هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

محبتی که پاداش آن بهشت است!





به گزارش شبکه جهانی حضرت اباالفضل العباس علیه اسلام به نقل ازشیعه نیوز: ابوبصیر، یکی از شاگردان امام صادق علیه السلام، روزی به آن بزرگوار عرض کرد:

«فدایت گردم! آیا لحظه جدا شدن روح از بدن مومن سخت می باشد؟»


امام صادق علیه السلام فرمودند: نه به خدا سوگند.


ابوبصیر پرسید: چگونه می شود که او به مرگ علاقمند باشد؟ (با اینکه هر کسی مرگ را دوست ندارد)


حضرت فرمودند: هنگامی که مؤمن در لحظه مرگ قرار گرفت، رسول خدا صلی الله عیله وآله و امیرمؤمنان علیه السلام، و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام و همه امامان علیهم السلام بر بالین او حاضر می شوند، جبرئیل و اسرافیل و میکائیل و عزرائیل نیز حاضر می شوند، امیر مؤمنان علی علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه وآله عرض می کند؛ «ای رسول خدا، این مؤمن ما را دوست داشت و ما را رهبر خود قرار داده بود، پس او را دوست بدارید.»


پس رسول خدا صلی الله علیه وآله به جبرئیل می گوید: «این مؤمن، علی علیه السلام و فرزندان او را دوست داشت، پس او را دوست بدار».

جبرئیل همین سخن را به میکائیل و اسرافیل می گوید، سپس همه، به عزرائیل می گویند: «این مؤمن، محمد و آل محمد صلی الله علیه وآله را دوست داشت، و علی علیه السلام و فرزندانش را امام خود قرار داد، با او مدارا کن»

عزرائیل در پاسخ می گوید: «سوگند به کسی که شما را برگزید، و گرامی داشت و محمد صلی الله عیله وآله را به پیامبر برگزید و به مقام رسالت، اختصاص داد؛ لاَنا اَرفَقُ بِهِ مِن والدٍ رَفیقٍ؛ وَ اَشفَقُ عَلَیهِ مِن اَخٍ شَفیقٍ؛ «من از پدر، نسبت به او صمیمی تر و از برادر نسبت به او مهربان تر می باشم».

سپس عزرائیل به آن مؤمن متوجه می شود، تا روح او را قبض کند، پس به او می گوید: «ای بنده خدا! آیا برات آزادی و سند نجات خود را گرفتی؟»

مؤمن، می گوید: آری.


عزرائیل می گوید: «به چه دلیل، این برات را گرفتی؟»

مؤمن می گوید: به خاطر محبتی که به محمد و آل محمد صلی الله علیه وآله داشتم، و به خاطر آنکه ولایت علی علیه السلام و فرزندان او را پذیرفته بودم.

عزرائیل می گوید: از آنچه که از آن می ترسیدی، خداوند تو را از آن ایمن نمود و به آنچه که امید داشتی، خداوند تو را به امیدت رسانید، دو چشم خود را بگشا و به آنچه در حضورت هست، بنگر.

مؤمن چشمان خود را می گشاید و به پیامبر و امامان علیهم السلام یکی یکی نگاه می کند و دری از بهشت به روی او گشوده می گردد و به او گفته می شود: خداوند این بهشت را برای تو آماده ساخته، و این ها پیامبر صلی الله علیه وآله و آلش رفیق ها و دوستان تو می باشند، اَفَتُحِبّ اِللّحاقَ بِهِم اَو الرُّجُوعَ اِلَی الدُّنیا: آیا دوست داری به این ها محمد صلی الله علیه وآله و آلش بپیوندی، یا به دنیا بازگردی؟

مؤمن در پاسخ می گوید: نیازی به دنیا و بازگشت به آن ندارم.

