هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

جوی آباد محله بختیاری ها ؛ عاشورای دیگر شهادت رئیس مکتب حقه تشیع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق علیه سلام ،



اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا جَعفَرَ بنَ مُحمَّدٍ الصّادِق

بیست و پنجم شوال روز ماتم اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)

در شهادت جانگداز

امام جعفربن محمد الصادق(علیهما افضل التحیة و الثناء)

است، و در این روز جامعه شیعه به پاس مجاهدات بی­نظیر آن امام همام در نشر معارف شیعه، در فرصتی نادر و پس از ضربات بنیان کن و جانکاه دستانِ آلوده پرچمداران بنیان­های جاهلی، در پوشش دین بر پیکر ارزش های اصیل مکتب، به سوگ می­نشینند.

............................................................................................

جوی آباد محله بختیاری ها

شهادت رئیس مکتب حقه تشیع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق علیه سلام

قافله عزا داری

خیابان شمس روبروی مسجد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله


درآستانه شهادت امام صادق علیه السلام ، مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمى وحید خراسانى



عزیزترین گوهری که خدابه بشر داده این زندگی است که مثل برق می گذرد هر آنی از آنات که می گذرد حسرتی است که آن حسرت نهایت نداره عمر را در دو چیز صرف کنید این عصاره حکمت است یکی حرف زدن با خدا دوم حرف خدا شنیدن عمر در این دو کلمه صرف بشه یا با خدا حرف بزن یا خدا با تو حرف بزنه اما حرف زدن ما با خدا نماز، که این گوهر شناخته نشد الصلاه معراج المومن و منهاجه بالصلاه یبلغ العبد الی الدرجه القتبا

بسم الله الرحمن الرحیم
عزیزترین گوهری که خدابه بشر داده این زندگی است که مثل برق می گذرد هر آنی از آنات که می گذرد حسرتی است که آن حسرت نهایت نداره عمر را در دو چیز صرف کنید این عصاره حکمت است یکی حرف زدن با خدا دوم حرف خدا شنیدن عمر در این دو کلمه صرف بشه یا با خدا حرف بزن یا خدا با تو حرف بزنه اما حرف زدن ما با خدا نماز، که این گوهر شناخته نشد الصلاه معراج المومن و منهاجه بالصلاه یبلغ العبد الی الدرجه القتبا
اگر نماز رو بفهمیم چه کرده تمام ملائکه چهار قسمتا یک قسمت همه در حال قیام یک قسمت همه در حال قعود یک قسمت همه در حال رکوع یک قسمت همه در حال سجود هر چهار قسم در این دو رکعت نمازآن قیامش تشبه به ملائکه قائمین آن قعودش تشبه بهد ملائکه قائدین آن رکوعش تمثل از ملائکه راکعین آن سجودش نص قرآن این است منتها چون آیه سجده واجب داره ما اون آیه رو نمی خوانیم خدا به شخص اول عالم خطاب می کند سجده کن به ما نزدیک بشو الله اکبری که می گی خلق می کند حجب را سوره ی حمدی که می خوانی ام الکتابه بعد سوره توحید نسوه الربه ثلث تورات و قرآن و انجیل و زبور بعد رکوع نهایت سجده منتهای قرب این حرف زدن با خدا است
دوم حرف خدا را شنیدن آن چی است قرآن بخون اگر نماز بخوانی تو با خدا حرف زدی اگر قرآن بخوانی خدا با تو حرف زده

