هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

حجله گاه خون ، فرازی از مجلس روضه خوانی و سخنرانی شیخ جعفر شوشتری رحمة الله علیه در روز ششم محرم:



فرازی از مجلس روضه خوانی و سخنرانی شیخ جعفر شوشتری رحمة الله علیه در روز ششم محرم:

مى خواهم شروع به ذکر شهادت شهیدى کنم که امتیازى داشته است از همه شهدا.
کار به شجاعت و فضیلت ندارم . امتیاز داشته است به دل شکستگى ، و خصوصیتى دارد که دل درباره او شکسته مى شود، و خود او هم دلشکسته تر بوده است ، و دل سیدالشهداء هم درباره او خیلى شکسته شد.
مراد کیست ؟ السید المؤ تمن ، قرین الغصه و المحن ، القاسم بن الحسن .

یک امتیازى داشته است که شهدائى که به میدان رفتند، همه بالغ بودند، و مکلف به تکلیف جهاد الهى بودند. اگر چه چند طفل هم کشته شدند، ولى جهادى نبودند. در میانه شهداء از اهل بیت غیربالغى به جهاد نرفت ، مگر حضرت قاسم .....

جناب سید بن طاووس کیفیت شهادت آن شهید را چنین بیان فرموده است :
خرج القاسم بن الحسن ، و هو غلام صغیر لم یبلغ الحلم [قاسم بن حسن از خیمه بیرون آمد و او نوجوان بود و هنوز به سن بلوغ نرسیده بود].
باید سیزده سال داشته باشد، چون یازده سال فیما بین دو امام یعنى امام حسن و امام حسین (علیهما السلام ) بوده است .
فنظر الیه الحسین فاعتنقه ؛ دست به گردن او انداخت او را در برگرفت ، حتى غشى علیهما [تا اینکه مدهوش شدند].
نمى دانم این گریه از چه بابت بود. گریه به این شدت چرا و حال آنکه شهداء دیگر آمدند، و اذن گرفتند و با هیچکس حضرت چنین سلوک نفرمود!
بارى ، بعد از آنکه به حال آمد، فاستاءذنه . فلم یاءذن له .
همین یکیست که امام اول مضایقه فرمود. دیگر اگر همه جا بگویند، دروغ است .
فلم یزل الغلام یقبل یدیه و رجلیه (100) [آن نوجوان همواره دست و پاى امام حسین (علیه السلام ) را مى بوسید].
حالا از مصیبتهاى عظیمه حضرت قاسم آن مطلبى است که بعضى ذکر کرده اند، و بعضى تصدیق نکرده اند. مردم اسمش را عروسى گذاشته اند... و حال آنکه از اعظم مصائب آن مظلوم است . چون بناى عوام در همه چیز بر نقیض است اسم آن را عروسى گذاشته اند.
مجملا همین قدر ذکر کرده اند که وقتى که حضرت آن جناب را اذن نداد، نشست گوشه خیمه . به خاطرش آمد پدر بزرگوارش تعویذى بر بازویش ‍ بسته است ، سفارش کرده به او بگویند هر وقت کار بر او تنگ شد، آن را بگشاید و نگاه کند، گشود و نگاه کرد. دید نوشته است :
یا ولدى یا قاسم ! اذا راءیت عمک الحسین ...
برداشت نوشته پدر را که نوشته بود: ((هر چه ترا منع کند، اصرار کن )) و آمد خدمت عم بزرگوارش . آن حضرت فرمود که برادرم وصیت دیگر هم فرموده است وصیت کرده که دخترم فاطمه را براى تو عقد کنم . براى اینکه صورت وصیت برادرم به عمل بیاید یا اینکه باید در این مصیبت هر چیزى بوده باشد؛ حتى عقد توى مصیبت ، حضرت عقدى واقع ساخت (101).
بر فرض تحقق ، اوضاعش نه مثل عروسى خود اهل بیت از جده عصمت کبرى (علیها السلام ) و سایر اهل بیت ، و نه مثل عروسیهاى دیگر. این نقطه مقابل همه عروسیها است .
از یک بابت بگویم چطور نقطه مقابل است . نسبت به عروسى اهل بیت عرض مى کنم . موازنه مى کنم این عروسى را با عروسى جده اش فاطمه کبرى سیده نساء العالمین (علیها السلام ).
در عروسى صدیقه ، بهشت را زینت کردند. حورالعین رجز خواندند، و به ((طه )) و ((طواسین )) خواندن مشغول شدند. درختان بهشت نثار کردند. درخت طوبى نثار کرد. حورالعین شادى کردند...
اما در عروسى این فاطمه ، همه حورالعین بر سر و سینه زدند، و همه محزون بودند. بهشت گریه کرد. آسمان نثار کرد، اما خون نثار کرد!
اما نقطه مقابل عروسى هاى مردم است به این جهت که عروسى هاى مردم مجلس عقد دارند، مجلس شربت دارند، مجلس شیرینى دارند، حجله بندى دارند، حنا دارند، هلهله دارند، ولیمه دارند، لباس تازه براى کسان داماد دارند... و در این عروسى ، تمام اینها نقطه مقابل شده است :
((مجلس عقدش )) خیمه گاه ؛ ((مجلس شربتش )) قتلگاه .
((حجله )) داشت ، بلى داماد حجله داشت . در حجله ، داماد بر سر تخت بود، ولکن عروس در خیمه گاه .
داماد در حجله قتلگاه بود. تختش آن جسدهاى کشتگان بود که بر روى هم افتاده بودند. حضرت جسدش را بالاى آن جسدها گذاشت .
((حنابندى )) هم داشته ، نقطه مقابل حنابندیها: اما داماد، در قتلگاه حنابندیش شد، عروس در خیمه گاه شد، وقتى که گوشواره از گوشش ‍ بردند!
عمو، داماد را در این عروسى بر سینه گرفت که ببرد در حجله سر تخت بگذارد، همان تخت اجساد شهداء که روى هم گذاشته بود. عذر خواهى داماد کرد که اى فرزند برادر، خیلى مرا صدا زدى ، نتوانستم تو را یارى کنم . خواهش کردى ، خیلى بر من صعب است خواهش تو به عمل نیاید.
اینجا داماد بر سینه عمو، در آنجا هم عروس بر سینه عمه . عمو عذر خواهى کرد، عمه هم عذر خواهى کرد که کهنه خواستى سرت را بپوشى ، ندارم ؛ عمتک مثلک . این داماد و این عروس چه شباهت به هم رسانیده اند. داماد در قتلگاه از ضرب یک شمشیر بر رو افتاد، و صورتش بر خاک واقع شد.
عروسى هم در طرف خیمه از ضرب یک نیزه افتاد صورتش به خاک رسید.
اما ((زفافى )) هم دارد؟ زفاف هم شده است . نه به این قسم که مردم نامربوطها مى گویند.
در شب زفاف ، فاطمه کبرى (علیها السلام ) را وقتى که به خانه امیرالمؤ منین - صلوات الله علیه - مى بردند، اءمامها اءبوها، و عن یمینها جبرئیل ، و عن شمالها میکائیل ، و مع کل واحد سبعون اءلف ملک (102)
زنهاى پیغمبر (صلى الله علیه و آله ) رجز مى خواندند.
اما فاطمه صغرى هم زفافى داشت : وقتى که آن مکرمه را مى بردند، پدرش ‍ پیش روى او. آن فاطمه جهازیش کم بود، وقتى که مى بردند، این فاطمه جهاز نداشت .
اما زنهاى آن زفاف رجز مى خواندند؛ رجزشان طورى بود، رجز اینها طور دیگر بود:
هذا حسین بالعراء(103) [این حسین (علیه السلام ) است که در بیابان افتاده است ]
مصیبت نه اینهاست که گفتم ، هنوز باقیست ، تا وقتى که رفتند بروند در این حجله قتلگاه ، زنهاى عرب - دیده اى - هلهله دارند، اینها هم هلهله داشتند. وقتى رسیدند، هلهله زدند در حجله قتلگاه ، یعنى شیون کردند.
قاعده است داماد لباس خوب بپوشد، و بایستد بر سر تخت . در خیلى بلدان متعارف است چادرى بر سر عروس مى زنند، چند نفر اطرافش را مى گیرند، علاوه بر چادر اولى ، اما این عروس نمى دانم چادر اولى داشت یا نه !
امشب وقتى که رفتند عروس را ببرند، داماد لباس نداشت ، علامه نداشت ، از برش برده بودند!
اینها هم نه مصیبت است ، وقتى که رسیدند داماد را از تخت فرود آورده بودند، سیدالشهداء بالاى همه گذاشته بود، قاسم را. حدیث است بر روى قتلى گذاشته بودند. وقتى که عروس رسید، پائین آورده . براى چه ؟ چه بگویم ، نمى دانم وقتى که عروس آمد، شده بود، یا نه ، براى اینکه سرها را از بدنها جدا کنند.
این کیفیت عروسیش ، هنوز عزایش گفته نشده است !
انا لله و انا الیه راجعون

