اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
فاطمه الگوى حیا و عفاف
تا کنون به نام و تاریخچه بسیارى از زنان در جهان اسلام و یا حتى جهان بشریت
برخورد کرده ایم ، اما موفقیت هر یک از آن ها در یک جهت و بسیار محدود بوده و در مقایسه
با یکدیگر، مشاهده مى کنیم هیچ کدام جامع تمام صفات و کمالات اخلاقى و علمى نبوده اند.
اما دخت نبى اکرم صلى الله علیه و آله حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام خود به تنهایى
جامع تمام صفات انسانى و کمالات اخلاقى است ، چرا که به شهادت پدر بزرگوار و
اولاد طاهرینش ، آیینه تمام نماى رسول خدا صلى الله علیه و آله بوده و پاره تن او و
حجت بر اوصیایش بوده است .
سیره و روش فاطمه علیهاالسلام بزرگترین درس براى همگان است که تطبیق و پیاده
کردن آن ، سعادت و کامیابى را در پى خواهد داشت .
فاطمه علیهاالسلام مجسمه زهد، پارسایى ، اخلاق و بزرگوارى ، اخلاص و ایثار، حجب
و حیا عفت و پاکدامنى و صدها خصلت خوب انسانى بوده است که در این درنگ کوتاه به
نشانه هایى از حیا و عفت این بانوى کرامت و فضیلت مى پردازیم :
فاطمه علیهاالسلام معدن حجب و حیا
زندگى افتخارآمیز فاطمه علیهاالسلام پر از این نشانه ها است و آن ها گواهند که وى
چقدر با حجب و حیا بوده و به این امر اهمیت مى داده است .
فاطمه علیهاالسلام نه فقط در مسائل دنیوى از حریم حیا پاسدارى مى کرد، بلکه حتى
پس از مرگ خود حاضر نبود بدن پیچیده به کفنش در
مقابل دیدگان نامحرم قرار گیرد و یا در آخرت همانند دیگر انسانها با بدن برهنه وارد
صحنه قیامت و محشر کبرى شود و تا این دو امر برایش تضمین نشد از اضطراب و دلهره
بیرون نیامده و مرگ برایش گوارا نبود.
گفتگوى فاطمه علیهاالسلام و درخواست از اسماء
در صدر اسلام چنین رسم بود، هنگامى که مرد یا زنى از دنیا مى رفت ، پس از
غسل و کفن ، او را روى تخته اى قرار داده و با کشیدن پارچه روى میت او را تا
محل دفن تشییع مى کردند.
این منظره که براى فاطمه علیهاالسلام بسیار زشت و زننده بود، به هیچ وجه حاضر
نبود، که پس از مرگش این گونه حمل گردد، چرا که
هیکل زن اگر چه پوشیده بود، اما کاملا پیدا بود.
بدین جهت در اواخر عمرش با گفتگویى که با اسماء داشت ، این مسئله را مطرح کرده و
فرمود: اى اسماء؛ من زشت مى دارم آنچه را که با جنازه زنان انجام مى دهند که فقط
پارچه اى به روى زن مى کشند؛ اسماء گفت : من در حبشه چیزى دیدم و مایلم شبیه آن را
براى شما نشان دهم . آن گاه چند چوب تر و تازه درخت خرما را طلبیده و آنها را خم نموده
و پارچه اى برویش کشید. فاطمه علیهاالسلام از این کار بسیار شاد شد و فرمود: چقدر
خوب و زیبا است .(108) چرا که زن از مرد شناخته نمى شود.(109)
اسماء گوید: فاطمه علیهاالسلام با دیدن این نعش ، خنده بر لبانش ظاهر شد چهره اش
خندان نشد مگر همان وقت .(110)
و در نهایت با تحسین این کار از اسماء خواستند که شبیه آن را براى او درست کنند، سپس
فرمود: مرا مستور و پنهان کن ، خداوند تو را از آتش جهنم مستور کند.(111)
نمونه اى دیگر از حیاى فاطمه
فاطمه علیهاالسلام پرسشهاى زیادى از پدر داشتند و از جمله آن ها نحوه برانگیخته
شدن انسانها در روز قیامت بود، چرا که فاطمه علیهاالسلام از روز قیامت
هول عظیمى در دل داشت .
گوید: روزى از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله پرسیدم : آیا
اهل دنیا روز قیامت برهنه اند؟
فرمود: آرى اى دخترم .
گفتم : آیا من هم برهنه ام ؟
فرمود: آرى شما هم ولى آن جا کسى به کسى توجه ندارد.
