلعت هاى آخرتى از آن چه که خورشید یک میلیون بر آن بتابد با ارزش تر است .(104)
9- التزام به تعهدهاى اخلاقى
بسیارى از انسان ها در موقع تبیین برخى از ارزش ها و طرفدارى از آن ، خوب سخن مى گویند، اما نوبت به مرحله عمل مى رسد، معلوم مى شود که همه اش حرف بوده و بس . اما این اصل ارزشى یعنى تطابق گفتار و کردار در زندگى معلمان اخلاقى همچون فاطمه علیهاالسلام جایگاه بسیار مهم و ویژه اى دارد.
گویند: وقتى که قرار شد پیامبر صلى الله علیه و آله یک اسیر زن را به فاطمه هبه کند تا در کارهاى خانه او را کمک نماید، رسول خدا صلى الله علیه و آله یکى از اسراى ساحل بحر را خانه دخترش فرستاد و سفارش فرمود: تا با او مدارا شود.
هنگامى که فاطمه علیهاالسلام این سفارش را از پدر شنید، به پدر گفت : اى رسول خدا صلى الله علیه و آله ! کارهاى خانه یک روز با من باشد و یک روز با او و در مرحله عمل نیز چنین کرده و تا آخر بدان پاى بند بود. سلمان گوید: روزى فاطمه علیهاالسلام نشسته بود: و در برابرش دستاس گذارده بود، و جو آرد مى کرد و دست هاى آن حضرت زخمى شده بود، از سوى دیگر حسین علیه السلام در گوشه خانه از گرسنگى به خود مى پیچید، عرض کردم : اى دختر رسول الله صلى الله علیه و آله ! دستهایت زخم شده است . چرا بعضى کارها را به فضه واگذار نمى کنى ؟!
فرمود: پدرم به من سفارش کرده که کارهاى خانه یک روز با من باشد و یک روز به عهده او، و دیروز نوبت او بوده است . سلمان گوید: عرض کردم ... اجازه دهید یا جو را آرد کنم و یا حسین علیه السلام را آرام نمایم ؟
فرمود: من به آرام کردن حسین علیه السلام شایسته ترم ، تو جو را آرد کن . مقدارى از جو را آرد کردم تا این که صداى اقامه پیامبر صلى الله علیه و آله به گوش رسید، در نماز جماعت پیامبر صلى الله علیه و آله شرکت نمودم و پس از نماز، ماجرا را براى على نقل کردم .
حضرت گریان به خانه رفت اما مدتى نگذشت که شاد و خندان به مسجد برگشت . پیامبر صلى الله علیه و آله جریان را از على علیه السلام پرسید، در جواب فرمود: بر فاطمه علیهاالسلام وارد شدم دیدم به پشت خوابیده و حسین هم روى سینه اش به خواب رفته است و آسیاب و هم بدون آن که کسى آن را بگرداند مى چرخد.
رسول خدا فرمود: مگر نمى دانى در روى زمین فرشتگانى است که در حال گردش اند و تا روز قیامت ، محمد و آل محمد را خدمت مى کنند.(105)
روشن است که فاطمه علیهاالسلام از اول مى توانست چنین قرارى را نگذارد و اگر گذاشت ، گاهى بخاطر رسیدگى بیشتر به فرزندان و یا در حالات ویژه به تعهد خود عمل نکند و یا درخواست کمک بنماید، چرا که او نه سوگند یاد کرده بود و نه از لحاظ شرعى ملزم به رعایت چنین تعهدى بوده ؛ زیرا این مسئله فقط یک تعهد اخلاقى بود، اما مى بینیم که حضرت هرگز این این عهد را نشکست و تا آخر به آن پاى بند بود.
10- خوشحالى از کم شدن بار مسئولیت
آورده اند روزى على و فاطمه علیهاالسلام به خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله آمده درخواست کرده تا برنامه زندگى و خدمات در خانه را براى هر یک معین بفرماید.