پس منادی خدا از درون عرش به گونه ای ندا می دهد که هم او و هم همه حاضران صدای آن منادی را می شنوند، ندای او این است:

یَا اَیَتّهَا النَّفسُ المُطمَئِنَة اِرجِعِی اِلی مُحَمّد وَ وَصِیّه وَ الاَئمَة مِن بَعدِهِ اِرجِعِی اِلی رَبِّکَ راضِیَة بِالوِلایَة، مَرضِیّة بِالثَّوابِ، فَادخُلی فِی عِبادِی وَ اَدخُلی جَنّتی غیرَ مَشُوبَة؛ ای کسی که به محمد صلی الله علیه وآله و وصیّ او و امامان بعد از او، اطمینان داشتی، بازگرد به سوی پروردگارت، در حالی که تو به ولایت آن ها راضی هستی و خداوند با ثوابش از تو خشنود است، داخل شو در میان بندگانم (محمد صلی الله علیه وآله و خاندانش) و داخل شو در بهشتم که هیچگونه گرفتاری و رنج در آن نیست.


پی نوشت ها:
1- بحارالانوار، ج6: 162- 163.
2- عالم برزخ در چند قدمی ما: 64.


 اینجا بین الحرمین مدینه است + تصاویر



اینجا بین الحرمین است…
 
هوایش هوایی دیگر است…
 
خاکش جنس دیگری دارد…
 
اینجا کوی دلدادگان و عاشقان الله ست…
 
اینجا دوراهی بین الحرمین است…
 
و مگر می‌توانی به سادگی انتخاب کنی…
 
همین که رسیدی پای دلت می‌لرزد…
 

اینجا چنددقیقه ای بغض می‌کنی و می‌نشینی…

 

 

 

 

 

نام شاعر: مصطفی فروردین ، شوق طی صد صفا و صد منا دارم عمو


نوجوانی تازه دامادم، نوا دارم عمو
 
صحبتی از ابتدا تا انتها دارم عمو
 
تا که یابم اذن میدان و شوم قربان تو
 
همره خود دست خطی آشنا دارم عمو
 
همچنان حُجّاج مُحرم گشته ام بر گرد تو
 
شوق طی صد صفا و صد منا دارم عمو
 
از سم اسبان دشمن پیکرم شد پایمال
 
پیکری گلگون شده از اشقیا دارم عمو
 
برگ پاییزی شدم هر سو کشانم روی خاک
 
جسم پرپر روی خاک کربلا دارم عمو
 
شاعر: مصطفی فروردین 
 

تنها ترین مرد شجاع ، روز امضـــای پیمان صلــح میان امام‎حســـن مجتبی (علیه‎السلام) و معاویه است؛




در تقویم شیعی بیست‎و‎ششم ربــیــع‎الاول مصــادف با روز امضـــای پیمان صلــح میان امام‎حســـن مجتبی (علیه‎السلام) و معاویه است؛ حادثه بسیار مهم و درس‎آموزی که نه تنها آنچنانکه باید شناخته نشده بلکه متاسفانه دچار کج‎فهمی و قدرناشناسی تاریخی هم گردیده است.


این اشتباه بزرگ از مردم زمان خود آن بزرگوار آغاز شد و هماکنون نیز کاملا برطرف نگردیده است. معروف است که کوتهنظران بلندادعای همان دوران هم امضای این پیمان را موجب ذلت اسلام می‎نامیدند و این نشانه اوج مظلومیت فرزند مقتدر و شجاع علی و فاطمه (ع) است.


حتی امروز هم بسیاری از مومنان، گرچه چنین نمی‎کنند و نمی‎گویند و جانب ادب نگه می‎دارند، اما از اوج حماسه امام خود آگاه نیستند و تسلیم آنان نه از باب درک حقیقت و قناعت وجدان، که از روی تعبد و اعتقاد به عصمت و حکمت پیشوای خویش است. این در حالی است که به تعبیر عالم خبیری چون کاشف‎الغطا در مقدمه کتاب حیات الامام الحسن همه مصلحت و مصلحت همه، در همان کاری بود که امام حسن (علیه‎السلام) کرد.


این را نه از راه تعبد می‎گوییم و نه از این باب که چون قضیه این‎گونه واقع شده در برابر آن تسلیم شویم و کار به خیر و شرش نداشته باشیم و نه از این باب که ما به عصمت، عقیده داریم و می‎گوییم عمل معصوم به هر حال مطابق حکمت بوده است. نه هرگز! بلکه اگر ما در واقعه صلح، تدبر کنیم و آن را از همه لحاظ و جوانبش بسنجیم و نتایج و مقدمات آن را در نظر بگیریم، به قطع و یقین برای ما روشن می‎شود که تنها راه همان بود که امام حسن پیمود.