اگر نماز بخوانی تو با خدا حرف زدی اگر قرآن بخوانی خدا با تو حرف زده است.
سه آیه در قرآن همین بس است. یک آیه و تلک الایام نداواله بین الناس/.......
این ایام مداوله ماست بین ناس هر روزی برای کسی، کتاب عمری به ما داده اند چند ورق دارد نهایتش ۱۰۰ ورق، یک ورقش این است که سال گذشته همچین روزی همه بودیم امسال هم هستیم گذشت ولی هیچ نماند تما شد بقیه اوراق هم این جور برمی گردد
وتلک الیام نداولها بین الناس
این یک آیه فراموش نکنید همیشه مقابل نظرت باشد.
دوم و اندر هم یوم الحسرته اذ قضی لامر
خطاب به شخص خاتم النبیین است . انذار کن این مردم را از روز حسرت از آن روزی که کار گذشته است.
سوم : سوره تبارک را بخوان. تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شی قدیر
بعد از تسدر به تبارک این مطلب: خلق الموت و الحیات. مرگ و زندگی را آفرید، چرا؟ لیبلوکم ایکم احسن عملا فقط به خاطر یک مطلب، آزمایش کند شما را، کدام احسن الاعمال را دارید؟ نتیجه سه آیه این است.
روز قیامت روز حسرت است.
دو قیامت انسان دارد.
صغری و کبری.
قیامت صغری وقت جان دادن من و شماست. هر روزی که می گذرد یک رشته عمر پاره می شود. به آن دم نزدیکتر می شویم. این قیامت صغری است. امیر المونین فرمود : اجتمعت علیهم حسره الفوت و سکره الموت دو مطلب دم جان دادن به همه ما حمله می کند، یکی حسرت فوت، دوم سکره موت.
روز قیامت کبری هم بانذرهم یوم الحسره اذ قضی الامر این دو تا حسرت است. کسی از این حسرتها رسته است که عمرش را در آن احسن صرف کند. بقیه مطلقا در حسرت هستند.
چه ها از دست دادیم. چه کارها می توانستیم انجام دهیم.امام ششم گفتنش سهل است، اما درکش عقل را مهبوت می کند.
خاتم النببین فرمود: پسرم که می آید اسمش صادق است.امام چهارم فرمود: اسمه عن اهل السما اصادق فهم این کلمات عقل را مبهوت می کند. عمر گذشت ما او را نشناختیم.
حسرتی که هست این است که روز شهادت او می توانستیم چه بکنیم و نکردیم. این حسرت تمام شدنی نیست.
شیخ الطائفه، این یک نفر کیست شیخ طوسی، شیخ الطائفه الحقه دوم : شیخ الطائفه محمد بن محمد بن نعمان شیخ المفید
این هر دو این قضیه را نقل کردند. از سدیر سیرفی گفت شب خواب دیدم مشرف شدم محضر رسول خدا مقابل حضرت یک طبق خرما بود. روی این طبق پوشیده بود حضرت روپوش را از طبق خرما برداشت. شروع کرد به تناول آن رطب. گفتم یا رسول الله یک دانه هم به من بدهید. دست دراز کرد یک دانه برداشت به من داد. بعد دانه دوم را خواستم تا رسید به هشت دانه. بعد که به دانه هشتم رسید گفتم یا رسول الله یک دانه دیگر هم بده. فرمود : تو را بس است. فردا شنیدم امام جعفر بن محمد وارد شدند. رفتم که این خواب حیرت انگیز را برای آن حضرت بگم. تا وارد شدم. دیدم همان جا که پیغمبر نشسته بود امامک ششم نشسته همان طبق خرما مقابل او بود. روپوش برداشت. دست از آستین برآمد دیدم دست خود خاتم النبیین است. گفتم یابن رسول الله یک دانه خرما هم به من بده. یک دانه از آن طبق رطب داد. بعد دانه دوم را خواستم تا دانه هشتم. گفتم یابن رسول الله یک دانه دیگر هم بده. نگاهی به من کرد فرمود: اگر جدم دیشب جدم داده بود من هم می دادم.یعنی چه این قضیه؟ آن هم به نقل مفید، شیخ طوسی. یعنی روز شهادت او. روز شهادت خود پیغمبر است. هیئتی که برای او بیرون بیاد برای خود خاتم انبیا بیرون آمده است.این فرصتها از دست ماها رفت دیگه سال گذشته روز شهادت او نخواهد برگشت. هیآتها غنیمت بشمارند. این موهبت را هر علمی که روز عزای او درآید. اسم در دفاتر تمام انبیا نوشته می شود. از وقتی به زبان آمدی مادرت به تو چه گفت.؟ گفت مذهب از که داری؟ یاد داد به تو . از امام جعفر صادق. معنی این کلمه چی است؟ مذهب یعنی چه؟ یعنی راه رفتن، مبدأ، هر راهی اول دارد و آخر، مبدا این راه این مذهب منم. منتهی این مذهب خداست. بانی این مذهبه جعفر بن محمد است. امام ششم این است . آنچه ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر آورده است همه به بعثت خاتم تمام شد. بعثت خاتم النبیین به ولایت امیر المومنینن توام شد.ایوم اکملت لکم دینکم، ولی آن حقایق پشت پرده بود. همه به برکت نفس جعفر بن محمد بروز کرد. بعد که همه تمام شد. نتیحه شد مذهب جعفری. این کار اوست.
حالا خود او کیست؟
قطب الدین راوندی که ما از آنان نقل می کنیم.خود اینها مقامشون فوق وصفه، صاحب فقه القرآن او نقل می کند. آنچه نقل می کند از ابن حنات گفت مشرف شدم خدمت امام ششم حال برادرم را پرسید. می خواهی امام جعفر صادق را بشناسی اینه، او کارش و این هم خودش.
گفتم برادرم پیش قضات علما وجیه است. مورد احترام و اعتبار است. نقصی در کمالات او نیست الا یک مطلب، پرسید آن مطلب چیست؟ گفتم به امامت شما ایمان ندارد.
فرمود: چرا به امامت من ایمان ندارد؟ گفتم از ورعش.
هر وقت ازاو سوال کردم گفته است تورع من ایجاب می کند که من به امامت او معتقد نشوم. فرمود به برادرت بگو آن ورعت شب نحربلخ کجا بود؟
من این کلمه را نفهمیدم.
از محضر آن حضرت حرکت کردم آمدم نزد برادرم گفتم واقعه این است من رفتم خدمت آن حضرت حال تو را جویا شدند، پس از آنکه شرح حالت را دادم عقیده ات را گفتم این جمله را فرمود: ورعت شب نحر بلخ کجا بود؟ تا این کلمه را برادرم شنید، لرزید.
گفت: اشهد، شهادت می دهم حجت خدا در تمام عالم ابوعبدالله جعفر بن محمد
گفتم چه شد؟ به یک کلمه این جور منقلب شدی؟
گفت خبر نداری کسی که این کلمه را گفته تمام آفاق تمام انفس زیر سایه سلطنت احاطه ی اوست متصل به رب الارباب این قضیه را احدی جز من یک نفر دیگر و خدا احدی خبر ندارد گفتم: شب نحر بلخ چه بوده؟
گفت:یک سفری من به بلخ رفتم مدینه کجا بلخ کجا؟ دو نفر بودیم رسیدیم به نحر بلخ هوا سرد بود رفیق من گفت یا تو برو آتشی طلب کن که ما از سرما برهیم یا من
گفتم تو برو مال را به من سپرد کنیزی داشت صاحب جمال بعد که آن مرد رفت من در آن تاریکی شب با آن کنیز همبستر شدم
این مطلب را جز من و آن کنیز و خدا احدی خبر نداره آن کسی که خبر داده
آن کسی که خبر داد ورعش کجا بود شب نحر بلخ. او کسی است که یعلم خائنه عین... این امام ششم است. کسی که است که عقل مبهوت است. این چه مقامی است. مدینه کجا؟ بلخ کجا؟ او در مدینه تمام عالم را زیر نظر دارد. روز ۲۵ شوال تو را و مرا زیر نظر ندارد؟ این هیآت را نمی بیند. خوشا به حال آن کسانی که او را شناختند.
دست از دامنش بر نداشتند مفضل بن عمر گفت در طواف بودم با آن حضرت بعد از طواف بیرون آمدم. وقتی از مسجدالحرام بیرون آمدیم دیدیم یک زنی با چند بچه نشسته و گریه می کنند و گاوی هم مرده است. پرسید چرا گریه می کنی؟ گفت تمام معیشت من و بچه های یتیم و ب پدر من از این حیوان بود که مرده.فرمود میخواهی من این گاو مرده را زنده کنم. زن گفت با این مصیبت مرهم روی جراحت من می گذاری ؟ مسخره می کنی؟ گاو مرده چطور زنده می شود؟
فرمود اینگونه : قدمش مبارک را به آن حیوان زد. یک مرتبه گاو مرده برخاست. زن فریاد زد ایها الناس عیسی بن مریم آمده است. مفضل گفت:حضرت خودش را میان جمع پنهان کرد که مردم خبر دار نشوند. قدمش کار نفس عیسی بن مریم می کند.در طواف ابو بصیر کنارش راه می رود گفت یابن رسول الله این جمع آیا مورد نجاتن. فرمود یا ابابصیر عده ای خوکند. عده ای سگ اند. ابوبصیر نابیناست. دست را روی چشم ابابصیر کشید تا چشم گشود دیده یک عده دور خانه طواف می کنند اما خوک به اشکال مختلف. یک دست روی چشم کشید هم بصر دارد هم بصیرت. هم ملک داد هم ملکوت. هم چشم نابینا شد بینا، هم باطن اشخاص را یک مرتبه دید. بعد دوباره دست کشید روی چشم. دید،ندیدیه و نه بصیرتی. کسی که به یک نظر دست کشیدن بصر و بصیرت می دهد به یک دست کشیدن بصر و بصیرت را می گیرد. او رییس مذهب ماست. افسوس که این عمر گذشت و ما قدر این حقایق را نفهمیدیم.
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم
کیست در زمین حجت به حق ناطق اسم او نزد اهل آسمان صادق است. . . . عقل در کنه علم او حیران، غرق دریای حکمتش لقمان
هر هیئتی که روز عزای آن حضرت بیرون آید مرهمی است بر قلب امام هشتم خوشا به حال آن کسانی که این سعادت را پیدا کند. آن هیئت برود در صحن علی بن موسی به امام هشتم عرض کند. یابن رسول الله این خدمت من به جدت است.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند
امیدوارم اولا شهر مشهد به تناسب عظمت این مصیبت یک پارچه سیه پوش شود و همه هیآتی که روز عاشورا بیرون میان برای آن کسی که عاشورا او زنده کرده است بیرون بیایین. مبادا از این حسرت گرفتار بشید و نرهید و این سعادت از شما فوت شود. از امروز هم همه تان تصمیم بگیرد از اول قرآن شروع کنید آن قدری که می توانید هر روزه بخوانید و به خود امام زمان هدیه کنید تا دست عنایت او کمک کند شما را به این راه خیر و سعادتها موفق کند.
مددی گر به چراغی نکند آتش تور
چاره تیره شب وادی ایمن چکنم
این قرآن را هر روزه بخوانید و به امام زمان هدیه کنید اگر کسی هر روز سفره ای بچیند در خانه تو هدیه ای بیارد شب عید نوروز چه معامله ای می کنید. عزیز ترین گوهر نزد امام زمان قرآن است. آیا شب قدر که صحیفه عمل و تقدیرات تو به امضای او باید برسد با تو چه معامله ای خواهد کرد.اینها فیوضاتی است که از ما رفته
از هر جای ضرر بازگردید نفع است.مخصوصا جوانها این روایت در کمال اعتبار:
اگر جوانی از جوانی قرآن بخواند و روح او با قرآن آمیخته شود در روز قیامت وقتی که محشور می شود
ذات خدا دو ورق به او می دهد یک ورق به دست راست و یک ورق به دست چپش
در یک ورق نوشته امان از عذاب
ورق دوم نوشته خلود در فردوس اعلا
یک آیه از قرآن بخوان و یک درجه بهشت بالا برو.
در جوانی قرآن بخوان برای امام زمان. اکسیر اعظمی است که حساب ندارد. توفیق بیهوده نصیب کسی نمی شود.
انشا الله با این روش با آن نماز و با آن قرآن با آن کیفیت با آن تعظیم نسبت به راس و رئیس مذهب آبرویی نزد امام هشتم تحصیل خواهید کرد که حد و مرز ندارد.

اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه، فی هذه الساعة وفی کل ساعة ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه أرضک طوعا وتمتعه فیها طویلا.


دفتر آیت الله العظمی وحید خراسانی مد ظله العالی اطلاعیه به مناسبت شهادت رئیس مذهب


دفتر آیت الله العظمی وحید خراسانی مد ظله العالی

اطلاعیه به مناسبت شهادت رئیس مذهب

بسمه تعالی
پیرو توصیه های مکرر و مؤکد مرجعیت شیعه آیت الله العظمی وحید خراسانی - مد ظله العالی- به اقامه عزاداری و ارج گذاشتن به مقام قدس عصمت و طهارت امام جعفر صادق علیه السلام، به مقامی که نبوت و امامت تمام نشد جز وقتی که او بر کرسی تدریس نشست و به جهت توجه دل ها به مقامی که عقل مؤالف و مخالف در عظمت علم و قدرت او مبهوت گشت و در مقابل آن به زانو درآمد، و همچنین برای بزرگداشت شهادت رئیس مذهب یعنی شهادت کسی که نقطه ی وجود بشر به خدا و راهی را که باید انسان برود تا به رضای خدا برسد ، ترسیم نمود و عصاره دین و آیین را به بشریت آموخت و منجی و نجات او از گرداب مهلکه‌ها شد، از عموم مسلمانان دعوت می شود که در روز شهادت حضرت صادق آل محمد علیه السلام با برگزاری هیآت عزاداری در کوچه و بازار به اقامه عزا بپردازند و عاشورای دیگر برپا کنند تا بر دنیا معلوم شود که این مملکت زیر پرچم کیست، و برای غربت او و بارگاه ویران شده اش به سر و سینه بزنند تا دعای آن حضرت شامل آنان شود که فرمود: " اللهم ارحم الصرخة التی کانت لنا "، و عرض تسلیت به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان علیه السلام باشد .



بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی در آستانه شهادت مظلومانه حضرت امام جعفر صادق علیه السلام



بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی در آستانه شهادت مظلومانه حضرت امام جعفر صادق علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

کار و تلاش و دستگیرى از مستمندان
امام صادق علیه السلام نه تنها دیگران را دعوت به کار و تلاش مى کرد، بلکه خود نیز با وجود مجالس درس و مناظرات و ... در روزهاى داغ تابستان، در مزرعه اش کار مى کرد. یکى از یاران حضرت مى گوید: آن حضرت را در باغش دیدم، پیراهن زبر و خشن بر تن و بیل در دست، باغ را آبیارى مى کرد و عرق از سر و صورتش مى ریخت، گفتم: اجازه دهید من کار کنم. فرمود: من کسى را دارم که این کارها را بکند ولى دوست دارم مرد در راه به دست آوردن روزى حلال از گرمى آفتاب آزار ببیند و خداوند ببیند که من در پى روزى حلال هستم. (1) 
حضرت در تجارت نیز چنین بود و بر رضایت خداوند تاکید داشت. لذا وقتى کار پرداز او که با سرمایه امام براى تجارت به مصر رفت و با سودى کلان برگشت، امام از او پرسید: این همه سود را چگونه به دست آورده اى؟ او گفت: چون مردم نیازمند کالاى ما بودند، ما هم به قیمت گزاف فروختیم. امام فرمود: سبحان الله! 
علیه مسلمانان هم پیمان شدید که کالایتان را جز در برابر هر دینار سرمایه یک دینار سود نفروشید! امام اصل سرمایه را برداشت و سودش را نپذیرفت و فرمود: اى مصادف! چکاچک شمشیرها از کسب روزى حلال آسان‎تر است. (2) 
حقیقت این است که امام در نهایت علاقه به کار و تلاش، هرگز فریفته درخشش درهم و دینار نمى شد و مى دانست که بهترین کار از نظر خداوند تقسیم دارایى خود با نیازمندان است، حقیقتى که ما هرگز از عمق جان بدان ایمان عملى نداشته و نداریم. امام خود درباره باغش مى فرمود: وقتى خرماها مى رسد، مى گویم دیوارها را بشکافند تا مردم وارد شوند و بخورند. همچنین مى گویم ده ظرف خرما که بر سر هر یک ده نفر بتوانند بنشینند، آماده سازند تا وقتى ده نفر خوردند، ده نفر دیگر بیایند و هر یک، یک مد خرما بخورند. آنگاه مى خواهم براى تمام همسایگان باغ (پیرمرد، پیرزن، مریض، کودک و هر کس دیگر که توان آمدن به باغ را نداشته) یک مد خرما ببرند. پس مزد باغبان و کارگران و ... را مى دهم و باقى‎مانده محصول را به مدینه آورده بین نیازمندان تقسیم مى کنم و دست آخر از محصول چهار هزار دینارى، چهارصد درهم برایم مى ماند. (3) 
 
ساده زیستى و همرنگى با مردم 
امام همانند مردم معمولى لباس مى پوشید و در زندگى رعایت اقتصاد را مى کرد. مى فرمود: بهترین لباس در هر زمان، لباس معمول همان زمان است. لذا (4) گاه لباس نو و گاه لباس وصله‎دار بر تن مى کرد. لذا وقتى سفیان ثورى به وى اعتراض مى کرد که: پدرت على لباسى چنین گرانبها نمى پوشید، فرمود: زمان على علیه السلام زمان فقر و اکنون زمان غنا و فراوانى است و پوشیدن آن لباس در این زمان، لباس شهرت است و حرام ... پس آستین خود را بالا زد و لباس زیر را که خشن بود، نشان داد و فرمود: لباس زیر را براى خدا و لباس نو را براى شما پوشیده ام. (5) 
با این همه حضرت همگام و همسان با مردم بود و اجازه نمى داد، امتیازى براى وى و خانواده اش در نظر گرفته شود. و این ویژگى هنگام بروز بحران هاى اقتصادى و اجتماعى بیشتر بروز مى یافت. از جمله در سالى که گندم در مدینه نایاب شد، دستور داد گندم هاى موجود در خانه را بفروشند و از همان، نان مخلوط از آرد جو و گندم که خوراک بقیه مردم بود، تهیه کنند و فرمود: «فان الله یعلم انى واجدان اطعمهم الحنطه على وجهها ولکنى احب ان یرانى الله قد احسنت تقدیر المعیشه.» (6) خدا مى داند که مى توانم به بهترین صورت نان گندم خانواده ام را تهیه کنم؛ اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه‎ریزى صحیح زندگى ببیند. 
 
شجاعت
امام صادق علیه السلام در برابر ستمگران از هر طایفه و رتبه اى به سختى مى ایستاد و این شهامت را داشت که سخن حق را به زبان آورد و اقدام حق‎طلبانه را انجام دهد، هر چند با عکس العمل تندى رو  به رو شود. لذا وقتى منصور از او پرسید: چرا خداوند مگس را خلق کرد؟ فرمود: تا جباران را خوار کند. و به این ترتیب منصور را متوجه قدرت الهى کرد. (7) و آنگاه که فرماندار مدینه در حضور بنى‎هاشم در خطبه هاى نماز به على علیه السلام دشنام داد، امام چنان پاسخى کوبنده داد که فرماندار خطبه را ناتمام گذاشت و به سوى خانه اش راهى شد. (8) 

 همزیستى و مدارا با مسلمانان 
امام صادق علیه السلام شیعیان را به همزیستى با اهل تسنن دعوت مى کرد تا به این طریق هم شیعیان از جامعه اکثریت منزوى نشوند و هم بتوان احکام و اصول شیعى را با ملاطفت به آنان منتقل کرد. از این روى در مدار حق با مسامحه با آنان رفتار مى شد، اما این سهل گرفتن هرگز به معناى زیر پاى گذاشتن اصول نبود و آن جا که مسئله اصولى در میان بود، حضرت هرگز تسلیم نمى شد. از جمله در یکى از سفرها، امام صادق علیه السلام به حیره (میان کوفه و بصره) آمد. در آن جا منصور دوانیقى به خاطر ختنه فرزندش جمعى را به مهمانى دعوت کرده بود.
امام نیز ناگزیر در آن مجلس حاضر شد. وقتى که سفره غذا را انداختند، هنگام صرف غذا، یکى از حاضران آب خواست ولى به جاى آن، شراب آوردند، وقتى ظرف شراب را به او دادند، امام بى درنگ برخاست و مجلس را ترک کرد و فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ملعون مَن جلس على مائده یشرب علیها الخمر» (9) ؛ ملعون است کسى که در کنار سفره اى بنشیند که در آن سفره شراب نوشیده شود.
امام حتى در مجالس عمومى خلیفه نیز حاضر نمى شد؛ زیرا حکومت را غاصب مى دانست و حاضر نبود با پاى خود بدان جا برود، زیرا با این کار از ناحق بودن آنان، چشم‎پوشى مى شد و تنها زمانى که اجبار بود به خاطر مصالح اهم به آنجا مى رفت؛ لذا منصور ضمن نامه اى به وى نوشت: چرا تو به اطراف ما مانند سایر مردم نمى آیى؟ امام در پاسخ نوشت: نزد ما چیزى نیست که به خاطر آن از تو بترسیم و بیاییم، نزد تو در مورد آخرتت چیزى نیست که به آن امیدوار باشیم. تو نعمتى ندارى که بیاییم و به خاطر آن به تو تبریک بگوییم و آنچه که اکنون دارى آن را بلا و عذاب نمى دانى تا بیاییم و تسلیت بگوییم. منصور نوشت: بیا تا ما را نصیحت کنى. 
امام نیز نوشت: کسى که آخرت را بخواهد، با تو همنشین نمى شود و کسى که دنیا را بخواهد، به خاطر دنیاى خود تو را نصیحت نمى کند. (10) 
 
علم امام صادق علیه السلام و اقدامات وى 
آنچه به دوره امامت حضرت امام صادق علیه السلام ویژگى خاصى بخشیده، استفاده از علم بى کران امامت، تربیت دانش‎ طلبان و بنیان‎گذارى فکرى و علمى مذهب تشیع است. در این باره چهار موضوع قابل توجه است: 
الف- دانش امام. 
ب- ویژگى هاى عصر آن حضرت که منجر به حرکت علمى و پایه‎ریزى نهضت علمى شد. 
ج- اولویت ها در نهضت علمى. 
د- شیوه ها و اهداف و نتایج این نهضت علمى. 
  

ادامه مطلب ...