گفتم : وا سواءتاه ، یومئذ من الله عزوجل ؛ چقدر جاى شرمندگى است ، آن روز در
مقابل خداى متعال . هنوز از محضر پدر بیرون نرفته بودم ، که فرمود: اکنون ،
جبرئیل آمده به من مى گوید: اى محمد به فاطمه سلام برسان ، و بگو به جهت حیا و
شرمت از خدا پروردگار وعده فرمود: که او را در روز قیامت به دو لباس از نور
بپوشاند.(112)
فاطمه علیهاالسلام مظهر عفاف و حجاب
مسئله دوم این است که فاطمه علیهاالسلام بهترین مظهر عفت و پوشش زنان مسلمان است ؛
زیرا با توجه به این که فاطمه علیهاالسلام آن بانویى نبود که کاملا با خارج از
خانه قطع رابطه کرده باشد؛ چون تاریخ گواه است که وى دعوت دیگر زنان را مى
پذیرفته ، هم چنین جهت تهیه وسائل روزمره به ویژه در روزهایى که حضرت على علیه
السلام حضور نداشتند بیرون مى رفته ، مرتب به خانه پیامبر صلى الله علیه و آله
رفت و آمد مى کرده ، در جنگ احد، به همراه دیگر زنان به مداواى زخمهاى پیامبر صلى
الله علیه و آله پرداخته ، و در فتح مکه و حجة الوداع همراه پیامبر صلى الله علیه و آله
بوده و پس از شهادت حمزه پیوسته به احد مى رفته ، و گاه برخى از یاران پیامبر
صلى الله علیه و آله را به همراه آن حضرت به حضور مى پذیرفته ، اما با این
حال باز هم بر مسئله عفاف و حجاب زن سخت تکیه مى کرده است .
فاطمه علیهاالسلام در پى آن بود که زن به کرامت انسانى اش پى ببرد، و خود را
فداى امیال و هوسهاى دیگران نکند، فاطمه مى خواست که دامان زن مسلمان و هر آزاداندیش
را از هر گونه فساد اخلاق و روابط نامشروع و ضد ارزشهاى دینى پاک نگه دارد.
از حضرت على علیه السلام روایت شده که فرمود: ما روزى خدمت پیامبر صلى الله علیه
و آله نشسته بودیم ، فرمود به من خبر دهید چه چیز براى زنان بهتر است ؟
هیچکدام نتوانست جواب حضرت را بگویند و برخواسته پراکنده شدند.
من به نزد فاطمه علیهاالسلام آمدم و سؤ ال را براى او
نقل کردم و در ضمن گفتم که هیچیک از ما جواب
رسول خدا را نمى دانستیم ، حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود من جواب سؤ
ال را مى دانم سپس فرمود: بهترین چیز براى زن این است که هیچ مردى او را نبیند و او هم
هیچ مردى را نبیند.
من به نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله برگشتم و گفتم یا
رسول الله بهترین چیز براى زن این است که هیچ مردى او را نبیند و او هم هیچ مردى را
نبیند.
حضرت با تعجب فرمود: شما که قبلا این جا حاضر بودید و چیزى نگفتید، پس این جواب
را از کجا آوردى ؟!
گفتم از فاطمه .
پیامبر صلى الله علیه و آله ضمن تعجب از دخترش فاطمه ، فرمود: براستى که فاطمه
پاره تن من است .(113)
نا گفته نماند که این حدیث را هر یک به گونه اى معنى کرده اند که برخى از آن ها
چندان صحیح بنظر نمى رسد، مثلا برخى معتقدند که مراد فاطمه علیهاالسلام این است
که زن نگاه شهوت آلود به مرد نکند. و همچنین به زن چنین نگاهى نکند.
در پاسخ باید گفت : این گونه نگاه کردن براى زن و مرد حرام است نه این که بهتر آن
است که چنین نگاهى نکند.
و با این بیان حدیث را چه جور معنى کنیم ، آیا مقصود فاطمه این است که زن هرگز از
خانه بیرون نرود، که این معنى هم صحیح نیست ، زیرا نه تنها این امر امکان ندارد و عملى
نیست ، بلکه با خطى مشى و سیره خود فاطمه مخالف است . زیرا عرض شد خود فاطمه
علیهاالسلام رفت و آمد داشته .
پس منظور حضرت از این جمله چیست ؟
بنظر مى رسد که حضرت زهرا علیهاالسلام تکیه اش بر این بوده که زن تا مى تواند
از حضور غیر ضرورى خود بکاهد و در صورت حضور، از اختلاطهاى نامشروع و گفت و
شنودهاى غیر اخلاقى پرهیز کند.
از فاطمه(س) اکتفا به نامش نکنیم
نشناخته تکریم مقامش نکنیم
هر کس که در او محبت زهرا (س) نیست
علامه اگر هست سلامش نکنیم