پیامبر صلى الله علیه و آله فاطمه علیهاالسلام را به خدمت در درون خانه گماشت و آن چه مربوط به بیرون از خانه بود به على واگذار کرد. فاطمه که از این تقسیم صحیح و حساب شده بسیار خوشحال گشته بود، گفت : فلا یعلم ما داخلنى من السسرور الا الله باکفائى رسول الله صلى الله علیه و آله تحمل رقاب الرجال ؛ فقط خدا مى داند، چقدر خرسندم از این که مى بینم رسول خدا صلى الله علیه و آله مرا از کارهایى که فقط از عهده مردان بر مى آید معاف داشت .(106)
نا گفته نماند این تقسیم بدان معنا نبود که دیگر على در منزل دست به هیچ کارى نزند و یا فاطمه علیهاالسلام در کارهایى که مربوط به تاءمین معاش و زندگى است به على علیه السلام کمک نکند، بلکه بر اساس برخى از روایات ، هم على علیه السلام در خانه به کمک زهرا علیهاالسلام مى شتافت و گاهى خانه را جارو مى زد و گاهى فاطمه براى تاءمین معاش به کمک على علیه السلام مى شتافت و در مقابل ریسیدن پشم براى مردم ، قدرى جو مى گرفت و از آن نانى تهیه مى کرد.
11- خدمت بى منت
در طول سالى که فاطمه علیهاالسلام در خانه على علیه السلام بود با داشتن چهار فرزند خردسال (جز در سال هاى آخر که خادمه اى براى آن حضرت معین شد) تمام کارهاى خانه را خودش انجام مى داد. فاطمه علیهاالسلام علاوه بر بچه دارى خود از چاه آب مى کشید و جو آسیاب مى کرد، اما اظهار خستگى نکرده ، و هرگز به خاطر چنین کارهایى بر شوهر منت نگذاشت و یا از کار کردن در خانه استنکاف نکرد و از زیر بار مسئولیت شانه خالى ننمود.
فاطمه علیهاالسلام آن محبوبه خدا و پیامبرى است که امیرمؤ منان علیه السلام درباره فضایل و سجایاى اخلاقى اش به مردى از بنى سعد فرمود: آیا مایلى مطلبى را از خودم و از فاطمه علیهاالسلام براى تو بگویم ، او محبوبترین و عزیزترین خلق در نزد پیامبر صلى الله علیه و آله بود. او آنقدر با مشک آب از چاه کشید تا آن که در سینه اش اثر گذاشت و آن قدر با دستاس آرد کرد، تا آن که هر دو دستش سفت و سخت شد، و آن قدر خانه را نظافت کرد، تا آن که پیراهنش غبار آلود شد، و آن قدر آتش در زیر دیگ روشن کرد که لباسش سیاه رنگ گردید و این کارهاى دشوار به وى آسیب فراوان وارد مى آورد. روزى به فاطمه علیهاالسلام گفتم : چه خوب است نزد پدرت رفته و از آن حضرت بخواهى که خدمتگزارى برایت معین نماید تا این خدمات را انجام دهد
فاطمه علیهاالسلام نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله رفت ولى گروهى در نزد آن حضرت نشسته بودند، لذا از گفتن حاجتش خوددارى کرد و برگشت .(107

نظرات 3 + ارسال نظر
fereshteh.❤ شنبه 6 مهر 1392 ساعت 08:32 ب.ظ

خدایا؛
همیشه و هر لحظه یادم بنداز که؛

نامحرم، نامحرم است؛

چه در دنیای حقیقی، چه در دنیای مجازی؛

یادم بنداز فاطمه «س» را که؛

از نابینا رو می پوشاند

fereshteh.❤ شنبه 6 مهر 1392 ساعت 08:27 ب.ظ

دلی را نشکن شاید خانه خدا باشد

کسی را تحقیر مکن ، شاید محبوب خدا باشد


از کمکی دریغ مکن ، شاید کلید بهشت باشد


سر نماز اول وقت حاضر شو ، شاید آخرین دیدارت با خدا باشد

لیلا-ق جمعه 5 مهر 1392 ساعت 09:05 ب.ظ http://http://soday-e-behesht.persianblog.ir

سلام و سپاس ازین مطلب بسیار زیبا
دوست خوبم
با پستی درمورد نکوهش غیبت از دید شرع بروزم

سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد