هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

لحظه داغ فراق


   هنگامى که حضرت صدیقه طاهره __سلام الله علیها__  به رسیدنِ لحظه مرگ یقین کرد ام ایمن و اسماء دختر عُمیس را فراخواست و فرستاد تا حضرت امیرالمومنین __علیه السّلام__ را بیاورند. حضرت تشریف آورد .آن گاه فاطمه __سلام الله علیها__ فرمود:
    __ای عموزاده ، اجل من فرا رسیده است. ساعت به ساعت خود را در حال پیوستن به پدرم مى ‏بینم. من بار دیگر مطالبى را  که در خاطر خود دارم به تو وصیت میکنم.

حضرت على بن ابى طالب __علیه السّلام__ فرمود:
   __اى دختر پیغمبر هر وصیتى که دوست دارى بکن.
   سپس حضرت امیر بالاى سر آرام جانش نشست و دستور داد افرادى که در  اتاق بوده اند بیرون بروند. در این هنگام حضرت فاطمه __علیها السلام__ فرمود:    __عموزاده، آیا در این مدتى که تو با من معاشرت داشتى ، آیا دروغ و خیانت و مخالفتى از من دیده اى؟

حضرت امیر __علیه السّلام__ فرمود:
     __هرگز ، پناه می برم  به خدا ! تو به وجود خدا داناتر ی ؛ و نیکوکارتر و پرهیزکارتر و گرامیتر هستی ، و از خدا خائف‏تر از آنى که تو را به علت سرکشی نمودن سرزنش نمایم.حاشا! چقدر جدائی و فقدان تو براى من ناگوار است،بانو!  اما چه می توان کرد که تقدیر چنین رقم خورده است! به خدا قسم که تو مصیبت پیامبر خدا را براى من زنده کردى . حقا که فراق تو بسیار براى من سنگین و بسی گرانبار است. إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏ !به خدا قسم که این مصیبت دردناکترین و غصه‏ دارترین مصیبتى است که هیچ تسلیت و تعزیتى  آن را تسکین نمیکند و جانشین آن نخواهد شد.

ثُمَّ بَکَیَا جَمِیعاً سَاعَهً وَ أَخَذَ عَلَى رَأْسِهَا وَ ضَمَّهَا إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ أُوصِینِی بِمَا شِئْتِ فَإِنَّکِ تجدنی [تَجِدِینِی‏] فِیهَا أَمْضِی کَمَا أَمَرْتِنِی بِهِ وَ أَخْتَارُ أَمْرَکِ عَلَى أَمْرِی
  
    یعنی حضرت على و زهراء __علیهماالسّلام__  ساعتی باهم گریستند.
[آه، چه صحنه دردناکیست!]
    آن گاه حضرت امیر سر مبارک فاطمه  را برداشت و به سینه خود نهاد .
[آه، چه صحنه دردناکیست!]
   و به آن بانو فرمود:
    __هر وصیتى که دارى بگو، هرچه دستورم دهی اجرا می کنم و امر تو را بر خواست خود مقدم میدارم…

حضرت فاطمه __سلام الله علیها__  فرمود:
   __اى عموزادهء رسول الله__ صلى اللَّه علیه و آله__خدا تو را بهترین جزا عطا کند.  من اولا به تو وصیت میکنم که بعد از من با اَمامَه دختر خواهرم ازدواج کنی ، زیرا او براى فرزندانم نظیر خودم خواهد بود، و مردان چاره ‏اى ندارند جز اینکه باید ازدواج نمایند.
    سپس فرمود:
    __ای عموزاده، وصیت میکنم که تابوتى برایم تهیه نمائى، زیرا دیدم که ملائکه شکل و شمایل آن تابوت را به من نشان دادند.
   امیر المؤمنین فرمود:
    __اوصاف آن تابوت را براى من شرح بده.
   آن حضرت مشخصات آن را شرح داد و امیرالمومنین على __علیه السّلام__ آن را فراهم فرمودد. آن تابوت اولین تابوتى بود که بر روى زمین ساخته شد، و پیش از آن کسى نظیر آن را ندیده بود ،و پس آن هم دیگر ساخته نشد.
    فاطمه __سلام الله علیها__ پس از این جریان به حضرت امیر رو کرد و گفت:     __ از این گروهى که در حق من ظلم کردند و حق مرا غصب نمودند ،مبادا احدی در تشییع جنازه ‏ام حاضر شوند! زیرا اینان دشمن من و دشمن رسول خدا هستند. مبادا بگذارى احدى از آنان و پیروانشان بر جنازه‏ ام نماز بخوانند! مرا شبانه در آن موقعى که چشمها همه بخواب رفته اند دفن کن.

     پس از این وصیت، حضرت فاطمه __سلام الله علیها__ از دنیا رفت و مومنان را و آسمانیان را  در اندوهی بزرگ فرو برد.
      [بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۹۱‌]


آیا ارث پدرم به زور گرفته شود..؟!



تا فاطمیــه


حضرت صدیقه کبری صلوات‌الله‌علیها
خطاب به انصار فرمودند

 قد تجلّی لکم کالشّمس الضّاحیة أنّی ابنته؛ أیهاً معشر المسلمین! ءأبتزّ تراث أبی؟ یابن أبی قحافة! أفی کتاب الله أن ترث أباک ولا أرث أبی؟!

 البته که مثل خورشید تابان برای شما روشن است که من دختر او ( رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ) هستم، از شما مسلمین بعید است! آیا ارث پدرم به زور گرفته شود؟
ای پسر ابوقحافه! آیا در کتاب خدا نوشته شده که تو از پدرت ارث ببری ولی من از پدرم ارث نبرم؟!

 از خطبه فدکیه حضرت زهرا علیهاالسلام


روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت



روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آن جا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.
 در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود از آن جا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند
همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام.
اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟
خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم رامبر?
مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت:
خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن.
در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:
ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ


 محمد غزالی، کیمیای سعادت

انسان خدمتی که برای دیگران انجام می‌دهد، به قدری در نزد خداوند اجر دارد

سلسله بیانات اخلاقی حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی) در شرح دعای مکارم الاخلاق

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

  سخن ما در شرح دعای مکارم الاخلاق بود که از لسان مبارک امام سجاد علیه السلام صادر شده است. امام علیه السلام در این فقره از دعا می‌فرمایند:

وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْأَخْلَاقِ وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ.[1]

بارالها! کارهای خیر و خوب را به دست من براى مردم جریان ده و آن را با منت گذاردن بر سرشان محو و باطل منما. و به من معالى اخلاق عطا فرما و از اینکه بین مردم به دارا بودن مکارم اخلاق مباهات و افتخار نمایم مصون و محفوظ بدار.

انجام کار خیر به توفیق الهی است

این جمله که امام می‌فرمایند: پروردگارا کارهای خیر را به دست من جاری کن، اشاره به این مطلب است که سبقت گرفتن و داوطلب شدن انسان در کار خیر، و یا اینکه خودش را در معرض کار خیر قرار دهد، ذاتا امری شایسته‌ای است؛ مثلا ممکن است وقتی انسان در جمع افرادی قرار می‌گیرد که قرار است کار خیری انجام بشود، یک عده از آن استقبال نمی‌کنند و کنار می‌کشند و یک عده هم مردد هستند، ولی بعضی در این کار پیش قدم می‌شوند.

فضیلت خدمت به دیگران

   این دعا که امام می‌فرمایند: خدایا کارهای خیر را به دست من جاری کن؛ یعنی کار خیر بالاخره انجام می‌شود، اما من باید سعی کنم که خودم انجام دهنده آن کار باشم و این  چیزی است که از نظر امام علیه السلام موضوعیت دارد و اهمیتش هم آنقدر زیاد است که به فرمایش امام این کار یک توفیق و عنایت الهی است؛ ولذا در روایات وارد شده است که سعی کنید در اوقات مختلف، بر محمد و آل محمد صلوات بفرستید که درود بر پیغمبر صلی الله علیه و آله خودش فضیلت و کاری خیر است؛ و یک کار خیر دیگر، خدمت به دیگران است؛ یعنی خدمت به افراد یا خدمت به جامعه است ولو آن کار یک امر جزیی باشد.

    در روایات وارد شده است که انسان خدمتی که برای دیگران انجام می‌دهد، به قدری در نزد خداوند اجر دارد که گاهی خداوند همین را وسیله آمرزش گناهان و محو کردن خطای این شخص قرار می‌دهد؛ یعنی کار خوب می‌تواند جبران کننده کارهای زشت باشد؛ و حتی گاهی، کارهای خیری که انسان نسبت به دیگران انجام می‌دهد، نه تنها از زمره همین امور جبران کننده است؛ بلکه از عمده این امور است، و گاهی خدمت به یک فرد، گناهان یک عمر انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

  گاهی هم یک حرکت کوچک، زمینه را برای هدایت یک شخص که مشرک یا گمراه است فراهم می‌کند، و باعث هدایت او می‌شود و عنایت خداوند هم متوجه به کارهای خیر انسان است؛ مخصوصا کار خیری که ممکن است برای دیگران یا برای جامعه یا برای افراد دیگر ارزش والایی داشته باشد و همین ارزش والا است که امام سجاد می‌فرمایند که خدایا توفیق انجام کار خیر را به دست من جاری کن، و هر چند که این کار به هر حال انجام می‌شود؛ ولی من انجام دهنده آن باشم.

کار خیر باید بدون منت باشد

   البته، هر چند که این کارها توفیق خدایی می‌خواهد اما از ناحیه من هم باید قابلیت باشد؛ یعنی میل به کار خیر داشته باشم، و خدا هم او را از کسانی قرار بدهد که نه فقط دوستدار خیر باشد، بلکه در هر مقام و فرصتی که پیش آید، پیش قدم باشد و این فضیلتی است که امام سجاد برای فرد مومن می‌شمارد. فلذا، این امر به عنوان درخواست از خداوند مطرح می‌شود؛ ولی یک شرط هم دارد؛ چرا که این کار خیر، یک نوع عمل است و عمل علاوه بر ظاهرش دارای باطن است و ظاهر عمل همین کاری است که من انجام می‌دهم، و مثلا دست فردی را می‌گیرم که در چاه نیفتد اما همین عمل یک ورایی دارد و آن نورانیت و ‌فضیلتی است که این عمل را ترقی می‌دهد و روح انسان را به بالا می برد و ترقی می‌دهد و البته در همین نقطه، عملی مانند منت گذاشتن است که موجب باطل کردن عمل انسان می‌شود و لذا، امام می‌فرماید که خدایا توفیق کار خیر به من بده اما این کار همراه با یک فعل سوء مانند منت نباشد که عملم را باطل و نابود کند؛ چرا که به قولی این کار مثل همان سخنی است که گفته می‌شود که اگر وی گناه می‌کرد بهتر بود ازاینکه عبادت کند و بعد با عجب آن را باطل کند؛ چرا که گناه، سبب پشیمانی انسان است. ‌

کار خیر حتی از غیر مومن هم بی تاثیر نیست

   کار خیر نسبت به دیگران حتی اگر با ایمان هم نباشد تاثیر دارد، و حتی در تخفیف عذاب جهنم بی اثر نیست تا چه برسد به اینکه کار خیری برای خدا باشد و لذا، حتی در قرآن مجید بیان شده است که کارهای خیر و صدقه خود را با منت باطل نکنید؛ به طوری که با ایذائی که نسبت به طرف مقابل انجام می‌شود روح انسان را هم تنزل می دهد و سبب سقوط در عذاب الهی می شود؛ به طوری فرد می گوید که کاش این کار خیر را انجام نداده بودم.

   بنابراین، امام می‌فرمایند: توفیق کار خیر از خدا است تا انسان در هر فرصتی که پیش آمد دریغ نکند اما کاری که انجام می‌دهد نباید با منت گذاشتن باطل شود،‌و از این رو، اگر انسان برای خدا کاری را انجام می‌دهد لازم نیست که حتما دیگران بفهمند که موجب ریا و بطلان عمل شود؛ به قول شاعر:

تو نیکی می کن و در دجله انداز                    که ایزد در بیابانت دهد باز

         


[1]. صحیفه سجادیه، ص 92.

به بهانه قدیمی بودن بنا معماری اصیل اسلامی قم را تخریب نکنیم

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته در چهارمین کنگره تاریخ معماری و شهر سازی ایران(استان قم)

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

آیت الله علوی بروجردی پیش از ظهر امروز در چهارمین کنگره تاریخ معماری و شهر سازی ایران که درتالار شهر قم برگزار شد به میراث های ماندگار و تاثیر گذار در قم اشاره کرد و گفت: اولین میراث قم، نقش قمیین و اشعریون قمی در انتشار سخنان و احادیث اهل بیت(ع) است.

معظم له افزود: مردم قم و اشعریون نقش اساسی در پیش برد فرهنگ اسلامی داشته است و این نقش در تاریخ اسلامی و اعتلای تفکر شیعی جایگاه ویژه ای دارد.

استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه حدیث یکی از منابع مهم در اجتهاد است و علمای قم در اعتلای تفکر شیعی و اهل بیت (ع) جایگاه ویژه ای دارند، خاطرنشان کرد: کسانی که اهل حدیث هستند می دانند یکی از منابع اصلی فقه ما غیر از قرآن، حدیث است که عمده ترین منبع در استنباط احکام شرعی است. اشعریون و قمّیون در  نقل حدیث و معارف ناب اهل بیت(ع) تلاش های ویژه و ممتازی داشته اند تا جایی که بسیاری از مولفان کتب حدیثی از این بزرگواران نقل حدیث کرده اند؛ و حدیث در شیعه مرهون علمای بزرگ قم است. و از آنجایی که قمی ها نقش ممتازی در تدوین حدیث و نقل روایات داشته اند و بزرگان زیادی از محدثان شیعه از قم بوده اند، مکتب حدیث قم پیدا شد.

آیت الله علوی بروجردی نقش قم در حدیث شیعه و احیای تفکر شیعی را ممتاز ارزیابی کرد و با بیان اینکه در کشورهای دیگر اگر دانشمندان و بزرگان چند سالی در نقطه ای زندگی کرده باشند حتما آنجا را حفط می کنند. ابراز تأسف کرد: ما قبور این بزرگان را به بهانه زیباسازی و وسیع کردن خیابان تخریب کردیم که اصلا حرکتی میراثی نبود، در حالی که نباید این میراث عظیم را ضایع کرده و به نسل های گذشته خیانت کنیم.

 آیت الله علوی بروجردی افزود: میراث دوم ماندگار قم، حوزه و علمای آن است.

استاد حوزه عنوان کرد: نمی توان از نقش حوزه و علمایی همچون مرحوم آیت الله بروجردی که برای اعتلای فرهنگ و تقریب مذاهب اسلامی در جهان تلاش بسیاری کرده اند، به راحتی گذشت.

 وی ابراز داشت: در حوزه شخصیتهای بزرگی مانند حضرت آیت الله برجرودی و حضرت آیت الله حائری مؤسس حوزه و امام راحل(ره) بنیان گذار کبیر انقلاب و دیگران تربیت شده و رشد کرده اند و توانستند با سخنان و آثار خود اسلام و دین را به جهانیان معرفی کنند.

آیت الله علوی بروجردی در ادامه با اشاره به حضور مرحوم حضرت آیت الله بروجردی در قم و نقش ایشان در تقریب بین مذاهب یادآور شد: ما در قم این معنا را درک نکردیم ولی در مصر و حتی اروپا این حرکت ایشان شناخته تر است به گونه ای که هنوز از کشورهای آلمان می آیند و از حضرت آیت الله بروجردی سؤال می کنند و به عقیده من این فرصت بزرگی برای ما است که از دانشگاه های مختلف داخلی و خارجی فضای گردشگری علمی را فراهم کنیم و با فعالیت هایی جنبه های تقریبی فعالیت های حضرت آیت الله بروجردی را به مردم نشان داده و از شیعه دفاع کنیم.

یادگار مرحوم آیت الله بروجردی افزود: بارها گفته شد: باید در قم نشانه ای از تقریب بین مذاهب اسلامی مثلا مکان و خیابانی به اسم بزرگان اثر گذار در تقریب مذاهب، نام گذاری شود تا کسانی که به عنوان گردشگر وارد قم می شوند، بدانند این حوزه و علمای آن چه نقش اساسی در وحدت جامعه اسلامی و گسترش فرهنگ آل الله داشته اند؛ ولی کسی به این سخنان گوش نکرد.

استاد حوزه با بیان اینکه  قم مهد علوم دینی  و در علوم مختلف سخن  برای گفتن دارد به نمونه ای  از نقش اثرگذار علما در اعلای فرهنگ شیعی و اسلامی یعنی ساخت مسجد هامبورگ اشاره کرد و گفت: این مسجد را آیت الله بروجردی 60 سال گذشته بنا کرده اند و اولین مسجد شیعی در اروپا است، با بیش از هفت هزار متر مربع در بهتری جای هامبورگ که تا الان هیچ بنای شیعه تا الان نظیر آن ساخته نشده است و در نزدیکی آن هیچ کلیسا و کنیسه ای وجود ندارد. اینها میراث قم به شمارمی رود و این میراث به دلیل حوزه و برکت شخصیتهای بزرگ آن است.

معظم له افزود: مرحوم آیت الله بروجردی 17سال در قم بوده اند و آثار زیادی از خود در مسائل سیاسی و فرهنگی به جای گذاشته اند، لذا میراث فرهنگی دوران متأخر قم، یعنی حوزه و تأثیری که قم در سیاست کشور در آن دوران دارد هست، حال آیا ما موزه ای و محلی که این میراث را ثبت کرده باشد و آثار این بزرگان جمع آوری شده باشد. برای منعکس کردن داریم؟ و می توانیم با ترویج آن جاذبه زیادی ایجاد کرد.

آیت الله علوی بروجردی ابراز داشت: میراث معماری قم نیز بسیار قوی است و خاطرنشان کرد: یک نمونه معماری اصیل اسلامی در قم گنبد حرم مطهر حضرت معصومه(س) است که دارای معماری بسیار بی نظیر می باشد و یکی از زیبا ترین طرح های معماری گنبدهای بقاع متبرکه به شمار می رود و تناسب و ترکیبی که دارد در هیچ کجای دنیا نیست و فقط یک نمونه آن کلیسای جامع فلورانس است که معماری آن شبیه همین گنبد است ولی جالب است که با فاصله کمی با گنبد حرم مطهر ساخته شده است و همین کلیسای جامع بسیار مورد اهمیت قرار گرفته تا جایی عربستان در بازسازی مسجد الحرام و مسجد النبی از همین کلیسا کپی برداری کرده است.

وی افزود: شما ببینید دور این کلیسا ساختمان بلندی که آن گنبد را بپوشاند وجود ندارد و محله های قدیمی اطراف آن حفظ شده است، ولی ما به راحتی بافت های تاریخی را به بهانه زیباسازی تخریب می کنیم و در اطراف همین حرم مطهر، بلند مرتبه سازی می کنیم که اصلا کار درستی نیست.

آیا توانسته ایم این میراث عظیم را به دنیا معرفی کنیم، این درحالی است که غرب و اروپا توانسته اند گام های موثری در میراث گذشتگان خود بردارند.

آیت الله علوی بروجردی با بیان اینکه قم دارای میراث خوبی برای جذب گردشگران دارد افزود: نباید به بهانه قدیمی بودن بناها، معماری های قدیمی که در ترویج فرهنگ اسلامی نقش مهمی دارد، تخریب شود. یکی از این بناهای بسیار زیبا که دارای معماری عجیب و فوق العاده ای هم هست تیمچه بازار می باشد که متاسفانه خیلی از مردم هم از آن اطلاع ندارند، باید این آثار مهم را حفظ و احیای کرد. این بناها شاهکار قم هستند.

 وی بابیان اینکه باید بودجه معماری قم مانند اصفهان باشد، افزود: باید کاری کرد تا همه از معماری اسلامی اصیل قم با خبر شوند تا به بهانه مختلف و ساختن ساختمان جدید اقدام به تخریب میراث ماندگار قم نکنیم.

آیت الله علوی بروجردی با بیان اینکه تا مسئولین کشور ازمیراث فرهنگی و معماری اسلامی اطلاعات دقیق و شناخت نداشته باشند برای حفظ و حراست از معماری قدیمی و اسلامی تلاش نمی کنندخواستار توجه ویژه در حفظ میراث ماندگار اسلامی شد.

آیت الله علوی بروجردی در پایان تصریح کرد: اگر می خواهیم میراث فرهنگی قم بیشتر به جهانیان نشان داده شود؛ ابتدا باید نقش قمی ها در احیای فرهنگ شیعه نشان داده شود و دوم میراث حوزه قم که بزرگترین حوزه در جهان است مورد اهمیت قرار بگیرد و سوم میراث فرهنگی است که در قم باید بیشتر از شهرهای دیگر مورد توجه قرار بگیرد و بدانیم زیبایی شهری به بازکردن کوچه ها و عقب نشینی نیست، چراکه برخی از این دیوارهای گلی ارزش معماری دارد و خوب است که مردم بیایند و معماری اسلامی را ببینید.

توضیح آیت الله علوی بروجردی بر نظریه ی حضرت آیت الله العظمی بروجردی فقه شیعه حاشیه ای بر فقه اهل سنت است.


بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی در پیش نشست علمی کنگره نکوداشت آیت الله العظمی بروجردی(ره)

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی اللّه علی محمد و آله المعصومین المکرمین المنتجبین

مطلبی را از مرحوم حضرت آیت‌اللّه‌العظمی بروجردی رضوان‌اللّه‌علیه نقل می شود که ایشان فقه شیعه را حاشیه‌ای بر فقه سنّی می‌دانستند؟!

من از اساتید بزرگوار خودم اجازه می‌خواهم در این فرصتی که در اختیار من گذاشته شده است، یک نکته‌ای که برای بسیاری از عزیزان شبهه برانگیز شده و سوال می‌کنند را عرض کنم و آن این است که از مرحوم آیت الله بروجردی رضوان‌اللّه‌علیه  مکرّر نقل می‌شود و آقایان به صوَر مختلف نقل می‌کنند که ایشان عنوان فرموده‌اند:

آیا فقه شیعه حاشیه‌ای بر فقه اهل سنت است

طبعا ظاهر این کلام قابل قبول نیست چون شکل‌گیری و تدوین فقه سنّی به وسیله ائمه اربعه اهل تسنن است و فقه شیعه در دوران امام باقر و امام صادق علیهماالسلام  مرحله اوج را طی کرده است.

پس مراد و مقصود ایشان چیست؟! چه چیزی را می‌خواستند بیان بفرمایند؟! چون به صوَر مختلف نقل می‌شود و برخی از عزیزان هم همین ظاهر کلام را اخذ می‌کنند. لذا این مطلب نیاز به یک توضیحی دارد که من اجازه می‌خواهم این فرصت را در بیان این مطلب استفاده کنم.

نظریه مرحوم آیت‌اللّه‌العظمی بروجردی رضوان‌اللّه‌علیه، چه بوده است؟!

مرحوم آیت الله بروجردی رضوان‌اللّه‌علیه در این موضوع نظریه خاصی داشته‌اند که آثار بسیاری در مقام استنباط و اجتهاد دارد که همین مسأله‌ای است که من می‌خواهم عرض بکنم و آن این است که:

یک. مسلمانان بعد از رسول خدا صلی‌اللّه‌علیه‌وآله، از فقه آن حضرت ذهنیت داشتند و این ذهنیت تا سالها نزد  آنها بوده است.

ایشان عقیده‌شان این بود و می‌فرمودند: رسول اکرم صلی‌اللّه‌علیه‌وآله در دوران خودشان فقه را برای مردم تبیین فرمودند. بعضی از این فروع در قرآن کریم آمده اما اکثر اینها در قرآن نیامده؛ بلکه به وسیله خود پیامبر اکرم صلی‌ اللّه‌ علیه ‌وآله برای مردم تبیین شده است و آنچه که بعدا به معنای سنت پیغمبر اکرم صلی ‌اللّه‌ علیه‌ وآله در اختیار گذاشته شده است و به عنوان یک مستند برای ما در مقام استنباط به کار می‌رود، همین مطالبی است که پیغمبر اکرم صلی‌ اللّه‌ علیه‌ وآله فرموده‌اند که شامل همه آن چیزی که ضرورت داشت مردم بدانند و عمل بکنند، می‌شود. چراکه بعضی از این احکام بعدا بیان شده است و به فرمایش صاحب کفایه احکامی هست که فعلیتش بعد از ظهور آقا حجة بن‌ الحسن صلوات‌اللّه‌ وسلامه‌ علیه است. لذا آنچه که پیغمبر اکرم صلی‌اللّه‌ علیه‌ وآله تبیین فرمودند، همان چیزی است که آن زمان لازم بوده است، مردم بدانند و به آن عمل کنند. با تببین رسول خدا صلی‌اللّه‌ علیه‌ وآله، پس مردم از احکام دین، همان مواردی را که رسول خدا تبیین فرمودند ذهنیت داشتند و این ذهنیت در بین مردم بوده است.

دو. خلفا در مقابل رسول خدا صلی‌اللّه‌علیه‌وآله، در فقه تصرف می‌کردند.

از طرف دیگر در دوران امیرالمؤمنین، امام مجتبی و سیدالشهدا صلوات‌اللّه‌وسلامه‌علیهم، یک سری اجتهاداتی از سوی خلفا صورت گرفته است اما وسیع نیست ومحدود است. مرحوم آقای شرف الدین در کتاب "النص و الاجتهاد" مقداری از اینها را بیان فرموده‌اند. البته بیشتر از این است اما عمده را بیان فرموده‌اند. فی‌الجمله هم مشخص بود که خلیفه به عنوان خودش در مقابل پیغمبر اکرم صلی‌اللّه‌ علیه‌ وآله تصرف می‌کند؛ مانند صلاة تراویح، تصرف در اذان و امثال اینها. فی‌الجمله اینها واضح بود.

سه. فتاوای علما و فقهای عامه با ذهنیت مسلمانان از فقه رسول خدا صلی‌اللّه‌علیه‌وآله، منافات دارد.

اما از دوران امام سجاد صلوات‌اللّه ‌وسلامه‌علیه و اواخر آن دوران به بعد، نسل مردم تغییر کرد، صحابه کم شدند، تابعین پیدا شدند. دوران منع کتابت و نقل احادیث رسول خدا صلی‌اللّه‌ علیه ‌وآله هم که بود، لذا آن ذهنیتی که همه مردم از احکامی که پیغمبر اکرم صلی‌اللّه‌ علیه ‌وآله عنوان فرموده بودند، کم‌رنگ شد. وقتی کم‌رنگ شد فقها و قضاتی پیدا شدند که همه حکومتی بودند. مردم به این قضات و فقها مراجعه می‌کردند و اینها هم جواب مسائل فقهی را می‌دادند. این فتاوا در بسیاری از موارد با آن ذهنیتی که از زمان رسول اکرم صلی‌اللّه ‌علیه‌ وآله باقی مانده بود و این ذهنیت نزد مردم بود، منافات داشت، احادیث رسول خدا صلی‌اللّه ‌علیه ‌وآله هم که به علت منع کتابت و نقل، در دسترس نبود و گاهی از اوقات اینها اختلاف هم پیدا می‌کردند و در یک مسأله احکام متعدد گفته می‌شد و همین زمان بود که مسأله تخطئه و تصویب در کلام عامه شکل می‌گیرد که حکم‌اللّه واقعی یکی است، چه‌جور این فقهای متعدد، نظرات متعدد دارند؟! این یک مسأله کلامی است در کلام عامه لذا اینجا این مسأله مطرح شد که خداوند حکم‌اللّه واحد ندارد و حکم خدا به تعداد نظرات مجتهدان است. همان مسأله معروف.