برگزاری مراسم عزاداری شهادت امام صادق (علیه السلام) در مسجد اعظم قم


برگزاری مراسم عزاداری شهادت امام صادق (علیه السلام) در مسجد اعظم قم



اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا جَعفَرَ بنَ مُحمَّدٍ الصّادِق

بیست و پنجم شوال روز ماتم اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)

در شهادت جانگداز

امام جعفربن محمد الصادق(علیهما افضل التحیة و الثناء)

است و در این روز حوزه­های علمیه و جامعه شیعه به پاس مجاهدات بی ­نظیر آن امام همام در نشر معارف شیعه، در فرصتی نادر و پس از ضربات بنیان کن و جانکاه دستانِ آلوده پرچمداران بنیان­های جاهلی، در پوشش دین بر پیکر ارزش های اصیل مکتب، به سوگ می ­نشینند.

با عرض ادب و تسلیت به قلب مقدس و داغدار

حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا له الفداء)

اعلام می­ دارد، مجلسی به مناسبت ایام صادقیه،

برگزار می ­گردد.

سخنرانان مراسم:

شب اول و دوم خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام  والمسلمین آقای نظری منفرد

شب سوم خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام والمسلمین  آقای میرشفیعی

زمان: یکشنبه 18 مرداد 1394 به مدت سه شب بعد از نماز مغرب و عشاء

مکان: مسجد اعظم قم

دفتر تولیت مسجد اعظم قم


برگزاری مراسم عزاداری شهادت امام صادق (علیه السلام) در دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی


برگزاری مراسم عزاداری شهادت امام صادق (علیه السلام) در دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی






السَّلامُ عَلَیکَ یا جَعفَرَ بنَ مُحمَّدٍ الصّادِق

بیست و پنجم شوال روز ماتم اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)

در شهادت جانگداز

امام جعفربن محمد الصادق(علیهما افضل التحیة و الثناء)

است و در این روز حوزه­های علمیه و جامعه شیعه به پاس مجاهدات بی ­نظیر آن امام همام در نشر معارف شیعه، در فرصتی نادر و پس از ضربات بنیان کن و جانکاه دستانِ آلوده پرچمداران بنیان­های جاهلی، در پوشش دین بر پیکر ارزش های اصیل مکتب، به سوگ می ­نشینند.

با عرض ادب و تسلیت به قلب مقدس و داغدار

حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا له الفداء)

اعلام می ­دارد، مجلسی به مناسبت ایام صادقیه،

در دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)

با حضور اندیشمندان، اساتید، روحانیون، عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)،

اقشار مختلف مردم متدین و هیأت مذهبی

برگزار می گردد.

سخنرانان مراسم:

دانشمند محترم و خطیب ارجمند 

حجت الاسلام والمسلمین آقای میرشفیعی

و

دانشمند محترم و خطیب ارجمند

حجت الاسلام و المسلمین آقای سید حسین مومنی

زمان: سه شنبه 20 مرداد 1394 مصادف با 25 شوال 1436

ساعت 11 صبح

مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (دامت برکاته)




امام صادق (علیه السلام) :از حقیقت ایمان این است که حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نیز ..



امام صادق (علیه السلام)


اِنَّ مِن حَقیقَةِ الایمانِ اَن تُؤثِرَ الحَقَّ وَ اِن ضَرَّکَ عَلَى الباطِلِ وَ اِن نَفَعَکَ وَ اَن لا یَجوزَ مَنطِقُکَ عِلمَکَ؛


از حقیقت ایمان این است که حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نیز از حقیقت ایمان آن است که گفتار تو از دانشت بیشتر نباشد.


محاسن، ج 1، ص 205

جوی آباد محله بختیاری ها ؛ شهادت رئیس مکتب حقه تشیع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق علیه سلام ،قافله عزا ، خیابان شمس





اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا جَعفَرَ بنَ مُحمَّدٍ الصّادِق

بیست و پنجم شوال روز ماتم اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)

در شهادت جانگداز

امام جعفربن محمد الصادق(علیهما افضل التحیة و الثناء)

است، و در این روز جامعه شیعه به پاس مجاهدات بی­نظیر آن امام همام در نشر معارف شیعه، در فرصتی نادر و پس از ضربات بنیان کن و جانکاه دستانِ آلوده پرچمداران بنیان­های جاهلی، در پوشش دین بر پیکر ارزش های اصیل مکتب، به سوگ می­نشینند.

............................................................................................

جوی آباد محله بختیاری ها

شهادت رئیس مکتب حقه تشیع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق علیه سلام

قافله عزا داری

خیابان شمس روبروی مسجد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله

وعده ما بعداز ظهر شهادت


گرامیداشت هشتم شوال المکرم سالروز تخریب حرم مطهر ائمه بقیع (علیهم السلام)


گرامیداشت هشتم شوال المکرم سالروز تخریب حرم مطهر ائمه بقیع (علیهم السلام)



السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله

هشتم شوال المکرم 

سالروز تخریب حرم مطهر ائمه بقیع (علیهم السلام) 

 را خدمت حضرت حجت بن الحسن العسکری (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

و همه شیعیان جهان تسلیت عرض می نمائیم.

به همین مناسبت ویژه برنامه سوگواری در

دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)

برگزار میگردد.

سخنران:

خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام  والمسلمین آقای سید حسین مومنی

همراه با مداحی مداح اهل بیت (علیهم السلام)

زمان:  شنبه 8 شوال 1436 مصادف با 3 مرداد 1394

ساعت: 11 صبح

مکان: قم، خیابان انقلاب، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)

گفتگوی خبرگزاری حوزه با حضرت آیت الله علوی بروجردی به مناسبت سالروز تخریب قبورائمه بقیع (علیهم السلام)


گفتگوی خبرگزاری حوزه با حضرت آیت الله علوی بروجردی به مناسبت سالروز تخریب قبورائمه بقیع (علیهم السلام)

بسم الله الرحمن الرحیم

پیشینه تخریب قبورائمه (ع) از حرم امام علی (ع) تا قبرستان بقیع

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی در گفت و گو معظم له با خبرگزاری حوزه،‌ به مناسبت سالروز تخریب قبور مطهر ائمه بقیع (علیهم السلام) ایشان فرمودند:

 روز هشتم شوال  یادآور واقعه‌ بسیار تلخ تخریب قبور مطهر ائمه بقیع (ع) در مدینه است: داستان تخریب قبور، در تاریخ اسلام سابقه دارد و نکته ای که باید در ابتدا به آن اشاره کرد این است که در دوران اولیه، دو قبر به طور ویژه مورد هجمه واقع شدند که نخست قبر مطهر امیرالمؤمنین (ع) در نجف و دیگری قبر مطهر سیدالشهدا(ع) در کربلا بوده است.

وی با بیان این که حضرت علی(ع) چه پیش از شهادت و چه بعد از آن، مورد دشمنی و هجمه گسترده‌ای قرار داشتند، اظهار داشت: جریان خوارج و دشمنی های آنان با حضرت امیر(ع) از یک سو و کینه و دشمنی بنی‌امیه با آن حضرت از سوی دیگر، ایشان را مورد تکفیر شدید قرار داد؛ به گونه‌ای که به مدت شصت سال به طور رسمی بر سر منابر، آن حضرت سب می‌شدند.

این استاد حوزه ادامه داد: امام علی(ع) مسائل آینده را پیش‌بینی کرده بودند؛ از این‌رو در وصیت خود اعلام داشتند که قبر ایشان مخفی باشد و کسی از آن آگاه نباشد و روایات مختلفی در این زمینه وجود دارد.

آیت الله علوی بروجردی ابراز داشت: در روایتی آمده است که شب هنگام، چهار تابوت از چهارگوشه کوفه بیرون رفت تا حتی سمت و سوی محل دفن این امام همام نیز مشخص نباشد؛ ازاین‌رو قبر امیرالمؤمنین(ع) در شهر نجف، مدت‌ها مخفی بود.

وی افزود: همچنین در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که در سفری همراه با پدرم به بیابانی رسیدیم و در آنجا پدرم کناری نشست و شروع کرد به اظهار ادب و گریه کردن. پرسیدم اینجا کجاست؟ فرمودند: قبر جدمان علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) است. این قبر جز برای افرادی خاص، همچون امام صادق(ع) مخفی بود و در زمان هارون‌الرشید آشکار شد؛ یعنی در تمام دوران بنی‌امیه قبر حضرت امیر(ع) مخفی بود.

 این استاد حوزه با اشاره به داستان کشف قبر امیرالمؤمنین(ع)، خاطرنشان ساخت: آن گونه که در کتاب‌های اهل سنت نقل شده، داستان از این قرار است که روزی هارون‌الرشید برای شکار به بیرون بغداد رفته و آهویی را دنبال کرده بودند تا اینکه با صحنه‌ شگفتی مواجه شدند. دیدند که این حیوان به‌جای اینکه فرار کند، در نقطه ای نشست و هرچه به او نزدیک می‌ شدند، با آرامش و بدون هیچ وحشتی نشسته بود و حرکت نمی‌کرد. هارون به اطرافیانش گفت: اینجا خصوصیتی دارد که این حیوان این گونه مؤدب نشسته است. او به اینجا پناه آورده است. ازاین‌رو پیرمردان آن منطقه را آوردند و درباره آن محل از آنان پرس‌وجو کردند. آنان گفتند: از پدرانمان شنیدیم که قبر امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) در این منطقه است و بعدها نیز همین مطلب را از حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع) هم استفسار کردند. پس از آن، بنایی در همان زمان بر روی قبر ساخته شد؛ اما متوکل عباسی چون می دید که قبر آن حضرت ملجأ و پناهگاه شیعیان است و مردم به زیارت آن می‌روند، آن بنا را تخریب کرد و از بین برد.

