به گزارش شیعه ویوز ، حرمین مطهر حضرت زینب کبری و حضرت رقیه سلام الله علیهما در شبهای قدر در امنیت کامل، میزبان زائرانی بود که با شبزندهداری، دعای جوشن کبیر و اسماء اعظم الهی را زمزمه کردند.
در شبهای قدر، حرم مطهر حضرت زینب سلام الله علیها سیاهپوش و عزادار بود و شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت و دوستداران امام متقین حضرت علی علیه السلام با برپایی مجالس عزا و سوگواری در رثای شهادت آن حضرت اشک ماتم ریختند.
مراسم احیای شبهای قدر همچنین در تمام مساجد و اماکن مذهبی زینبیه برگزار شد و شیعیان در غم شهادت مولود کعبه امیرالمؤمنین علی علیه السلام به عزاداری و سوگواری پرداختند.
وقتی که صبر، خون خدا را طواف کرد
چون لشکری برابر دشمن مصاف کرد
با ذوالفقار خطبه به میدان جنگ رفت
تیغی که مرتضی دم مرگش غلاف کرد
هر چند داغ غنچه و سرو و صنوبران
آن سینۀ شقایقی اش را طواف کرد
هرگز کسی ندید که بانو فقط دمی
با اشک و سوز و شکوه و آه ائتلاف کرد
هرگز کسی ندید که بانو فقط شبی
تیغ بلند نافله اش را غلاف کرد
از ریشه کاخ ظلم و ستم را خراب کرد
در گوشۀ خرابه اگر اعتکاف کرد
وقتی رساند بار امانت به مقصدش
یعنی نهال قد خم دین را که صاف کرد
سیمرغ شهرت دل پر صبر و طاقتش
پرواز کرد و عزم فراسوی قاف کرد
از کوه استقامت او طور شد خجل
مریم، مسیح را به خریدش کلاف کرد
وقتی که سرخ گشت ز خون محملش، خدا
بر بی نظیر بودن او اعتراف کرد
به گزارش
شبکه جهانی حضرت اباالفضل العباس علیه السلام به نقل ازشیعه نیوز: حضرت
زینب کبری سلام الله علیها بزرگ بانوی کربلا می باشد. بانویی که نام او در
طول تاریخ قرین نام حضرت اباعبد الله الحسن علیه السلام قرار گرفت. همو
بود که پس از به شهادت رسیدن سیدالشهدا تنها یاور امام سجاد بود. حضرت
زینب کبری سلام الله علیها کسی بود که فریاد کربلا را در زمان خفقان بنی
امیه به گوش همه جهان اسلام رسانید از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شهر شام
و از شهر شام تا مدینه را درنوردید و در تمام بلاد اسلامی نگذاشت که
کربلا در کربلا باقی بماند.
تشابه حضرت زینب با جناب حکمیه خاتون
زمانی که امام سجاد علیه السلام به علت شرایط سخت «تقیه» نمی توانستند آشکارا در بسیاری از امور وارد شوند، آن بانوی مکرمه به امر ایشان در مواقع مختلف اقدام به بیان حق و رسوا نمودن طاغوت بنی امیه می نمودند . حضرت زینب را با جناب حکمیه خاتون عمه امام زمان مقایسه کرده اند. از آنجا که شرایط غیبت که امری از جانب پرورد گار بود اجاز نمی داد که آن حضرت در انظار حاضر شوند در زمان غیبت صغری برخی از دستورات امام زمان را جناب حکمیه خاتون انجام می داد و در واقعه جانسوز کربلا نیز برای حفظ جان امام سجاد برخی از امور بر عهده حضرت زینب کبری سلام الله علیها بود. این نشان از بزرگی مرتبه و شخصیت حضرت زینب کبری می باشد. بزرگیای که پس از ائمه طاهرین افراد معدودی از خاندان عصمت و طهارت در این جایگاه قرار گرفتند.
زینب کبری سلام الله علیهاگوهری که از دو دریا خارج شد
زینب کبری سلام الله علیها پدر و مادرش دو دریای علم و عصمت بودند . حضرت زهرا مادرش همان بهانه خلقت بود. همان کسی که اگر نبود رسالت پیامبر به سرانجامی نمی رسید؛ چرا که «لولا فاطمه لما خلقتکما» و پدرش حضرت امیر المونین علی بن ابیطالب صلوات الله علیهما همان کسی بود که اگر در غدیر ولایت و خلافت او اعلام نمی شد« فما بلغت رسالته» تحقق می یافت و رسالت رسولان الهی به غایت خویش نمی رسید.
این بانوی مکرمه که گوهر و جواهر آن دو دریای عظیم بود و هم چون لولویی بود که از این دو دریا خارج شده بود. در دامن پیامبر اعظم صلوات الله علیها تربیت یافت. همان پیامبری که رحمت الهی است برای جهانیان و همان رحمتی که خداوند در شأن او فرمود«لسوف یعطیک ربک فترضی» ای پیامبر خداوند آنچنان به تو ببخشد که راضی شوی.
چه می توان در باره چنین شخصیتی گفت؟ کسی که دو برادرش سرور جوانان اهل بهشت می باشند. یکی امام حسن علیه السلام که خداوندش او را حسن نامید و مظهر حلم و کرم بود. تا جایی که در خاندانی که همه اهل کرم بودند او را کریم اهل بیت لقب دادند و برادر دیگرش امام حسین علیه السلام بود. که خداوند از آن جایی که سنت هارون را درباره امیر المومنین اراده فرموده بود او را هم نام شبیر فرزند هارون نام نهاد و خدایش ایشان را حسین نامید .
او نیز به عالم طوفان کربلا را به پا نمود . کربلایی که تا کنون نه اینکه خاموش نگردیده است بلکه سرد و بی روح نیز نشده است و آتش کربلا تا امروز شعله ور است آتشی که محبت به عترت را در دل محبین و ارادت مندان آن خاندان عظیم را بیش از پیش می نماید و آتشی که به باطل و اهل باطل مجال بودن را نمی دهد. آری امام حسین علیه السلام نیز در خاندانی که شهادت عادت و سیره ایشان بود سید الشهدا لقب یافت .
حضرت زینب سلام الله علیها در بلندای مرتبت و فضیلت
حضرت زینب(سلام الله علیها):
لا من مات على حب آل محمد مات شهیدا
آگاه باشید هر کسى که بر دوستى آل محمد بمیرد، شهید است
اثبات الهداة، ج 2
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله علوی بروجردی دام ظله در این دیدار ضمن خیر مقدم به سپاهیان محترم و ابراز خرسندی از دیدار با چهرههای نورانی و مصمم آنان، به ولادت با سعادت عقلیة العرب زینب کبری سلام الله علیها اشاره کردند و فرمودند:
وجود مقدس حضرت زینب کبری سلام الله علیها از جمله الگوهایی هستند که در ساختن جامعه اسلام و شکل دادن به حرکت اسلامی، منشا آثار و برکات بسیار فراوانی بودند، تا آنجا که مرحوم آیت الله خوئی در کتاب معجم رجال الحدیث که از کتب رجالی خیلی معتبر امامیه است، وقتی به نام زینب کبری سلام الله علیها میرسد از ایشان به «شریکة الحسین» تعبیر میکند؛ یعنی زینب کبری در نهضت کربلا با امام حسین علیه السلام شریک هستند.
اهمیت این موضوع از آن جهت است که با قیام حسینی و فداکاری زینب کبری، ما امروز در مسیر حرکت اسلامی اصیل قرار گرفتهایم. یعنی، آن حرکتی که از بعثت رسول اکرم صل الله علیه و آله آغاز شده است و با الگویهایی مثل امیرالمومنین علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها که در آستانه فاطمیه هستیم، ادامه پیدا کرد و آن حرکت عظیم را در نهضت سیدالشهدا و عاشورا شکل داد. یکی از پایههای استوار نهضت عاشورا، زینب کبری است که بسیار حائز اهمیت است ولذا، ما باید با جهات مختلف این شخصیت بزرگ، بیشتر آشنا باشیم.
یکی از مهمترین جهاتی که زینب کبری برعهده دارد و امروز، میتواند برای ما الگو و نمونه باشد، حضور آن حضرت در واقعه عاشورا است؛ عاشورایی که زیباترین جلوه و تجلی از اخلاق اسلامی را توسط سیدالشهدا علیه السلام به همه مردم نشان داد و با حضور حضرت زینب سلام الله علیها ادامه یافت. این حرکت اصیل که امروز ما آن را دنبال میکنیم، در مقابل آن حرکتهایی است که برخی قدرتها در شکلگیری آن دخالت میکنند و یا در راه اندازی آن شرارت میکنند.
متاسفانه، برخی ها نمیخواهند انسان در برابر مسائل مهم، فکر و اندیشه کند. مصیبتی که بعد از حیات پیغمبر صلی الله علیه و آله به وجود آمد و عمدتا در فرهنگ سازی غلطی بود که در جامعه اسلامی به وجود آوردند که افراد بیایند اسلام را فقط از مسیر مدعیها ببینند اما الگوهای اصیل و مسیر آنها را به کلی نادیده بگیرند از آن مسائل بسیار مهم است که باید محققان پیرامون آن تامل داشته باشند.
لذا، علی بن ابی طالب علیه السلام در جامعه اسلامی مدینه بعد از رحلت نبی مکرم اسلام، حضور پر رنگی داشت؛ در حالی که شخصیت ایشان به گونهای بود که آن حضرت در هر جا که حضور پیدا می کرد، با آن فضایل و خصوصیاتی که داشت، جلوه میکرد؛ به طوری که اگر حتی رسول اکرم صلی الله علیه و آله علی بن ابی طالب علیه السلام را به خلافت خودشان نصب نمیکردند و اگر آن احادیث مثل «الحق مع علی و علی مع الحق، یدور معها أین ما دار»[1] نبود، باز هم علی بن ابی طالب موضوعیت داشت، هیچ فردی نمیتواند ایشان را نادیده بگیرد. او شخصیت و پدیدهای است که حتی یک نویسنده مسیحی لبنانی به نام جورج جرداق، بهتر از بسیاری از ما او را درک میکند و کتابی به نام "صوت العدالة الانسانیة" را مینویسد؛ کتابی که اشخاص و حوادث بزرگ عالم را از ابتدا تا دورانهای اخیر مانند سقراط، افلاطون، انقلاب کبیر فرانسه و ... با شخصیت علی علیه السلام مقایسه میکند. با معیارها و موازینی که علی ابن ابی طالب علیه السلام به بشر آموخته و به مردم عرضه کرده است.
البته، شخصیت ایشان، و ارزش و مقام آن حضرت، فوق این حرفهاست؛ ولی چطور شد که جامعه اسلامی در آن روز، چشم و دلش را به روی علی بن ابی طالب علیه السلام بست، آیا علی را نمیشناختند؟!
اینها درد است، اینها را باید بفهمیم که چه عواملی باعث میشود که انسان کور و کر شود و خودش سعی کند خود را کور و کر کند، چرا این جامعه اسلامی آن روز به علی بها نمیداد؟!
در آن زمان، هر جنگی که اتفاق افتاد، علی ابن ابی طالب در آن حضور داشت و فرار نکرد. او همواره در کنار پیغمبر بود، و هر زمان که حفظ اسلام و اساس آن، متوقف بر جانبازی علی ابن ابی طالب بود، مانند جنگ خندق و احزاب، شخصا در آنجا حاضر بود. برادران سنی ما نقل میکنند «مبارزة علی بن ابی طالب یوم خندق افضل من عمل امتی الی یوم القیامة».[2]
ایشان در شب لیلة المبیت، جانش را به خطر میاندازد، و در بستر پیغمبر صلی الله علیه و آله میخوابد تا آنکه آیه قرآن نازل میشود «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ الله»[3] و مدالی با افتخار به سینه علی بن ابی طالب، میزند.
متاسفانه، مردم علی را که مخلصانه از پیغمبر صلی الله علیه و آله در همه صحنهها دفاع کرده، کنار میزنند و مسلمانان نیز چشم خود را بر این واقعه میبندند تا آنکه تبار ابوسفیان ودشمنان پیغمبر صلی الله علیه و آله برای شناخت انسان الگو شدند ولی در مقابل، علی بن ابی طالب یعنی الگویی که نزدیکترین فرد به پیغمبر صلی الله علیه و آله بود با فرهنگسازی تا شصت سال در مجامع اسلامی و بالای منبرها لعن و از او اظهار نفرت میکنند. آیا مدالهایی که پیغمبر صلی الله علیه و آله بر سینه او زده بودند، جعلی بود؟ که این گونه با ایشان رفتار کردند و چشم و دل و گوش خود را به روی ایشان بستند. پس چرا خودشان آنها را برای ما نقل میکنند؟
ادامه مطلب ...
سروده شاعر عرب «خالد بن معدان » در ترسیم چهره ناجوانمردانه جنود ابلیس (لشکریان یزید) خواندنی است :
جاؤوا برأسک یابن بنت محمد
مُتَرَمَّلاً بِدِمائِه ِ تَرمیلاً
و کأنّما بک یاابن َ بِنت ِ محمد
قتلوا جِهاراً عامدین رسولاً
فتلوک عطشاناً ولَمّا یَرقبوا
فی قتلک التّأویل َ والاتّنزیاً
و بُکیرَّون َ بِأن قُتِلت َ وَ اِنّما
قَتَلوا بک َ التکبیرَ و التَّهلیلاً
«ای
پسر دختر پیغمبر، سر بریده تو را غلتیده به خون آوردند. و گویی با این
کارشان ،پیامبری (یا پیامبر اکرم (ص) ب ) را آشکارا و عمداً کشتند.
تو را با لب تشنه به قتل رساندند و در این باره ، به ظاهر و باطن قرآن - که به رعایت حق اهل بیت (ع) سفارش می کند - توجهی نکردند.
آنان قتل تو را کار بزرگی می پندارند، و توجه ندارند که با کشتن تو، صدای تکبیر و تهلیل (لا اله الله ) را کشتند.»
ادامه مطلب ...
آخرین سلام
به زیر تیغم و، این آخرین سلام منست
سلام من به حسینی که او امام منست
کجائی ای همه را کشتی نجات؟ بیا!
که بی حضور تو این زندگی حرام منست
لبم به ذکر تو گویا بود، دلم با تست
که ذکر خیر تو کار علی الدوام منست
به کوی عشق، نخستین فدائی تو منم
سفیر خاص توام، وین صلای عام منست
هلا! که زندگی من عقیده است و جهاد
حسینیم من و، این ایده و مرام منست
اگر به کوفه گذار تو اوفتد، بینی
که برج و باروی آن شاهد قیام منست
می آید از سمت غربت، اسبی که تنهای تنهاست
تصویری مردی- که رفته ست- در چشمهایش هویداست
یالش، که همزاد موجست دارد فراز و فرودی
اما فرازی که بشکوه، اما فرودی که زیباست
در عمق یادش نهفته ست، خشمی که پایان ندارد
در زیر خاکستر او، گلهای آتش شکوفاست
ادامه مطلب ...
بوى کربلا مى وزد، رایحه ایثار و فداکارى و شمیم دلنواز صبر و شکیبایى
استشمام مى گردد، حدیث مقاومت و پایمردى شنیده مى شود، حمایت از امام و
قافله سالارى عشق را ترسیم مى کند، گوشه خرابه مى نشیند، دست یتیمى را مى
گیرد، کودکى را نوازش مى کند وسهم غذاى خویش را در دهان گرسنه اى مى گذارد.
ادامه مطلب ...
کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد
سوار منتقـم پا در رکاب خواهد شد