خود مرحوم آیت الله بروجردی رضوان‌اللّه‌علیه هم حتی در اصولشان چند بار به این مطلب اشاره می‌کنند که این معنا که ما می‌گوییم "التصویب المجمع علی بطلانه" تصویب، باطل است اما اجماع قابل استدلال و استناد برای بطلان آن نیست. چون این اجماع در مسأله فقهی نیست بلکه اجماع به اصطلاح در مسأله کلامی است.

چهار. مسلمانان اهل دقت برای رفع تنافی، به ائمه هدی و اهل بیت صلوات‌اللّه‌وسلامه‌علیهم‌ اجمعین، مراجعه می‌کردند.

وقتی که این تفاوت پیدا شد، در آن زمان کسانی که اهل دقت بودند به ائمه هدی و اهل بیت صلوات‌اللّه ‌وسلامه‌علیهم‌اجمعین مراجعه می‌کنند، به وجود مقدس امام سجاد صلوات‌اللّه ‌وسلامه‌علیه مراجعه می‌کنند و بعد در زمان امام باقر صلوات‌اللّه ‌وسلامه‌ علیه اوج می‌گیرد و در زمان امام صادق صلوات‌اللّه ‌وسلامه‌ علیه دیگر به حد نهایت خودش می‌رسد.

پنج. سوالاتِ روات از ائمه اطهار صلوات‌اللّه‌وسلامه‌علیهم‌اجمعین، پیش‌زمینه دارد

لذا نظر ایشان این بود که در بیشتر روایاتی که از ائمه اطهار، از امام باقر و امام صادق صلوات‌اللّه‌وسلامه‌علیهم‌اجمعین سوال شده است، پیش‌زمینه‌ای وجود دارد و این پیش‌زمینه عبارت است از آرائی که فقها و قضات عامه  در مسائل مطرح کرده‌اند. آن آرائی که تنافی با ذهنیت مردم، ـ آن ذهنیت باقی‌مانده از زمان رسول خدا صلی‌اللّه‌علیه‌وآله ـ نداشته، اینها کمتر مورد سوال واقع شده است. ولی آن احکامی که تنافی داشته، بیشتر مورد سوال واقع شده است. لذا وقتی راوی، روایتی را از  امام صادق و امام باقر صلوات‌اللّه‌وسلامه‌علیهما سوال می‌کند، ناظر به همین تنافی است.

بله، ائمه اطهار صلوات‌اللّه ‌وسلامه ‌علیهم‌اجمعین مجلس درس و تعلیم فقه هم داشته‌اند، اما در بسیاری از موارد که روات آمده‌اند و سوال می‌کرده‌اند ناظر است به آن فتاوای خلافی که از ناحیه علما و فقهای عامه عنوان شده است.

نتیجه و ماحصل نظریه مرحوم آیت‌اللّه‌العظمی بروجردی رضوان‌اللّه‌علیه؛

روایات صادره از اهل بیت صلوات‌اللّه‌وسلامه‌علیهم‌اجمعین، شأن صدور دارد و فقیه برای استنباط باید آن را بداند.  ادامه مطلب ...

نحوه تربیت فرزندان

نحوه تربیت فرزندان

روزی یکی از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام ، که دارای پسری بود نزد آن حضرت آمد و از فرزندش نزد آن حضرت شکایت نمود تا با این کار، راهنمائی جهت تربیت پسرش از حضرت بگیرد.

حضرت به او فرمود: او را نزن و تنبیه بدنی نکن(بلکه برای تأدیب او شایسته است) با او قهر کنی،اما مواظب باش این قهر به درازا نکشد.

 هزار و یک داستان از زندگانی امیرالمومنین علیه السلام

الإمام المهدی عجّل الله تعالى فرجه

﴿بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ﴾

الإمام المهدی عجّل الله تعالى فرجه

انَّ الْحَقَّ مَعَنا وَ فینا، لا یَقُولُ ذلِکَ سِوانا إلاّ کَذّابٌ مُفْتَر، وَ لا یَدَّعیهِ غَیْرُنا إلاّ ضالٌّ غَویٌّ.

حقیقت - در همه موارد و امور - با ما و در بین ما اهل بیت عصمت و طهارت خواهد بود و چنین سخنی را هر فردی غیر از ما بگوید دروغ گو و مفتری می باشد; و کسی غیر از ما آن را ادّعا نمی کند مگر آن که گمراه باشد.