* تخریب قبر سیدالشهدا (ع)

آیت الله علوی بروجردی با بیان اینکه نمونه دیگر از تخریب قبور در دوران نخستین اسلام، تخریب بارگاه سیدالشهدا(ع) است، تصریح کرد: شرایط خاص کربلا به گونه‌ای بود که این امکان وجود نداشت که قبر مخفی باشد؛ یعنی از همان روز اربعین که طبق نقل فریقین، جابربن‌عبدالله انصاری، صحابی بزرگ پیامبر(ص) با آن کیفیت، به زیارت امام حسین(ع) آمد، محل دفن آن حضرت مشخص بود. پیش از آن هم بنی‌اسد که در دفن شهدای کربلا مشارکت داشتند، شب های جمعه برای زیارت ایشان به کربلا می‌آمدند. بنی‌امیه خیلی متعرض قبر امام حسین(ع) نشدند؛ چون در آن زمان، اصلاً مقتضی نبود که بنایی بر روی قبر ساخته شود؛ بلکه آن را با علامت مشخص می‌کردند؛ اما در زمان بنی‌عباس، فضای مناسبی فراهم شد؛ چون آنها با شعار «الرضا من آل محمد» پیش آمدند؛ یعنی تنها خاندان رسالت که آن همه ظلم بر ایشان روا داشته شده است، می‌توانند به قدرت برسند؛ به همین دلیل عباسیان در آغاز امر، به قبور ائمه(ع) احترام می‌گذاشتند. مثلاً ابوالعباس سفاح، خلیفه اول عباسی، بنایی برای قبر امیرالمؤمنین(ع) بنا کرد و برای قبر سیدالشهدا(ع) هم کارهایی انجام داد. پس از او نیز دوباره بنایی بر روی قبر ابی عبدالله(ع) ساخته شد؛ اما بعدها خلفای عباسی به تخریب‌ آن پرداختند.

وی ادامه داد: اوج این مسئله، در دوران متوکل است؛ چراکه وی هرچند عباسی بود و عباسیان پسرعموهای اهل بیت(ع) بودند؛ اما دشمنی بسیار فوق‌العاده ای با ایشان داشت و این دشمنی را آشکار کرده؛ چراکه نه‌تنها قبر سیدالشهدا(ع) را خراب کرد؛ بلکه بر روی قبر آب نیز بست و با گاوآهن قبر را شخم زد.

این استاد حوزه بیان داشت: در تاریخ نقل شده است گاوی که برای شخم زدن آورده بودند،‌ وقتی به نزدیکی‌ قبر سیدالشهدا(ع) رسید،‌ ایستاد و دیگر پیشروی نکرد؛ ولی چندین بار این کار را تکرار کردند؛ اما آن گاو دوباره همان‌جا می‌ایستاد و پس از آن اطراف قبر امام حسین(ع) را حائر حسینی نامیدند.

آیت الله علوی بروجردی با بیان اینکه به زائران قبر أبی عبدالله(ع) جسارت نیز می کردند، گفت: نخست، زائران را می کشتند؛ اما وقتی مشاهده کردند که نمی‌توانند حریف آنها شوند و هرچه می کشند، باز هم می آیند، گفتند: هر کس که به زیارت سیدالشهدا(ع) بیاید، یک دستش را می بریم؛ باز هم زائران به زیارت می‌آمدند.

وی ادامه داد: در تاریخ نوشته‌اند که شخصی به قصد زیارت امام حسین(ع) خواست به کربلا برود. دیدند که او دو دست ندارد! گفتند: تو که دست نداری، چه چیزی می خواهی بدهی که بتوانی بروی؟ گفت: من در سفرهای قبلی دست‌هایم را دادم، دیدم با یک پا هم می توانم بروم؛ ازاین‌رو آمدم که یک پای من را ببرید تا من بتوانم به زیارت بروم.

این استاد حوزه با اشاره به اینکه این شور شوق و عشق ارادتمندان و علاقه‌مندان، این بنیان را سر پا نگه داشت و در نتیجه، متوکل ها از صحنه خارج شدند، اظهار داشت: ظاهراً معتمد عباسی یا یکی دیگر از خلفای عباسی همراه با  یکی از اصحابش به بیرون رفته بودند. مقابر بنی‌عباس همه مخروبه و بسیار کثیف بودند. همراه خلیفه به او اعتراض کرد و گفت: ببینید؛ مقابر بنی‌هاشم چراغ دارد و زائران به آنجا می‌روند؛ اما چرا قبور پدران شما به این صورت است؟ آنها را تمیز و بنایشان را مرمت کنید و برای تشویق مردم به زیارتشان، به آنها پول بدهید. خلیفه عباسی که انسان آگاهی بود، گفت: ما همه این کارها را کرده‌ایم و پاسخ نداده است. آنچه که مردم را برای زیارت این قبور می کشاند، دل این مردم است و ما در دل آنها جایگاهی نداریم؛ ما در دلها نیستیم و قدرتمان ظاهری است.

*وهابیت و تخریب قبور ائمه(ع)

آیت الله علوی بروجردی با اشاره به تاریخچه وهابیت و با بیان اینکه این گروه پیروان ابن‌تیمیه و عقاید او به شمار می‌روند، ابراز داشت: ابن‌تیمیه دارای دیدگاه‌هایی است که نیاز به نقد دارد و با گذشت زمان محمدبن‌عبدالوهاب مکتب او را به نوعی بازسازی کرد و با استقبال اهل نجد و بنی‌تمیم مواجه شد.

وی ادامه داد: بنی‌تمیم سابقاً از خوارج بودند و با اهل‌بیت(ع) دشمنی داشتند. به هر حال، حکومت وهابیت بر پایه‌های زور شمشیر و حمایت قدرت‌های خارجی شکل گرفت؛ چراکه آنها پس از تصرف مدینه، قبور ائمه بقیع(ع) را تخریب کردند و همچنین قصد تخریب قبر رسول اکرم(ص) را نیز داشتند که به دلیل اعتراض شدید مسلمانان موفق نشدند.

این استاد حوزه با بیان اینکه امروزه در همه جای دنیا احترام به اسوه‌ها و الگوهای مقاومت هر کشور به رسمیت شناخته شده است، خاطرنشان کرد: در هر کشوری (حتی همین کشوری که پرچم وهابیت را بر دوش دارد) یکی از برنامه‌های رسمی آنها در مراسم استقبال از سران ممالک، ادای احترام به مؤسس آن کشور یا نظام و یا تجلیل از سرباز گمنام آن سرزمین است؛ چراکه این مسئله در دنیا به رسمیت شناخته شده است و شیعیان نیز برای بزرگداشت پیشوایان دینی، قبور ایشان را دایر نگه می‌دارند و آنها را مورد توجه و احترام قرار می‌دهند.

آیت الله علوی بروجردی افزود: این مسئله، امری عقلایی است که در همه جا پذیرفته شده است؛ حتی کسانی هم که مذهب ندارند، این را پذیرفته‌اند. در مسکو، بدن مومیایی‌شده «لنین» هنوز هست و افراد، نه برای زیارت، بلکه برای دیدن و ادای احترام، به آنجا می‌روند.

وی با بیان اینکه رشته دشمنی با اهل‌بیت(ع) هنوز هم ادامه دارد، تصریح کرد: ما در سال‌های گذشته نیز مشاهده کردیم که این دشمنی در سامرا تکرار شد و این گروه، به‌محض اینکه در گوشه ای از دنیا تسلط پیدا میکنند، دنائت و پستی خود را اعمال و دشمنی خود را اظهار کرده و آنچه منتسب به اهل‌بیت(ع) است را قلع و قمع می‌کنند؛ حتی اخیراً سلفی های مصر در این کشور هم چنین اقداماتی را شروع کردند که با هجمه مردم روبه‌رو شدند و جلوی این تحرکات گرفته شد.

تخریب قبور، بهانه‌ای برای تخریب اهل‌بیت (ع)

این استاد حوزه گفت: هرچند وهابیان بنای روی قبور را به طور کلی حرام می‌دانند؛ اما روشن است که هدف آنان تخریب قبور و در نتیجه، از بین بردن مکتب امامان همام است.

آیت الله علوی بروجردی بیان داشت: وهابیون حتی در مملکت خود بناهای یادبود درست می کنند و جشن‌های استقلالی می گیرند که زمانی همه این ها شرک بود؛ اما وقتی به اهل‌بیت(ع) میرسند، چنین اظهار دشمنی می کنند.

وی تصریح کرد: معروف است که مفتی درگذشته عربستان، بن‌باز، با افتخار اظهار می کرد که من بیش از چهل سال است که به زیارت پیامبر(ص) نرفته ام.

این استاد حوزه با اشاره به استدلالات وهابیون برای دفاع از مرام خود و توجیه تخریب قبور، اظهار داشت: نخستین استدلال آنان این است که در اسلام اصل زیارت قبور نداریم؛ چون زائران به این قبور  پناه می‌آورند و صاحبان قبر را شفیع قرار می‌دهند و شفاعت شرک است.

*اثبات شفاعت

 آیت الله علوی بروجردی با اشاره به مسئله شفاعت، ابراز داشت: صریح آیه قرآن است که "مَنْ ذَا الّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ" یعنی «چه کسی می تواند نزد خدا برای کسی شفاعت کند، مگر به اذن خدا؟»؛ پس اصل شفاعت ممکن، درست و مشروع است؛ ولی به این شرط که حتماً باید به اذن خدا باشد؛ حال، مکتبی مانند مکتب تشیع، می گوید: ما این اذن الهی برای شفاعت را ثابت می کنیم؛ پس شفاعت شرک نیست و التزام به شفاعت یا شفیع قرار دادن کسی، موجب شرک نمی شود.

*اثبات زیارت

وی با بیان مسئله زیارت و اثبات آن، خاطرنشان ساخت: در مستدرک الصحیحین نقل شده است که رسول اکرم(ص) فرمودند: کسی که حج و عمره به جا بیاورد و مرا زیارت نکند، به من جفا کرده است. اخیراً جزوه‌هایی در بین افرادی که به عمره می روند پخش کرده بودند که این روایت، سخیف و جعلی است؛ در حالی که در مستدرک الصحیحین نقل شده است و بسیاری از بزرگان اهل تسنن و فقهای ایشان، به این روایت استناد کرده‌اند.

حذف اهل‌بیت(ع) هدف اصلی وهابیت

این استاد حوزه با تأکید بر اینکه حذف اهل بیت(ع) هدف اصلی وهابیت است، تصریح کرد: روشن است که مشکل وهابیون، نه مسئله زیارت است و نه مسئله شفاعت؛ بلکه هدف آنان شکستن اساس اهل‌بیت(ع) است که پیامبر(ص) آن را هم‌ردیف با قرآن و عِدل آن قرار داده بود.

آیت الله علوی بروجردی با اشاره به اینکه عترت یکی از دو ثقل است، گفت:وهابیون قصد دارند که این ثقل را بکوبند و برای کوبیدن این ثقل، مجبور شدند علم کلام را متحول کنند و خدا را از عدالت انداختند و در همین راستا نظریه جبر را حاکم کرده و با اثبات مسئله تصویب، برای خدا حکمی قائل نشده و در نهایت باعث سقوط مسلمانان به ورطه ای شدند که امروزه هر مکتب غیرالهی به این مکتب شرافت دارد و همین مسئله تأثیرات منفی بر فقه نیز گذاشته است.

وی یادآور شد: با چنین فقه و کلامی و با عقایدی همچون عقیده ابن‌تیمیه درباره تجسم خدا، دیگر نمی توان به تثلیث مسیحیت اشکال وارد کرد و در همین راستا باید گفت: چگونه است که عقیده تجسم خدا شرک نیست؛ اما شفاعتی که بر اساس آیه مَنْ ذَا الّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ مشروعیت دارد، شرک است؟

این استاد حوزه اظهار داشت: مسئله، بحث شرک و توحید نیست؛ بلکه مسئله این است که عترت باید از بین برود و از دل ها خارج شده و به هر صورتی باید این کار انجام شود.

*پیروزی فکر و مکتب بر تخریب قبور

آیت الله علوی بروجردی با بیان اینکه با کشتن و ترور و با تخریب قبور، هیچ‌گاه نمی‌توان فکر را از بین برد، ابراز داشت: مکتب با تخریب یک بنا از بین نخواهد رفت و این گروه گمان می کنند اکنون که قبور امام مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) تخریب و با خاک یک‌سان شده، توجه از آنها برداشته شده است؛ اما در ایام عمره یا حج، معلوم می‌شود که چقدر مورد توجه‌اند.

وی ادامه داد: شیعیان عربستان در روزهای معمولی جرأت نمی کنند به زیارت ائمه بقیع بروند؛ ولی وقتی زائران از کشورهای دیگر می‌آیند، آنها هم جسارت پیدا کرده و به زیارت می‌آیند.

این استاد حوزه یادآور شد: در تمام بقیع، توجهی که به این چهار قبر می‌شود، در هیچ منطقه ای از بقیع دیده نمی شود و بعد از این چهار قبر، قبری که عجیب مورد توجه و زیارت است، قبر ام البنین(س) است که از وابستگان به همین خاندان می باشد.

آیت الله علوی بروجردی تصریح کرد: به هر حال، همان گونه که جریان لعن امیرالمؤمنین(ع) به مدت شصت سال، حادثه عجیب و لکه ننگی در تاریخ اسلام است؛ تخریب قبور ائمه نیز چه در زمان متوکل و چه در این زمان توسط بهائیان، لکه ننگی است و نه‌تنها نزد عاشقان اهل‌بیت(ع) و نه پیش افراد متدین، بلکه نزد همه عقلای عالم و همه اهل فکر، کاری ناشایست و نادرست است.

وی در پایان با بیان اینکه امیدواریم که خداوند به همه ما توفیق دهد تا بتوانیم فکرمان را اصلاح کرده و درست بیاندیشیم، گفت: چوبی که مسلمانان در طول تاریخ 1400 ساله خود خوردند، از کج‌فکری‌ها، بی‌بصیرتی ها و انحرافات بوده که متأسفانه هنوز همچنان ادامه می دهند.



حضرت آیت الله العظمی روحانی: همه دنیا و متعلقات آن در اختیار امام معصوم است

 

حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (مدظله العالی) به شبهه ای درباره میزان اختیارات و تصرفات ائمه معصومین صلوات الله اجمعین پاسخ داده اند که در ادامه ترجمه فارسی جواب معظم له را می خوانید:


بسم الله الرحمن الرحیم

از آیات و روایات استفاده می‌شود که دنیا و آنچه در آن است متعلق به حجت خداست و او می‌تواند در آنها آنگونه که صلاح می‌داند تصرف کند. به عنوان مثال ابن ریان از اصحاب امام حسن عسگری (علیه السلام) در نامه‌ای از حضرتش ا‌ینگونه سوال می‌کند: به ما روایتی رسیده است که دلالت دارد که خمس اموال دنیا متعلق به رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است. {آیا این روایت درست است؟}

حضرت در پاسخ چنین نگاشتند:

«إِنَّ الدُّنْیَا وَ مَا عَلَیْهَا لِرَسُولِ الله‏ صلی الله علیه و آله».

یعنی زمین و آنچه روی آن است متعلق به رسول الله (صلی الله علیه وآله) می‌باشد.


یا روایت ابو بصیر از اصحاب امام صادق (علیه السلام) که از امام سوال می‌کند:

آیا بر امام واجب است که زکات اموال خودش را بدهد؟

امام (علیه السلام) پاسخ دادند:

«أَحَلْتَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ أَمَا عَلِمَتْ أَنَّ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةَ لِلْإِمَامِ یَضَعُهَا حَیْثُ یَشَاءُ وَ یَدْفَعُهَا إِلَى مَنْ یَشَاءُ جَائِزٌ لَهُ ذَلِکَ مِنَ اللَّه‏ ...».

یعنی: سخن بی معنایی گفتی! آیا نمیدانی که دنیا و آخرت از آن امام است و آن را در هر جا که بخواهد استفاده می کند و به هر که بخواهد عطاء می کند و این اجازه را از جانب خدا دارد...


این دسته از آیات و روایات سلطه مردم بر اموال خودشان را نفی نمی کند بلکه برای خدا و حجت خدا سلطه ای فوق سلطه مردم ثابت می کند. سلطه ای که برای خدای تعالی بالذات ثابت است و برای حجت الله با اذن خدا ثابت می شود. روایت اخیر به همین مضمون اشاره دارد: «جَائِزٌ لَهُ ذَلِکَ مِنَ اللَّه».


این نکته لطیف در ماجرای تصرف امام کاظم (علیه السلام) در مزرعه مردی که به ایشان دشنام داده بود روشن می شود. داستان از این قرار بود که از مردمان مدینه شخصی بود تندخو که امام کاظم (علیه السلام) را دشمن می داشت به صورتی که هرگاه با ایشان روبرو می شد زبان به ناسزا می گشود و بی احترامی بسیار می کرد.

صبر اصحاب امام از این رفتار مرد سر آمد و تصمیم به قتل او گرفتند و این مطلب را با امام (علیه السلام) در میان گذاشتند اما حضرت آن ها را از تصمیمشان باز داشت. مدتی بعد موسی بن جعفر (علیهما السلام) نشانی مزرعه او را از اصحاب گرفتند و روانه شدند. مرد تندخو ناگهان امام را دید که سوار بر مرکب وارد گندمزار او می شوند. او که از پامال شدن محصولش به شدت خشمگین بود بنای فریاد کردن را گذاشت اما حضرت بی اعتنا به نارضایتی او به سمتش رفتند از مرکب پیاده شدند و به گرمی با او احوالپرسی نموده و سخن گفتند. این برخورد دوستانه خشم مرد را فرونشاند و با امام مشغول صحبت شد. امام کاظم (علیه السلام) در پایان چند برابر آن خسارتی که مرد تخمین زده بود به او پرداختند و از وی جدا شدند و با این ملاطفت و هدیه نظر آن مرد را برای همیشه تغییر دادند به صورتی که بعدها وقتی امام را می دید می گفت الله اعلم حیث یجعل رسالته.

شاهد کلام اینکه اگر نبود که همه دنیا از آن امام است و او می تواند به نحوی که صلاح می داند در آن تصرف کند، ورود امام به مزرعه مرد نادان در حالی که او ناراضی بود حرام بود و حرام و کمتر حرام هیچگاه از معصوم سر نمی زند. صلوات الله علیهم اجمعین



زیارت، چیستی، هدف و چرای تأکید بر آن



چیستى معناى زیارت‏


واژه «زیارت» از «زَور» گرفته شده است، ابن فارس واژه شناس معروف، در کتاب معجم مقاییس اللغه می‌نویسد:
الزاء والواو والراء، أصل واحد یدلّ على المیل والعدول؛1
این واژه که از حروف «ز»، «و» و «ر» تشکیل شده، نشان دهنده تمایل و عدول است. حالِ زایر نیز از همین مقوله است؛ چرا که وقتى فردى به زیارت فرد دیگرى مى‏رود، تمایل به سوى او یافته و از دیگران عدول مى‏کند. زایر یعنى کسى که به یک طرف میل پیدا مى‏کند و از ماسواى آن عدول مى‏نماید. پس واژه «زَور» به معناى میل و عدول است. براى مثال، زایرى که به آستان بوسى و زیارت امام رضا علیه السلام شرف‏یاب مى‏شود، در واقع به حضرتش میل نموده و خود را با تمام وجود در محضر آن حضرت مى‏بیند و از ماسواى آن بزرگوار عدول و اعراض کرده است.
محدّث بزرگوار شیخ طریحى در مجمع البحرین مى‏نویسد: در دعایى آمده است:
اللهمَّ اجعلنی من زوّارک؛2
خدایا! مرا از زایران خود قرار بده.
این دعا چه معنایى دارد؟ چرا که خداى تعالى جسم نیست تا مکانى خاصّ و جهتى معیّن داشته باشد.
معناى دعا چنین است: خدایا! مرا آن چنان قرار بده که فقط به تو تمایل و توجّه داشته باشم.
وقتى انسان به خدا تمایل نمود، در واقع از ماسواى حضرت بارى تعالى اعراض و عدول کرده است و از کسانى شده که به آن درگاه باشکوه پناه آورده، از او یارى طلبیده و کارى با ماسواى او ندارد.
صاحب مجمع البحرین در ادامه مى‏نویسد: در حدیث آمده است:
من فعل کذا فقد زار اللَّه فی عرشه؛3
هر که فلان عمل را انجام دهد، خدا را در عرش خودش زیارت کرده است.
یعنى خدا را قصد کرده و به او تمایل نموده و از ماسواى خدا عدول و اعراض کرده است.
به سخن دیگر، اثر این عمل چنین است که خداى تعالى این شخص را به خود اختصاص مى‏دهد، تمایل او را به سوى خودش قرار داده و او را از ماسواى خود منقطع مى‏نماید.
زیارت در حقیقت، حضور حقیقى زایر نزد زیارت شونده است. از این رو، در بعضى کلمات آمده: «الزیارة حضور الزائر عند المزور».
بعضى گمان مى‏کنند که این حضور همان حضور ظاهرى جسمى است و حال این که روایاتى براى زیارت حضرت رسول صلى اللَّه علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام از راه دور داریم که نشان مى‏دهد مراد حضور واقعى قلبى است که همان «میل»و «توجّه» است و تحقق عنوان «زیارت» و ترتّب آثار آن دائر مدار حضور و توجّه باطنى است؛ از این رو خیلى از اوقات انسان در زیارت‏گاه حضور بدنى دارد، امّا چون قلب او و فکرش در جاى دیگر است اثرى بر آن حضور بار نمى‏شود.
به راستى چه مقام والا و با شکوهى است که تمام تمایل و توجّه انسان فقط به سوى خداوند متعال باشد، به گونه‏اى که همواره به طرف حضرت حق حرکت کند، ماسواى او را پشت سر قرار دهد و از هر آن چه جز اوست عدول نماید که در نتیجه چنین انسانى ممحّض و خالص در خداوند متعال مى‏گردد. اگر خداوند این کار را با انسانى انجام دهد و او را بپذیرد، او را از «مخلَصین» (خالص شدگان) براى خود قرار داده است.
این چه مقام والایى است؛ مقامى که تمام تلاش‏گران راه توحید در پى آن بوده‏اند و اساساً هدف همین بوده است!
زنده بودن امامان‏
اکنون به اجمال باید یادآور شد که بر حسب دلالت آیات و روایات و ادلّه دیگر ما معتقدیم که انبیاى الهى و اوصیاى آن‏ها زنده هستند. آن بزرگواران زایران خویش را مى‏شناسند و به آن‏ها عنایت دارند.
در کامل الزیارات آمده است: حضرت امام صادق علیه السلام درباره حضرت سیدالشهداء علیه السلام فرمود:
وإنّه لینظر إلى زوّاره، فهو أعرف بهم وبأسمائهم وأسماء آبائهم وما فی رحالهم من أحدهم بولده، وإنّه لینظر إلى من یبکیه فیستغفر له ویسأل أباه الاستغفار له ویقول له: أیّها الباکی! لو علمت ما أعدّ اللَّه لک لفرحت أکثر ممّا حزنت، وإنّه لیستغفر له من کلّ ذنب وخطیئة؛4  ادامه مطلب ...

برپایی مراسم جشن و سرور به مناسبت میلاد با سعادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم و امام جفر صادق علیه السلام


برپایی مراسم جشن و سرور به مناسبت میلاد با سعادت پیامبر گرامی 
اسلام صلی الله علیه وآله وسلم و امام جفر صادق علیه السلام








اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیلَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نَبِىَّ

اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِىَّ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَحْمَةَ اللّهِ اَلسَّلامُ

عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ

به مناسبت  

میلاد با سعادت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم

و

میلاد باسعادت حضرت جعفر بن محمد الصادق علیه السلام

 

مراسم جشن و سرور

در

دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی(مدظله العالی)

برگزار میگردد.

زمان: جمعه مورخ 19 دیماه 1393 مصادف با 17 ربیع الاول 1436

ساعت 10 صبح

سخنران:

حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حسینی قمی

همراه با 

مداحی مداحان اهل بیت علیهم السلام

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (دامت برکاته)



امام صادق (علیه السلام) می فرمایند : کربلا حرم امن ...............




امام صادق (علیه السلام) می فرمایند :
به راستى که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آن که مکه را حرم قرار دهد.
بحار الانوار، ج 98 ص‏ 110 ح 18




امام صادق علیه السّلام، فرمودند: کسى که خداوند خیر را براى او اراده کرده باشد



امام صادق علیه السّلام، فرمودند:


کسى که خداوند خیر را براى او اراده کرده باشد در قلبش محبّت امام حسین علیه السلام را قرار داده و در دلش محبت زیارت آن جناب را می ‏اندازد


و کسى که خداوند سوء و بدى را برایش بخواهد در قلبش بغض امام حسین علیه السلام قرار داده و در دلش بغض زیارت آن حضرت را می ‏اندازد.



(وسائل الشیعة  ج‏۱۴ ص۴۹۶)



کراهت خواب بین الطلوعین از دید پزشکان


 


سکته و حملات قلبی، شایع‌ترین علت مرگ و میر طی سالهای اخیر گزارش شده است، و بیشترین ساعت ابتلا به آن در اوایل روز است.