آیت الله العظمی وحید خراسانی مد ظله العالی در جمع مبلغان کشور



آنچه مردم در عزاداری سیدالشهدا علیه السلام انجام دهند، همه تفریط است؛ در عزاداری او افراط معنا ندارد

مردم را به عظمت عاشورا آشنا کنید. سید الشهدا علیه السلام را آنچنان که در بیان رسول خدا هست، به مردم معرفی کنید، تا یک عده عوام نگویند: اینها افراط در عزاداری است. آنچه مردم در عزاداری برای او انجام بدهند، همه تفریط است. این عزا افراط ندارد. فقیه، میرزای نائینی است. او کسی است که اساطین فقها بر کلمه به کلمه رساله " لباس مشکوک" او دقتها می کنند، همچو کسی صریح فتوایش این است " اگر در عزای حسین بن علی بر سینه زنجیر و تیغ بزنند و خون بیاید، هیچ اشکالی ندارد. عظمت مصیبت چنان است که بکی علیه ما یری وما لا یری، بنابراین زنجیر زدن من و سیاه شدن تن من، کجا به گرد این مصیبت می رسد. الهی! به خون پاک آن حضرت به ما معرفت بده.

بیانات حضرت آیت الله حسینی میلانی در آستانه ماه محرم



حضرت آیت الله حاج سید علی حسینی میلانی (مدظله العالی) در آخرین جلسه از سلسله نشست‌های علمی واکاوی موضوعات امامت و عاشورا در بنیاد فرهنگی امامت که یکشنبه شب 19 مهرماه 1394 برگزار شد با اشاره به روایتِ «یا کمیل لا تأخذ الّا عنّا، تکن منّا» از امیر مؤمنان (علیه السلام)، فرمودند: انسان مؤمن باید همیشه در مقام تعلم باشد و یادگیری مقدمه است برای عمل، هم عمل جوانحی که اعتقاد است و هم عمل جوارحی که عبادات و طاعت است و عبارت حضرت دلالت بر این دارد که دیگرانی هم هستند که می‌گویند بیایید مطالب را از ما بگیرید و سفارش حضرت امیر به کمیل یعنی اینکه نه در عقائد تابع دیگران باش و نه در اعمال و رفتار مطیع دیگران.


استاد حوزه علمیه قم در پاسخ این سؤال که آیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) امت را به صحابه ارجاع دادند یا اهل بیتشان گفتند: شریعتی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) آوردند مجموعه‌ای از مبانی اعتقادی و احکام عملیه شرعیه و یک سری آداب و سنن و اخلاقیات است و ما باید این ها را از خود وجود ایشان و یا کسانی که ارتباط مستقیم با ایشان داشتند و مورد تأییدشان بودند اخذ کنیم. واسطه بین مردم و پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، اهل بیت (علیهم السلام) هستند. چون هم اهل بیت هستند و هم جز صحابه به شمار می‌آیند و مدرک و دلیلی هم نداریم که پیامبر امت را بعد از خودشان به صحابه ارجاع داده باشند که عده‌ای می‌گویند باید به صحابه مراجعه کنیم که در این صورت تمام اهل مدینه و مکه جز صحابه هستند بنا بر تعریف اهل سنت و تبعیت کردن از آنها صحیح می‌باشد در حالیکه هم تعریف از صحابه و هم تبعیت کردن از مطلق صحابه غلط و اشتباه است که با همین تعریف احکام و عقائد را تغییر دادند.
ریاست عالی بنیاد فرهنگی امامت فرمودند: آنهایی که دین و اعتقاداتشان را از صحابه اخذ کردند و اهل بیت (علیهم السلام) را کنار گذاشتند، هدفشان چه بود؟ از ساعتی که گفتند حسبنا کتاب الله تا روزی که گفتند خبر جاء ولا وحی نزل، یک خط ممتدی به طول 50 سال کشیده شد برای مبارزه با این دین، کدام دین؟ یعنی تشیع، یعنی ولایت اهل بیت(علیهم السلام)، یعنی قرآن و عترت ...


ایشان در جمع امامت پژوهان خاطر نشان کردند: اگر نهضت سید الشهداء (سلام الله علیه) نبود چیزی از این شریعت باقی نمی‌ماند و ایشان مأمور بودند به حفظ این دین، زیرا این دین نیامده بود که حذف شود، نیامده بود که بازیچه حکام ظلم و جور شود، آمده بود که بماند و با حرکت امام حسین علیه السلام دین حفظ شد. الان هم دشمن برای حذف این مذهب تمام تلاش خود را می‌کند و ما وظیفه داریم از روزی که وارد حوزه علمیه شدیم، آمدیم که کمیلی باشیم و لو کمیل کوچکی برای اهل بیت علیهم السلام که بعد از اخذ از اهل بیت و با آنها شدن، دستگیری کنیم از ایتام آل محمد (صلی الله علیه وآله) و بالاترین مصداق یتیم، ایتام معنوی هستند که معارف دین باید به آنها تعلیم داده شود و محرم فرصت این رسیدگی ها است. در منبر حسینی و مجالس حسینی امامت اهل بیت(علیهم السلام) و مقام سیدالشهدا(علیه السلام) بیان شود و حزن و مصبیت اهل بیت(علیهم السلام) گفته شود که دشمن با بیان مصیبت ها مخالف است و شما بگویید تا بدانند به حضرت ظلم کردند و ظالمین در همیشه تاریخ مذموم بوده‌اند و هستند. پس منبرها در کنار مواعظ و نصایح اهل بیت (علیهم السلام) باید مشتمل بر روضه باشد.
آیت الله میلانی در پایان فرمودند: نگهداشتن عزای سیدالشهدا(علیه السلام) نگهداشتن تشیع است و نگهداشتن تشیع، اسلام است.

2015/10/14 14:58:39

قال رسول الله (صلی اله علیه وآله وسلم) براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤ منان است که هرگز



قال رسول الله (صلی اله علیه وآله وسلم)

اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.
 براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤ منان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود .
جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556

دفتر مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمى وحید خراسانى





طریق معتبر زیارت عاشورا

سؤال ۶. شکل صحیح و معتبر زیارت عاشورا را به طور کامل با تمام موارد بیان فرمایید؟عاشورا مانعی دارد؟

یکی از کیفیتهای کامله زیارت عاشورا همان کیفیتی است که در مفاتیح الجنان با صد لعن و سلام ودعای علقمه نقل کرده است و برای اسناد تاریخی به کتبی که در شرح زیارت عاشورا نوشته شده مثل شفاء الصدور یا کتابهای مزار مثل مصباح شیخ و کامل الزیارات و مصباح کفعمی و غیره مراجعه شود.

اگر شور و غوغای عزاداری نبود،عاشورا را نیز مانند غدیر انکار می کردند




اگر شور و غوغای عزاداری نبود،عاشورا را نیز مانند غدیر انکار می کردند
حضرت آیت الله یثربی مدظله تاکید کردند: اگر اصرار ائمه علیهم السلام بر اقامه عزای حضرت سیدالشهدا علیه السلام و تلاش علمای بزرگ شیعه و شور و غوغای شیعه و هیئتی ها در محرم نبود، یقین بدانید که عاشورا را نیز انکار می کردند.

شامگاه چهارشنبه 15 مهر ماه همایش بزرگ هیئات مذهبی کاشان با سخنرانی حضرت آیت الله یثربی دامت برکاته و با حضور پرشور روسا و اعضای هیئت های مذهبی و مادحین و ذاکران اهل بیت در حسینیه آیت الله یثربی (ره) برگزار شد.

آیت الله یثربی در با اشاره به واقعه غدیر بیان داشتند: تاریخ به درستی نگفته است که دلیل انتخاب آن زمان و مکان برای ابلاغ پیام و اکمال دین چه بوده است اما شاید اگر این واقعه در شهر مکه و در برابر مردم آن شهر رخ می داد آن پیام را در نطفه خفه می کردند.

ایشان با بیان اینکه روایت های مختلف، شمار جمعیت در روز غدیر را تا صد و بیست هزار تن گفته اند افزودند: شاهدان ابلاغ پیام از نژادها و بلاد مختلف بودند و سه روز در غدیر توقف کردند، با این حال باز هم غاصبان حق امیرالمومنین با ابزارهای مختلف مقدمات فراموشی و انکار آن واقعه بزرگ را در تاریخ فراهم کردند.

ایشان غدیر را هویت و شناسنامه مسلمانان دانستند و بیان داشتند: در مدت هفتاد روز از غدیر تا رحلت پیامبر منافقانی که در روز غدیر به امیرالمومنین تبریک می گفتند اما دل شان سرشار از کینه و عناد نسبت به حضرت بود با استفاده از جهل مردم، تحریک تعصبات عشیره ای و ایجاد فضای رعب و وحشت، هویت حقیقی مسلمانان را کنار گذاشتند و به جای آن شناسنامه ای جعلی صادر کردند.

استاد برجسته دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم افزودند: با بسیج عوامل خشن و تندخوی خود و سوءاستفاده از ظاهر و قالب دین، رخداد آشکاری را که در برابر چشم 120 هزار شاهد رخ داده بود کتمان کردند و آن را از اساس دروغ دانستند.

ایشان بیان داشتند: کتمان این حقیقت تاریخی و صدور شناسنامه جعلی باعث شد تا دینداران حقیقی آگاهی شان را نسبت به رخدادها و موانعی که ممکن است در انتقال پیام رسالت به نسل های بعد خلل ایجاد کند بالا ببرند و امروز زنده ماندن عاشورا محصول همین آگاهی است.

معظم له تصریح کردند: اگر اصرار ائمه علیهم السلام بر اقامه عزای سیدالشهدا علیه السلام و تلاش علمای بزرگ شیعه و شور و غوغای شیعه و هیئتی ها در محرم نبود یقین بدانید که عاشورا را نیز انکار می کردند.

استاد معظم رمز بقای عاشورا را سوگواری های آیینی و سنت های عزاداری در میان نسل های متمادی شیعیان دانستند و تاکید کردند: این عزاداری ها و هیئت های عزای اباعبدالله بود که مسیر سیدالشهدا را در برابر بشر باز کرد و پیام حضرت را به آیندگان رساند.

ایشان با اشاره به این که مأموریت بنی امیه محو دین رسول الله بود، بیان داشتند: فرقه هایی ساختند که اعتقادشان بر این بود که انسان باید در مقابل حاکم و خلیفه، خاضع و مطیع باشد و قیام اباعبدالله نه تنها نقشه و ماموریت آنها را نقش بر آب کرد بلکه راه جدیدی پیش روی انسان ها گذاشت تا از حقوق خود در برابر ظالمان و متعدیان به حقوق انسانی دفاع کنند.

ایشان به روایت های متعدد در خصوص سنت ائمه اطهار در برپایی و زنده نگهداشتن مراسم عزاداری اباعبدالله اشاره کردند و افزودند: این مجالس به آسانی به دست ما نرسیده است و شما هیئتی ها وظیفه دارید همان طور که طبق سنت، عَلَم عزاداری عاشورا را از پدران تان گرفتید آن را بدون کم و کاست به فرزندان و نسل بعدی انتقال دهید.

آیت الله یثربی منبر حسینی را جایگاه تبیین احکام دین و احیای امر ائمه دانستند و با بیان روایتی از امام صادق علیه السلام افزودند: شما با برپایی مجالس عاشورا مشمول دعای خیر ائمه خواهید بود که برای کسانی که امر ائمه را احیا کنند از خداوند طلب رحمت کرده اند.

ایشان به روسا و اعضای هیئت های مذهبی شهرستان توصیه کردند: از این مقام و جایگاه حفاظت کنید و شأن آن را با دعوت از افراد منحرفی که بدیهیات تاریخ را انکار می کنند پایین نیاورید.

رئیس حوزه علمیه کاشان افزودند: تا می توانید شهر را سیاه پوش کنید، کاشان را یکپارچه به مجلس عزای اباعبدالله تبدیل کنید و به خطبا و ذاکرانی که از خارج منطقه دعوت می کنید تذکر دهید که کاشان دانشگاه سیدالشهدا است و مجالس را در سطح علما و فضلا برگزار کنید.

ایشان در پایان خطاب به حاضران بیان داشتند: در ماه های آینده به دلیل برگزاری انتخابات، حتما کسانی خواهند خواست که از مجالس اباعبدالله برای اغراض سیاسی سوءاستفاده کنند، شما آگاه باشید و اجازه ندهید که این آلودگی ها را وارد مجلس اباعبدالله کنند.



اهمیت تبلیغ در ماه محرم




اهمیت تبلیغ در ماه محرم
حضرت آیت الله یثربی دامت برکاته، در پایان درس خارج فقه، به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم الحرام تبلیغ دین الهی را تقویت دین و مبانی اعتقادی مردم دانستند.

این جلسه که در روز چهار شنبه، 15 مهر ماه 1394، مطابق با 23 ذی الحجة 1436 برگزار شد، استاد برجسته دروس خارج حوزه علمیه قم، با استناد به روایتی از رسول خاتم صلی الله علیه وآله اظهار داشتند: در این روایت ذکر شده است که گروهی نه پیغمبرانند و نه شهداء؛ اما پیامبران الهی و شهداء به حال شان غبطه می خورند. این افراد واسطه آشتی دادن و محبت میان بندگان و خداوند هستند.

استاد معظم افزودند: در روایت دیگر از رسول خاتم صلی الله علیه وآله محبوب خداوند آشکار می شود: «حسین منّی وأنا من حسین، أحبّ الله من أحبّ حسینا» رسول خاتم صلی الله علیه وآله و حضرت سیّدالشهداء علیه السلام از یک نور واحد خلق شده اند و وابستگی عجیبی به هم دارند، لذا وقتی در روز عاشورا سنگ تنها به پیشانی حضرت سیدالشهداء علیه السلام نمی خورد؛ بلکه گویا این سنگ بر پیشانی رسول خاتم صلی الله علیه وآله خورده است، آن تیری که به قلب حضرت سیدالشهداء علیه السلام زدند، گویا به قلب رسول خدا صلی الله علیه وآله وارد شد.

معظم له با اشاره به وظیفه خطیر علما و روحانیت خاطر نشان کردند: در هنگام تبلیغ دین الهی، قلوب مردم به محبت اهل بیت علیهم السلام، به ویژه حضرت سیدالشهدا علیه السلام ترغیب می شود. این محبت، تنها محبت به حضرت سیدالشهدا علیه السلام نیست؛ بلکه محبت به رسول خاتم صلی الله علیه وآله و پروردگار متعال است. اینجاست که اهمیت تبلیغ دین در ایام محرم الحرام بیشتر آشکار می شود.

معظم له در پایان خطاب به روحانیت تصریح کردند: حضور خود را در میان مردم پررنگ تر کنید؛ چرا که این عمل موجب تقویت دین الهی و مبانی اعتقادی مردم می شود. لذا از هیچ یک از روحانیت بابت غیبت در مجالس سوگواری و قصور در انجام وظیفه نزد پروردگار و حضرت سیدالشهدا علیه السلام پذیرفته نیست.



برپایی مراسم سوگواری و عزاداری سید وسالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در دفتر حضرت ایت الله علوی بروجردی




برپایی مراسم سوگواری و عزاداری سید وسالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در دفتر حضرت ایت الله علوی بروجردی






بسم الله الرحمن الرحیم

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ   وعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِک

باز این چه شورش است که در خلق عالم است 

                 باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است    

****

حلول ماه محرم بار دیگر بر دلهای عاشقان آتش می زند

و در دیدگاه حسرت زده سوختگان سیلاب خون می ریزد.  

****

 به همین مناسبت

مجلس سوگواری و عزاداری سید و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین (علیه السلام)

طبق سنوات گذشته 

از روز اول محرم الحرام 1437 هجری قمری مصادف با 23 مهرماه 1394 هجری شمسی

تا روز سیزدهم محرم الحرام مصادف با 5 آبان 1394

و جهت عرض تسلیت به ساحت مقدس حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

در دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (دامت برکاته) 

با حضور آیات عظام، اساتید، شخصیت ها مذهبی و مسئولین محترم، فضلا و علما،

هیات مذهبی و سایر اقشار مختلف مردم متدین و ولایت­مدار  برگزار می گردد.


سخنرانان مراسم:

 روز اول تا سوم محرم

دانشمند محترم و خطیب ارجمند :  

حجت الاسلام و المسلمین آقای خلج

دانشمند محترم و خطیب ارجمند :  

حجت الاسلام و المسلمین آقای علیرضا صادقی

  
روز چهارم محرم

دانشمند محترم و خطیب ارجمند :

حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر رفیعی

دانشمند محترم و خطیب ارجمند :

حجت الاسلام و المسلمین آقای علیرضا صادقی

  

 روز پنجم تا هشتم محرم

دانشمند محترم و خطیب ارجمند :  

حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر رفیعی

دانشمند محترم و خطیب ارجمند :

حجت الاسلام و المسلمین آقای بنیادی

همراه با مرثیه سرایی مداح اهل بیت علیهم السلام

جناب آقای حاج رضا عاصی



 روز تاسوعا و عاشورا

دانشمند محترم و خطیب ارجمند :  

حجت الاسلام و المسلمین آقای احمد پور 

دانشمند محترم و خطیب ارجمند :

حجت الاسلام و المسلمین آقای نظری منفرد

دانشمند محترم و خطیب ارجمند :

حجت الاسلام و المسلمین آقای ظهیری

همراه با مرثیه سرایی مداح اهل بیت علیهم السلام

جناب آقای حاج رضا عاصی


  وز یازدهم، دوازدهم محرم  

دانشمند محترم و خطیب ارجمند :  

حجت الاسلام و المسلمین آقای نظری منفرد

دانشمند محترم و خطیب ارجمند:

حجت الاسلام و المسلمین آقای ظهیری

همراه با مرثیه سرایی مداح اهل بیت علیهم السلام

جناب آقای حاج رضا عاصی



روز سیزدهم محرم  

دانشمند محترم و خطیب ارجمند :  

حجت الاسلام و المسلمین آقای نظری منفرد

دانشمند محترم و خطیب ارجمند:

حجت الاسلام و المسلمین آقای فرحزاد

همراه با مرثیه سرایی مداح اهل بیت علیهم السلام

جناب آقای حاج رضا عاصی

زمان: ساعت 10 صبح

مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی(دامت برکاته)

برپایی مراسم سوگواری و عزاداری سید وسالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در مسجد اعظم قم





برپایی مراسم سوگواری و عزاداری سید وسالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در مسجد اعظم قم

برپایی مراسم سوگواری و عزاداری سید وسالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در مسجد اعظم قم







السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ

وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

                         نگرفت دست دهر گلابی بغیر اشک

زان گل که شد شکفته به بستان کربلا                         

****

عاشورا تبلور همه مظلومیت انسانها، و فریاد در گلو مانده آنها

در برابر ظلم و بیدادگری در امتداد تاریخ است.

****

 

به همین مناسبت

مجلس عزاداری سید و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین (علیه السلام)

از شب اول محرم الحرام 1437 هجری قمری

مصادف با چهارشنبه 22 مهرماه 1394

تا شام عاشورا مصادف با شنبه 2 آبان 1394

و جهت عرض تسلیت به ساحت مقدس حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

در مسجد اعظم قم

با حضور آیات عظام، اساتید، شخصیت ها مذهبی و مسئولین محترم، فضلا و علما،

هیات مذهبی و سایر اقشار مختلف مردم متدین و ولایت­مدار برگزار می گردد.

 

سخنران مراسم:

دانشمند محترم و خطیب ارجمند  :

حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای نظری منفرد

با مداحی پیر غلام آستان اباعبدالله الحسین علیه السلام

جناب آقای حاج رضا عاصی

ایجاد شبهه در زیارت عاشورا توسط برخى طلبه ‏ها ،حضرت آیت الله العظمى روحانی (مدظله ‏العالی)




تلفن: 37743538-25-0098      نمابر: 37747557-25-0098       پست الکترونیکی: info@rohani.ir


حضرت آیت الله العظمى روحانی (مدظله ‏العالی)

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی به مناسبت ولادت باسعادت امام حسن مجتبی علیه السلام



بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی به مناسبت ولادت باسعادت امام حسن مجتبی علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

صلح امام حسن برای حفظ شیعه بود

   معمولا، در تاریخ گفته می‌شود که امام مجتبی(علیه السلام) با معاویه صلح کردند و صلح نیز در نظر برخی از مردم به معنای سازش تلقی می شود، و لذا، بیان می‌شود که امام مجتبی(علیه السلام) با اختیار کامل این خلافت را به معاویه واگذار کردند و معاویه زمام امور را به دست گرفت و این بزرگوار نیز خانه نشین شد؛ در حالی که در واقع، صلح ایشان ناشی از شرایط اضطراری مانند خیانت و بی‌وفایی اصحاب رخ داد تا در نتیجه خط و مکتب شیعه حفظ شود.

  مظلومیت امام حسن در میان اصحاب

   اما با کمال تأسف در آن زمان، بزرگانی از اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) مقابل امام مجتبی(علیه السلام) ایستادند و باید بیان کنیم که به ایشان خطاب: یا مذلّ المؤمنین[1] داشتند. وقتی برخی از این شخصیت‌ها چنین تعبیری را نسبت به امام مجتبی (علیه السلام)به کار بردند، ایشان خیلی متأثر شدند، ولی صبر کردند و درباره این موضوع سخنی نگفتند.

   یکی از این شخصیت‌ها که این گونه تعابیر را بیان کرده بود، در یک شب، رسول اکرم(صلوات الله وسلامه علیه و آله) را در خواب دید، که ایشان فرمودند: ای فلانی! مگر تو از من نشنیدی « ... الحسن و الحسین هذان ابنای امامان قاما اوقعدا»؛[2] پس چرا این حرف را می‌زنی؟! حتی در برخی از روایات نقل شده که امام مجتبی(علیه السلام) در همان جلسه، خطاب به ایشان فرمود: فلانی! تو که درباره این موضوع نسبت به من انتقاد می‌کنی، اگر رسول اکرم(صلوات الله وسلامه علیه )کار مرا تأیید کند چه می گویی؟ ایشان گفت:  جانم به فدای رسول الله، من مطیع هستم. و  طبق یک روایت دیگر، امام با تصرفی که انجام دادند وجود مقدس پیغمبر برای وی ظاهر شد و ایشان همان روایت را دوباره خواندند،که پذیرش این مساله در مقام تعبد برای امثال ما خوب است، ولی فهماندن این مطلب برای مردم، مساله مهمی است که این موضوع نیازمند تحلیل و بررسی صلح امام حسن(علیه السلام) است که متأسفانه کمتر به این موضوع پرداخته شده است.

ستایش صلح امام حسن از زبان امام صادق

    به هر صورت، دوران حیات امام حسن مجتبی(علیه السلام) یک عصر بسیار خاص بوده است که از نظر زمانی و همچنین حوادث و تحولاتی که در آن واقع شده، باید دقیقاً مورد بررسی قرار بگیرد.

    امام صادق(صلوات الله وسلامه علیه) درباره حرکتی که امام مجتبی(علیه السلام) انجام داده فرمود: «والله للذی صنعه الحسن بن علی کان خیراَ لهذه الأمة مما طلعت علیه الشمس....».[3] برای درک خیریت این صلح باید دید که این موضوع در چه شرایطی واقع شده است و ماهیت آن چیست؟

بررسی ریشه‌های تاریخی صلح امام حسن

   در پاسخ باید گفت که صلح امام حسن(علیه السلام)،  و مصیبت‌های ایشان به دوران خلافت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر می‌گردد. خاستگاه اصلی صلح امام حسن(علیه السلام)، زمانی است که مردم، علی ابن ابیطالب(علیه السلام) را خانه نشین کردند و گفتند که خلافت را خودشان به عنوان اهل حل و عقد با اجماع خلیفه تعیین می‌کنند. بعد در مورد خلیفه دوم گفتند که اجماع لازم نیست، بلکه نصب خلیفه قبلی هم کفایت می‌کند، و در مورد خلیفه سوم هم شورا ایجاد کردند، و در آخر دوباره به سراغ علی ابن ابی طالب(علیه السلام) رفتند و آنقدر به ایشان اصرار کردند که امام فرمودند: «... لو لا حضور الحاضر وقیام الحجة بوجود الناصر... لألقیت حبلها علی غاربها....»؛[4] تا آنجا که در اثر این ازدحام، علی بن ابی طالب(علیه السلام) سرکار آمد؛ اما بعد بر سر به دست آوردن پول و مقام، جنگ جمل را بر علیه ایشان راه انداختند؛ در حالی که در زمان خلفای سابق چنین اقدامی را انجام نداده بودند.

    هنوز علی بن ابی طالب(علیه السلام) کاملا بر امور مسلط نشده بود که جنگ جمل به راه افتاد؛ در حالی که ریاست آن جنگ نیز با صحابه پیغمبر بود؛ یعنی همان کسانی که بیش از همه به علی ابن ابی طالب (علیه السلام) اصرار کردند که به صحنه بیاید، همان افراد، در مقابل ایشان قیام کردند؛ افرادی مانند طلحه و زبیر که به عنوان خونخواهی عثمان به راه افتادند و همسر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) نیزکه حرم پیغمبر  (صلی الله علیه وآله) بود و پیش مردم قدر و قیمتی داشت، سوار شتر شده و در رأس آنها قرار گرفت.

     از مظلومیت علی بن ابی طالب (علیه السلام) دل انسان به درد می آید و به راستی باید از مورخین اهل تسنن سؤال کنیم که چه کسی پیراهن پیامبر را به سرش انداخت و آمد مسجد پیغمبر  (صلی الله علیه وآله) و فریاد زد که «وا اسلاما» ای مردم عثمان اسلام را از بین برد، بر او حمله ببرید و اسلام را نجات بدهید؟ پس چگونه همین خانم با آن آقایان به عنوان خونخواهی عثمان، جنگ جمل را به راه انداختند؛ و عقیده داشتند که چون عثمان، مظلوم کشته شده است ما می خواهیم به اصطلاح خون او را جبران کنیم و انتقامش را از علی بن ابی طالب (علیه السلام) بگیریم؛ در حالی که علی بن ابی طالب (علیه السلام) در این ماجرا دخیل نبود.

    علی بن ابی طالب علاوه بر اینکه افراد را از قتل عثمان نهی می‌کرد، امام حسن مجتبی (علیه السلام) را نیز به آنجا فرستاد، که برای عثمان، آب و غذا ببرد، ولی متاسفانه به امام مجتبی توهین(علیه السلام) کردند و به او اعتراض کردند که چرا به این کافر آب و طعام می‌دهید.

    بعد از جنگ جمل، معاویه جنگ صفین را شروع کرد؛ و در حالی که جنگ صفین رو به پیروزی به نفع علی بن ابی طالب (علیه السلام) بود، قصه حکمیت پیش آمد. وقتی نوبت به حکمیت رسید، علی بن ابی طالب (علیه السلام) اصلاً آن را قبول نکرد، و می­فرمود: اینها که قرآن را سرنیزه کردند، «...کلمة حق یراد بها الباطل....»؛[5] امام (علیه السلام) در این ماجرا تاکید داشتند که این قرآن صامت است، و أنا کلام الله الناطق؛ یعنی قرآن حقیقی اینجا ایستاده، و این کاغذها در مقابل امام ارزش و قیمتی ندارد؛ اما آنها اصرار کردند و گفتند که باید حکمیتی که معاویه پیشنهاد کرده، عملی شود.

     در این وضعیت نیز امام (علیه السلام) بر این عقیده بود که ابن عباس حکم شود، اما آنها او را نپذیرفتند و ابوموسی اشعری را پیشنهاد کردند و اصرار آنها هم به حدی بود که امام احساس خطر کرد. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می‌گوید: ابو موسی اشعری یکی از آن افراد مسلمانی بود که در قصه تنگه قصد داشتند پیغمبر (صلوات الله وسلامه علیه ) را ترور کنند؛ و اکنون همین فرد، حَکَم شده است و روی منبر، علی(علیه السلام) را خلع و پس از او عمروعاص، معاویه را نصب می‌کند.

    در جنگ سوم، فتنه خوارج پایه ریزی شد که این جنگ بدتر از همه بود؛ به طوری که امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرماید: این جنگ برای من خیلی سخت بود؛ یعنی نه به عنوان یک امام بلکه به عنوان یک فرد سیاسی، این جنگ امر سختی بود؛ چرا که این جنگ، در مقابل کسانی بود که افراد مقدس نما بودند و ظاهر مقدسی داشتند، افرادی که شب تا به صبح به مناجات و نماز مشغول بودند و روزها نیز در حال روزه بودند؛ اما همین افراد معتقد بودند که علی بن ابی طالب کافر است.

    امیر المومنین (علیه السلام) در ابتدا، کاری با آنان نداشت؛ آنها به ایشان ناسزا می‌گفتند، اما حضرت اعتنایی نمی‌کرد؛ بلکه حتی سئوالات آنها را جواب می‌داد؛ در حالی که وقتی جواب امام، تمام می‌شد، می‌گفتند: «...قاتله الله کافراَ ما افقهه»؛[6] یعنی خدا این آقا را بکشد، چقدر آدم باسوادی است.

   امام (علیه السلام)، زمانی تصیم به قلع و قمعشان گرفت که آنها دست به شمشیر برده بودند و افراد بی‌دفاع و زن و فرزند بی گناه مردم را می‌کشتند. در تاریخ نقل شده است که جمعی از این گروه، در کنار نهری نشسته بودند، و می‌خواستند وضو بگیرند که یکی از آنها گفت: می‌دانی مالک این آب کیست؟ شاید این آب، صاحبی داشته باشد و راضی به کار ما نباشد!! آنها در حالی که در این موضوع احتیاط می‌کردند و  اشکال داشتند که نمی‌شود با این آب وضو گرفت، یک نفر در حال عبور از آنجا بود که از او پرسیدند از نظر شما علی بن ابی طالب چه کسی است؟ وی گفت علی بن ابی طالب داماد پیغمبر (صلی الله علیه وآله) و اول فرد مسلمان است. هنوز حرف او تمام نشده بود که گردنش را زدند.  زنش را نیز که سوار شتر بود، پایین آوردند و با اینکه حامله بود، شکمش را پاره کردند و او را هم کشتند.

   همین افرادی که از آب روان بیابان احتیاط می‌کردند که وضو بگیرند، این گونه خون مسلمانان را می‌ریختند. در این وضعیت بود که امام دیدند که دیگر این قوم قابل تحمّل نیستند و  لذا به آنها حمله کردند. در منابع روایی آمده است که امام ده، یا پانزده روز، لشکریان را معطل کردند و صبح و عصر برای آنها سخنرانی می‌کردند و دائما ایراد خطبه داشتند تا بسیاری از اینها برگشتند، ولی عده کمی باقی ماندند. امام حاضر نبود که این افراد کشته شوند، بلکه خواهان این بود که آنها توبه کنند و بفهمند که اشتباه می‌کنند.

   اما سرانجام جنگ در گرفت و خوارج منکوب شدند و البته، در نهایت خود علی بن ابی طالب(علیه السلام) نیز قربانی همین افراد شدند.

  زمزمه های مخالفت با جنگ در زمان امام مجتبی

   به هر حال، در این اوضاع و شرایط، امام (صلوات الله وسلامه علیه) در تدارک جنگ نهایی با معاویه بود که ترور ایشان اتفاق افتاد و امامت به امام مجتبی (علیه السلام) رسید. امام مجتبی (علیه السلام) به طور طبیعی باید ادامه دهنده راه پدر باشد، لذا جنگی که امام علی (علیه السلام) تصمیم داشتند علیه معاویه انجام دهند، امام مجتبی(علیه السلام) مصمم بود که آن را ادامه بدهد و به پایان برساند. در آغاز مردم هم بیعت کردند؛ اما زمزمه‌ها از میان مسلمان‌ها بلند شد و شایعه درست کردند که چه دلیلی دارد که ما هر روز باید با هم بجنگیم؟ ما که می‌توانیم در کنار هم در صلح زندگی کنیم، جنگ برای چیست؟ از طرف دیگر به خاطر جنگ هایی که اتفاق افتاده، تعداد کشته‌ها زیاد شده بود و به طور طبیعی نوعی نفرت و بیزاری از جنگ در میان مردم رو به فزونی بود. بالاخره، این تبلیغات و سم پاشی دشمن مؤثر واقع شد و لذا امام مجتبی(علیه السلام) را مورد هجمه قرار دادند و به ایشان اعتراض کردند که چرا می‌خواهید بجنگید؟ ما توان این کار را نداریم. امیرالمؤمنین (علیه السلام) در عرض پنج سال سه جنگ داشت و توان ما از بین رفته است.

خیانت فرمانده و اصحاب امام مجتبی در جنگ با معاویه

   البته، برخی دیگر از مردم این سخن را قبول نداشتند و برای جنگ آماده شدند و سپاه امام نیز  به سمت نخلیه حرکت کرد ولی از همین‌جا، حرکت‌های خائنانه شروع شد تا جایی که فرمانده سپاه شبانه فرار کرد و به معاویه پناهنده ‌‌شد و بعد از او نیز عده‌ای به سمت معاویه می‌روند تا اینکه امام (علیه السلام) در شرایط بدی واقع می‌شود و از طرف دیگر نامه نگاری سپاهیان امام(علیه السلام) برای معاویه شروع می‌شود و معاویه هم تعدادی از این نامه‌ها را به خدمت امام فرستاد که در بعضی از این نامه‌ها نوشته شده بود که اگر به ما پول بدهی، حسن بن علی را دست بسته به تو تحویل می دهیم؛ یعنی اصحابی که باید امام مجتبی(علیه السلام) را یاری کنند سجاده از زیر پایش می‌کشند.

    در این وضعیت امام مجتبی (علیه السلام) می‌بیند که اگر بخواهد با معاویه بجنگد، پشتوانه ندارد. در اینجا امام مجتبی(علیه السلام) باید چه اقدامی انجام بدهد؟ وظیفه امام چیست؟ ادامه راه و ادامه حرکت چگونه میسر است؟

   اگر ایشان جنگ کند، افراد معدودی از سپاه می‌ماندند و در نتیجه همه کشته می‌شدند، خود امام و  سید الشهداء (علیه السلام) نیز که در این جنگ بودند، شهید می‌شدند و همه چیز از دست می‌رفت و این در راستای خواست معاویه بود؛ در حالی که امام، مأمور به حفظ اسلام بود که این تفکر و این خط باقی بماند.

  حفظ اسلام عامل صلح امام حسن

    اگر انسان بین دو راه جنگ یا صلح مخیر باشد، جنگیدن با ظالم اولی است، اما اگر دو راه نبود، و اصلا امکان جنگ و پیروزی نیست، یک راه بیشتر نیست که همان صلح است. امام مجتبی (علیه السلام) حتی آن اصحاب فداکاری را نداشت که امام حسین(علیه السلام) در کربلا داشت.

    لذا وقتی امام دیدند که علی رغم آنکه هزاران نفر با ایشان حرکت کردند اما به هنگام جنگ کمتر از ده نفر هم شاید با ایشان باقی نماید، تصمیم به صلح می‌گیرد که البته به معنای سازش نیست. امام طبیعتاً وقتی جنگ را رها می‌کند، از خلافت دست می‌کشد و قرار دادی منعقد می‌کند که اصحاب امیرالمؤمنین تعقیب نشوند، و لعن به علی بن ابی طالب نیز برداشته بشود و... .

    به هر حال، این حرکت، کار بسیار مهمی بود و امام مجتبی (علیه السلام) به عنوان یک رسالت، پیامی را به مردم رساند؛ همان پیامی که امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمود: «...ومن ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق»؛[7] کسی تحمل عدل را ندارد، تحمل ظلم را به طریق اولی ندارد؛ یعنی شما که به معاویه نامه نگاری می‌کنید و با خیانت خود از جنگ خسته شدید، اینک طعم ظلم را بچشید؛ زیرا وقتی معاویه حاکم باشد، دیگر سخنی از پیغمبر و خدا و عدل و عدالت نخواهد بود.

صلح امام حسن زمینه ساز قیام امام حسین

    امام مجتبی(علیه السلام) با این واگذاری، کاری کرد که نهضت های بعدی علیه بنی امیه شروع شد تا جایی که مردم ظلم را احساس کردند و زمینه قیام سیدالشهداء (علیه السلام) به وسیله امام مجتبی (علیه السلام)فراهم شد.

   آنها دیدند که قصد معاویه، فقط خلافت نیست؛ چرا که معاویه بعد از صلح امام حسن (علیه السلام) به مدینه آمد و به آنها گفت: ای مردم! من با حسن بن علی (علیه السلام) جنگ نکردم که شما نماز بخوانید یا روزه بگیرید. شما خود این کارها را انجام می‌دهید ما می‌خواستیم حاکم بر شما باشیم و هر کس مقابل ما بایستد نابود می‌شود. این منطق بنی امیه بود و مردم باید به وضوح می‌دیدند که معاویه کیست تا زمینه برای قیام سیدالشهدا (علیه السلام) فراهم بشود.

   به هر حال صلح امام با چه خون دلی! وبا چه صبری! و با چه مصائبی! اتفاق افتاد و  امام خانه نشین شد و متحمّل مصائب بسیاری شد، ولی نتیجه اش این بود که شیعه حفظ شد.

 به قول شاعر:

صبر هم از صبر تو بی تاب شد                                       کوزه شد و زهر شد و آب شد

بعد شهادت نکشید از تو دست                                    تیر شد وبر تن پاکت نشست

گوهر اسلام که تابنده باد                                    پرچم توحید که تابنده باد

هر دو رهین خدمات تواند                                    شکر گزارنده نام تواند

السلام علیک یا سیدنا و مولانا یا ابا محمد الحسن بن علی المجتبی صلوات الله و سلامه علیک و رحمة الله و برکاته.



[1] علامه مجلسی، بحار الانوار،ج75، ص286،ح2؛ محمد بن جریر الطبری، دلائل الامامة، ص 166، ح 77/8 .

[2] علامه مجلسی ، بحارالانوار، ج 16، ص 307.

[3] الشیخ الکلینی ،الکافی،ج 8 ، ص330،ح 506.

[4] اگر اجتماع مردم به دور من و نیاز آنان به رهبرى نبود و اگر به خاطر اعلام یارى مردم، حجّت بر من تمام نمى‏شد و اگر خداوند از علما پیمان نگرفته بود که بر پرخورى ستمگر و گرسنگى ستمدیده آرام نگیرند، من ریسمان و افسار حکومت را بر کوهان آن مى‏انداختم و با همان ظرفى که درخت خلافت را اولین بار آب دادم (و در خانه نشستم) اکنون هم آب مى‏دادم و خود به خوبى درک مى‏کردید که این دنیاى شما با مال و مقام و حکومتش نزد من بى اعتبارتر از آبى است که به هنگام عطسه کردن از بینى بزغاله بیرون مى‏آید. نهج البلاغه ، خطبه سوم( شقشقیه )، ص 52 ؛ شیخ صدوق، علل الشرائع، ج1، ص151، ح12.

[5] علامه امینی ، الغدیر، ، ج2، ص 129؛ و ج10، ص156؛ محمد بن سلیمان الکوفی، مناقب الامام امیرالمومنین (ع)، ص341.

[6] شیخ حر العاملی ، وسائل الشیعه،ج20، چاپ موسسه ال البیت، ص106، باب47، ح 25156.

[7] میرزای نوری ، مستدرک الوسائل ،ج13، ص 66، ح 14762؛ نهج البلاغه، خطبه 15.

 


جوی آباد محله بختیاری ها ، ایام جشن وسرور ماه با عظمت شعبان ، میلاد با سعات حضرت سیدالشهداء علیه سلام



جوی آباد محله بختیاری ها


ایام جشن وسرور ماه با عظمت شعبان


میلاد با سعات حضرت سیدالشهداء علیه سلام


ویار باوفایش قمر منیر بنی هاشم حضرت ابالفضل العباس علیه سلام


ومیلاد حضرت سید الساجدین آقا زین العابدین علیه سلام



.....................................................................................................














بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی به مناسبت ایام ولادت حضرت سیدالشهدا و حضرت ابوالفضل العباس علیهما السلام



بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی به مناسبت ایام ولادت حضرت سیدالشهدا و حضرت ابوالفضل العباس علیهما السلام

روز میلاد امام حسین علیه السلام روز با عظمتی است؛ چرا که چشم و چراغ آفرینش متولد شده و فردی به دنیا آمده است که در درگاه خداوند، حائز ارج و مقام بلندی است.

عظمت امام حسین در عالم برزخ

  برخی مرحوم آخوند خراسانی را در خواب دیدند، آخوند انسان بزرگ، مهذب و زاهد است و پرورش یافتگان درس ایشان، امثال آقا سید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله بروجردی، محقق کمپانی و محقق عراقی است؛ ولی به هر حال، به ایشان گفتند که وقتی شما از دنیا رفتید؛ آیا چیزی بود که در حسرت آن باشید و دوست داشته باشید که در دنیا آن را انجام می‌دادید؟    

  ایشان فرمودند: من یک حسرت دارم و آن این است که وقتی من از دنیا رفتم در عالم برزخ فهمیدم که امام حسین علیه السلام چقدر قدر و قیمت دارد و حالا، دلم می خواست اگر می‌توانستم برگردم و در مجالس عزای امام حسین علیه السلام بیشتر شرکت کنم و بیشتر برای امام حسین علیه السلام قدم بردارم.