بحار الأنوار ج 53 ص 191

 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ والعَنْ أعْدَاءَهُم

از فواید زیبا سخن گفتن در منابع روایی، حضرات معصومین علیهم‌السلام زیبا سخن گفتن و پرهیز از مفسده‌های زبانی



از فواید زیبا سخن گفتن

در منابع روایی، حضرات معصومین علیهم‌السلام زیبا سخن گفتن و پرهیز از مفسده‌های زبانی را از اسباب آمرزش گناه برشمرده‌اند.
رسول خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند:
سلام کردن و کلام زیبا، از عوامل بخشش گناه است.

از کتاب "سیری در رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام"
حقوق اجتماعی، حق همنشین
آیت الله یثـربی مدظله



من موجبات غفران الذنوب

ذکرت المصادر الروائیة عن الائمة المعصومین علیهم السلام أن حسن الکلام و الإبتعاد عن بذاءة اللسان من موجبات غفران الذنوب , فقد ورد عن خاتم الانبیاء و الرسل صلى الله علیه وآله وسلم أنه قال:
إِنَّ مِنْ مُوجِباتُ المَغْفِرَةِ بِذْلُ السَّلامِ وَحُسْنُ الکَلامِ

من کتاب "فی رحاب رسالة الحقوق للإمام السجاد علیه‌السلام"
الحقوق الإجتماعیة، حق الجلیس
لسماحة آیة الله السید الیثربی دام‌ظله



امام حسن عسکری_علیه السلام_ فرمود



انس بی کران

 «مَنْ آنـَسَ بِاللّهِ إِسْتَوْحَشَ مِنَ النّاسِ.»
امام حسن عسکری_علیه السلام_ فرمود: کسى که با خدا مأنوس شود، از مردم گریزان می گردد.
 [مسند الامام العسکری، ص287]




 

شادى نابجا

   «لَیْسَ مِنَ الأَدَبِ إِظْهارُ الْفَرَحِ عِنْدَ الَْمحْزُونِ.»:
امام حسن عسکری_علیه السلام_ فرمود: شادمانى نزد غمدیده، از بی ادبی است.
     [تحف العقول، ص489]





کلید تمام گناهان

 «جُعِلَتِ الْخَبائِثُ فى بَیْت وَ جُعِلَ مِفْتاحُهُ الْکَذِبَ.»
امام حسن عسکری_علیه السلام_ فرمود: تمام بدی ها را در خانه اى قرار داده اند و کلید آن دروغگویى است.
  [بحار الانوار، ج78، ص377]




پارسایی

   «أَوْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، أَعْبَدُ النّاسِ مَنْ أَقامَ عَلَى الْفَرائِضِ أَزْهَدُ النّاسِ مَنْ تَرَکَ الْحَرامَ، أَشَدُّ النّاسِ اجْتَهادًا مَنْ تَرَکَ الذُّنُوبَ.»
امام حسن عسکری _علیه السلام_: پارساترین مردم کسى است که در هنگام شبهه توقّف کند. عابدترین مردم کسى است که واجبات را انجام دهد. زاهدترین مردم کسى است که حرام را ترک نماید. کوشننده ترین مردم کسى است که گناهان را رها سازد.
[تحف العقول ، ص 489]




یکسره برکت

   «أَلْمُؤْمِنُ بَرَکَةٌ عَلَى الْمُؤْمِنِ وَ حُجَّةٌ عَلَى الْکافِرِ.»:
امام عسکری _علیه السلام_ فرمود : مؤمن براى مؤمن ،برکت و بر کافر، اتمام حجّت است.
[تحف العقول، ص489]


امام صادق(ع): سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.





امام صادق(ع):

سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبى بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.

(بحارالانوار، ج 98، ص 109/ کامل الزیارات، ص 269 )


شب جمعه شده مولا، بگو جانا کجا هستی؟


شب جمعه شده مولا، بگو جانا کجا هستی؟
من از درد فراق گویم، بگو مولا کجا هستی؟

همه جا یاد تو باشم، کجا را بنگرم مولا
دعای ندبه می خوانم، تو ار آل عبا هستی

شب تنهایی عشقت، دلم جانِ شما باشد
تو ار درد دلم گویی، بگو مولا کجا هستی؟

یکی درد و یکی درمان، یکی وصل و یکی هجران
همه از درد تو گویند، بگو جانا کجا هستی؟

شب هجران نمی آیی، همه شب ذکر تو گویند
چه بد باشد غم غیبت، بگو مولا کجا هستی؟

من از درد دل مسکین، دوای درد او خواهم
دعای درد او خوانم، بگو جانا کجا هستی؟

شعری از حسین مظاهری کلهرودی

آسمان تکیه به دستان تـو دارد عباس




.
آسمان تکیه به دستان تـو دارد عباس

مرغِ دل خانه در ایوانِ تو دارد عباس

یا_قمر_بنی_هاشم