پزشکان معتقدند  هورمون هایی مانند آدرنالین که شادابی و سرحالی را به ارمغان میآورد از دو ساعت قبل از طلوع آفتاب در بدن ترشح میشوند ؛ یعنی دقیقا هنگام بین الطلوعین


این که خواب بعد از اذان صبح، باعث ناراحتی و کسلی و پریشانی انسان می شود، ولی بیدار شدن در موقع اذان حالت شادابی می آورد، به خاطر ترشح این هورمون هاست. همچنین اگر زمانی که این هورمون ها حداکثر ترشح خود را دارند، انسان خواب باشد، احتمال سکته زیاد است. لذا بیشترین آمار مرگ در خواب، در ساعات بین الطلوعین رخ میدهد .


امام صادق علیه السلام فرمودند : خواب‌ بامداد شوم‌ است‌ وروزی‌ را منع‌ می‌کند و رنگ‌ را زرد و چهره‌ را متغیر می‌سازد.



امام صادق(علیه السلام): هر کس براى خدا دانش بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران آموزش دهد،



امام صادق(علیه السلام):


مَن تَعَلَّمَ العِلمَ و َعَمِلَ بِهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَکُوتِ السَّماواتِ عَظیما فَقیلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ و َعَمِلَ لِلّهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ؛

هر کس براى خدا دانش بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمانها به بزرگى یاد شود و گویند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل کرد و براى خدا آموزش داد.

الذریعه الی حافظ الشریعه، ج1،ص56

شاخصه‌های شیعیان واقعی از نگاه پیشوای ششم


شاخصه‌های شیعیان واقعی از نگاه پیشوای ششم

آیت الله سید محمد جواد علوی بروجردی، در آستانه فرا رسیدن 25 شوال، سالروز شهادت رئیس مذهب شیعه و نماد وحدت عملی امت اسلامی، حضرت امام جعفر صادق(ع)، به تبیین شاخصه های شیعیان واقعی از نگاه پیشوای ششم پرداخت.

1. اعتقاد قلبی

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به روایتی از امام صادق(ع)، گفت: حضرت در تبیین ویژگی های شیعه واقعی می فرماید «لیس من شیعتنا من قال بلسانه وخالفنا فی اعمالنا وآثارنا. ولکن شیعتنا من وافقنا بلسانه وقلبه واتّبع آثارنا وعمل باعمالنا. اولئک شیعتنا/ کسی که به زبان می‌گوید شیعه است، ولی با اعمال و آثارش با ما مخالفت می‌کند، از شیعیان ما نیست. شیعه ما کسی است که با زبان و قلبش با ما همراه باشد؛ از آثار ما پیروی کند و اعمال ما را انجام دهد. آنان، شیعه ما هستند».[1]

*شیعه مُتقلب!

 وی با تاکید بر این که ادعای شیعه بودن، تنها با زبان کافی نیست، بلکه باید قلباً هم با اهل‌بیت(ع) همراه بود و به راه و مکتب آنان اعتقاد داشت، تصریح کرد: کسی که زبانی ادعای شیعه بودن می کند، اما اعتقادی به ائمه(ع) ندارد، فردی متقلب است، نه شیعه. البته از بعضی روایات استفاده می‌شود که در برخی شرایط ویژه، موافقت زبانی لازم نیست؛ چنان‌ که امیرالمؤمنین(ع) به حجربن‌عدی فرمودند «اگر مجبور شدی در زبان به من بد بگویی، اشکال ندارد، اما در قلب به آن سخنان ملتزم نباش».

2- کاوش در سیره ائمه(ع)

این استاد حوزه به یک نکته اساسی نیز اشاره کرد و گفت: شیعیان واقعی کسانی هستند که با کاوش در سیره و زندگی ائمه(ع)، جنبه‌های مختلف زندگی این بزرگواران را از معاش و معاشرتشان گرفته تا بقیه اعمال شناسایی کرده و به آن عمل نمایند.

3. پیروی از اعمال اهل بیت(ع)

آیت الله علوی بروجردی یکی دیگر از شاخصه های شیعیان واقعی را پیروی از ائمه(ع) در عمل دانسته و افزود: شیعیان باید شیعه بودن خود را در عمل نشان دهند، چون عمل انسان، نشان‌دهنده ماهیت و تشخص اوست.

وی یادآور شد: امام صادق(ع) می‌فرمایند «کونوا لنا زیناً و لا تکونوا علینا شیناً».[2] این روایات نیز ناظر به همین مطلب است که شیعیان باید از آثار ائمه(ع) پیروی کنند و اعمال آنان را انجام دهند.

*شیعه جغرافیایی!

استاد حوزه علمیه قم تاکید کرد: بسیاری از شیعیان، شیعه جغرافیایی‌اند و در اعمال مذهبی خود کوتاهی می‌کنند و حتی ممکن است در طول عمر بسیاری از مناسک را انجام ندهند، اما با این حال، صرفاً به این دلیل که نامشان شیعه است، عناوینی را با خود حمل می‌کنند که رفتارها و عملکردشان، آن عناوین را خراب می‌کند.

آیت الله علوی بروجردی با ذکر جمله ای از سیدجمال‌الدین اسدآبادی، ابراز داشت: سید جمال الدین می‌گوید «الاسلام محجوب بالمسلمین / اسلام به‌وسیله این مسلمانان، پنهان و ناپیداست و اعمال و رفتار آنان، حجابی بر اسلام افکنده است».

*رفتار ما جایگاه ائمه(ع) را پنهان کرده است!

وی با اشاره به این که وقتی دیگران از بیرون به مسلمانان می نگرند، می‌گویند"اگر اسلام خوب بود، وضع مسلمانان این گونه نبود". در مورد شیعیان هم همین حرف جاری است، افزود: اهل‌بیت و موالیان ما علیهم‌السلام، محجوب به اعمال ما هستند. متاسفانه رفتار ما شأن و جایگاه و سخنان و احادیث‌ ائمه(ع) را پنهان کرده است!

*جامعه تهی از عدالت علوی!

آیت الله علوی بروجردی با طرح این سئوال کلیدی آیا نشانه‌ای از عدالت علوی در جامعه شیعه دیده می‌شود؟، بیان داشت: ما شیعیان به مانعی برای معرفی امیرالمؤمنین(ع) تبدیل شده‌ایم. دیگران اگر بخواهند درباره عدالت آن حضرت تحقیق کنند، آیا عدالت ایشان را در جامعه شیعه می‌بینند؟

وی ادامه داد: اعمال ما، نه‌ تنها نشانی بزرگان ما را نمی‌دهد، بلکه خلاف آن را نشان می‌دهد. چنان‌که سیدجمال وقتی غرب را می‌بیند، می‌گوید "در آنجا اسلام هست، مسلمان نیست، ولی در کشورهای اسلامی، مسلمان هست، اما اسلام نیست".

4- سنخیت با ائمه(ع)

استاد حوزه علمیه قم با تاکید بر این که ما شیعیان باید شأن اهل بیت(ع) را حفظ کنیم، گفت: امیرالمؤمنین(ع) به عثمان‌بن‌حنیف می‌ فرمایند« ألا وإن لکل مأموم إماما یقتدى به ویستضئ بنور علمه. ألا وإن إمامکم قد اکتفى من دنیاه بطمریه ومن طعمه بقرصیه ألا وإنکم لا تقدرون على ذلک ولکن أعینونی بورع واجتهاد وعفة وسداد ».[3] بین امام و مأموم باید سنخیتی وجود داشته باشد. ما که ادعای پیروی از حضرت علی(ع) را داریم باید سنخیتی با آن حضرت داشته باشیم و اگر نمی‌توانیم همانند آن حضرت باشیم، دست‌کم باید در عمل نشانه‌ای از سیره حضرت در رفتار ما دیده شود.

*آبروی ائمه(ع) را حفظ کنیم

وی با بیان این که رفتار و عملمان باید به گونه‌ای باشد که آبروی ائمه(ع) را حفظ کند، یادآور شد: امام صادق(ع) به شاگردانش فرمودند «به‌گونه‌ای رفتار کنید که اگر از شما پرسیدند، شاگرد چه کسی هستید و گفتید، شاگرد امام صادق، مردم بگویند: رحم الله جعفر بن محمد ما أحسن ما أدب به أصحابه/ خدا رحمت کند جعفر‌بن‌محمد را که شاگردانش را چه خوب تربیت کرد». [4]

آیت الله علوی بروجردی در پایان تصریح کرد: هرچند فضایل اهل‌بیت(ع) چنان آشکار است که جای تعرضی باقی نمی‌ماند، ولی رفتارهای ما بهانه را برای برخی مغرضین فراهم می‌کند.

-

پاورقی ها:

 [1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة(اهل البیت)، ج15، ص247 ، ح20409/19.

[2]. شیخ صدوق، الأمالی، ص484، ح657/17؛ شیخ حرعاملی، وسائل الشیعة(اهل البیت)، ج12، ص193، ح16063/18.

[3]. (نهج البلاغه - شیخ محمد عبده-، ج3، نامه45، ص70؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج33، ص473، ح686).

[4]. سید محسن امین، أعیان الشیعة، ج1، ص87؛ شیخ محمد حسن النجفی، الجواهر الکلام، ج22، ص53