نقش امام حسین در حفظ نماز

    همچنین، نقل شده است که آیت الله العظمی حاج سید احمد خوانساری که در تهران از مراجع و اعاظم و از  شاگردان مرحوم آخوند و حاج شیخ عبدالکریم حائری بود، هنگامی که در مسجد سید عزیزالله که مقدسین و بزرگان و علما در آنجا فراوان بودند، قصد اقامه نماز جماعت داشتند، قبل از اینکه تکبیر بگویند، مکثی می‌کردند و یک قدمی جلو می‌رفتند و یک مطلبی را آهسته می‌گفتند و  برای اقامه نماز برمی‌گشت.

    بارها از ایشان سوال شد که اگر این عمل مستحبی است به ما هم بگویید. ایشان به بعضی از خواص گفته بودند که من وقتی جلو می‌روم می‌گویم: السلام علیک یا اباعبدالله، و بعد به عقب برمی­گردم و نمازم می‌خوانم.

   آن آقایان که اهل فن بودند، سوال کردند که  این عمل چه مستند و دلیلی دارد؟ مرحوم خوانساری فرموده بودند که خود نماز، دلیل آن عمل است؛ چرا که اگر امام حسین علیه السلام نبود این نماز هم نبود و لذا این کمترین کاری است که ما باید به یاد آن حضرت باشیم که نماز را به ما رسانده است.

وفاداری حضرت عباس به امام حسین

  بنابراین، امام حسین علیه السلام در این مسیر دیده می‌شوند. ابوالفضل عباس علیه السلام هم کسی است که به این منبع جوشان، ‌اتصال پیدا می‌کند و چنان به این منبع فیض متصل می‌شود که تقریباً در کربلا نزدیک‌تر از ابوالفضل عباس علیه السلام به سیدالشهدا علیه السلام نداریم.

  حرکت، فداکاری و ایثاری که ابوالفضل عباس علیه السلام انجام داد یک کار ماندنی در تاریخ شد و برای همیشه مایه درس است؛ یعنی انسانی که دستگاه بنی امیه می‌خواهد او را امان بدهد، و تمام امکانات را هم در اختیارش بگذارد، بدون هیچ تاملی سیدالشهدا علیه السلام را ترجیح بدهد و حتی کوچکترین نظر موافقی هم به آنها نشان ندهد.

  عباس این راه را تا آخر نه مثل یک برادر یا مثل یک مرید، بلکه مثل یک عبد و تبع ادامه داد، و در همه مکاتبات و مکالمات، هر وقت که برادر را صدا می‌زد، می‌فرمود: السلام علیک یا مولای، نعم یا مولای و سیدی.  ابوالفضلی که خود رشید و تنومند بود و امیر المؤمنین علیه السلام ، ایشان را درس و آموزش می داد برای روز عاشورا آماده و مهیا کرده بود.

   البته اینها از تربیت ام البنین هم بود که از اول به فرزندان خود گفته بود که شما با اهل بیت فرق می‌کنید. ام البنین از وقتی که آقا امیرالمومنین علیه السلام شهید شدند، که ابوالفضل عباس علیه السلام 14 یا 15 ساله است تا زمان شهادت امام حسین علیه السلام که حدود 20 سال بعد است احترام و ادب را نسبت به خاندان رسالت به همه فرزندان خود آموخته است و حتی وقتی اسرا به مدینه، برگشتند، خیمه‌ای در آنجا بود که زنان هاشمی به خصوص زینب کبری و جناب ام کلثوم در آنجا نشسته بودند و زنهای بنی هاشم، می‌آمدند به خدمت آن حضرات و عرض تسلیت می‌گفتند؛ اما ام البنین کنار در خیمه ایستاد و داخل نشد، تا اینکه در آخر زینب کبری سلام الله علیها خودشان پاشدند، و آمدند دست ام البنین را گرفتند و او را بوسیدند، و گریه کردند، و فرمودند که مادر چرا داخل نیامدی و اینجا ایستادی؟

  ام البنین گفت که من دیدم بیشتر زنان هاشمی داخل خیمه هستند و ما هاشمی نیستیم و لذا صبر کردم که اینها تسلیت بگویند و بروند تا بعد، نوبت به امثال ما برسد؛ یعنی برای خودش حریم نگه می‌دارد واین حریم را هم ابوالفضل عباس علیه السلام در مقابل امام خودش نگه داشت؛  در کنار آب تشنه بود و تمام ذرات بدن و سلول‌های بدن که همه طلب آب داشتند، به یاد تشنگی برادرش، تشنه برگشت.

  اینها دارای قیمت و ارزش است؛ تنها جایی که گفت برادر، مرا دریاب، زمان به زمین افتادنش بود و زمانی بود که ابوالفضل دستی بر بدن نداشت و هر دو دستش را قطع کرده بودند.

   به قول شیخ جعفر شوشتری، ابوالفضل علیه السلام در آن حالت فاطمه زهرا علیها السلام را دید، که فاطمه زهرا سلام الله علیها به ابوالفضل خطاب پسرم می‌کند. او وقتی دید مادری زهرا برایش اثبات شد، آن وقت گفت یا اخا ادرک اخاک؛ این مطلب استبعاد ندارد؛ زیرا ابوالفضل آنقدر عظمت و شخصیت دارد که در کربلا یک حرم مستقل در کنار حرم سیدالشهدا علیه السلام دارد و باب الحوائج است و وقتی انسان از همه جا درمانده می‌شود،  سراغ ابوالفضل عباس علیه السلام می‌رود ، و در خانه او می رود.

جایگاه والای ائمه اطهار در بین مذاهب اسلامی  ادامه مطلب ...

برپایی مراسم جشن و سرور به مناسبت ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل العباس و امام سجاد (علیهما الاسلام)



برپایی مراسم جشن و سرور به مناسبت ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل العباس و امام سجاد (علیهما الاسلام)



بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ  وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ، وَ مُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِ ومَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ

اعیاد خجسته شعبان المعظم مبارک باد

خجسته میلاد با سعادت

حضرت سید الشهداء (علیه السلام)

و
علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس (
سلام الله علیه)

و

حضرت زین العابدین امام سجاد (علیه السلام)

را به منتظران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

و کاربران گرامی تبریک و تهنیت عرض مینماییم

به همین مناسبت مراسم جشن با شکوهی

در دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)

با حضور:

مدیحه سرایی مداحان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)

برگزار میگردد.

زمان: جمعه 3 شعبان المعظم 1436 مصادف با 1 خرداد 1394

«به مدت سه روز»

ساعت 11 صبح

مکان: خیابان انقلاب (چهارمردان) کوچه شماره 6 بیت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)



فرموده امام حسین‏ علیه السلام در مورد بندگان نافرمان‏ ،حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (دام ظله العالی)






http://www.rohani.ir/


حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (دام ظله العالی)



نقش عقل در اعمال روز عاشورا






http://www.rohani.ir/


حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (دام ظله العالی)


سرگذشت حضرت رقیه‏ علیها السلام در واقعه عاشورا ،حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (دام ظله العالی)






http://www.rohani.ir/


حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (دام ظله العالی)