گرچه بازخوانی این حادثه تاریخی و استخراج درس‎ها و عبرت‎های آن نیازمند فرصتی فراخ است، اما اینک به یادآوری چند نکته پیرامون آن بسنده می‎شود.

  ادامه مطلب ...

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی بعد از درس خارج فقه به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام



بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی بعد از درس خارج فقه به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

لزوم توجه به جایگاه والای امام حسن مجتبی(ع)

هفتم صفر بنا بر نقل معتبر، مصادف است با شهادت امام حسن مجتبی – علیه السلام – و همچنین ولادت باسعادت امام موسی­بن­جعفر – علیه السلام – . درباره ولادت امام هفتم، نقل دیگری ذکر نشده است؛ اما در خصوص شهادت امام حسن – علیه السلام – روز 28 صفر هم نقل شده است؛ با این حال روایت هفتم صفر معتبرتر است و حوزه­های علمیه از قدیم این روز را شهادت آن حضرت می­دانستند.

در بین ائمه اطهار – علیهم السلام – متأسفانه شأن امام حسن مجتبی – علیه السلام – آن گونه که باید و شاید رعایت نمی­شود و ایشان با همه جلالت و عظمتشان، تحت الشعاع  حضرت سیدالشهدا – علیه السلام – قرار گرفته­اند. یقیناً هیچ مصیبتی به مصیبت کربلا نمی‌رسد؛ چنان­که خود امام حسن – علیه السلام – فرموده­اند: «لایوم کیومک یا اباعبدالله»؛ با این حال، لازم و شایسته است که به جایگاه برجسته امام مجتبی – علیه السلام – بیشتر توجه شود. 

ادامه مطلب ...

گزارش تصویری مراسم روزهفتم صفرشهادت جانسوز امام حسن مجتبی علیه السلام در دفترحضرت آیت الله علوی بروجردی


گزارش تصویری مراسم روزهفتم صفرشهادت جانسوز امام حسن مجتبی علیه السلام در دفترحضرت آیت الله علوی بروجردی

گزارش تصویری؛



مراسم روز هفتم صفر


شهادت امام حسن بن علی بن علی المجتبی علیها السلام


در


دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی) 1392/09/19"10:00


برای نخستین بار؛ تصویری نادر از مرقدامام حسن مجتبی علیه السلام در بقیع



برای نخستین بار؛

 تصویری نادر از مرقدامام حسن مجتبی علیه السلام در بقیع



خبرگزاری نون برای نخستین بار تصویری از مرقد امام حسن بن علی علیه السلام قبل زا تخریب آن از سوی مقامات سعودی در دهه 20 قرن گذشته را به همراه سایر قبور ائمه علیهم السلام و صحابه را منتشر کرد.

 

 

علت نامگذارى قرآن و اهلبیت به «ثقلین»


علت نامگذارى قرآن و اهلبیت به «ثقلین»


کلمه «ثقلین» تثنیه است از ماده ثَقَل، به معناى متاع و توشه سفر و هر چیز نفیسى که احتیاج به محافظت داشته باشد(1) یا از ماده ثِقل به معناى سنگینى است.


ثعلب مى گوید: کتاب و عترت را ثقلین نامیدند؛ زیرا عمل به آن دو سنگین است و آن ها را به دلیل بزرگ جلوه دادن قدر و منزلتشان ثقلین نامیدند.(2)


ابن حجر مکّى مى گوید:


«سمّى رسول الله(صلى الله علیه وآله) القرآن وعترته ـ الأهل والنسل والرهط الأدنون ـ ثقلین؛ لأنّ الثقل کل شىء نفیس خطیر مصون، وهذان کذلک؛ اذ کل منهما معدن للعلوم اللدنیة والأسرار والحکم الإلهیة، ولذلک حثّ النبىّ(صلى الله علیه وآله) على الاقتداء بهم والتعلّم منهم»؛


«رسول خدا(صلى الله علیه وآله) قرآن و عترت را ثقلین نامید. «ثقل» به هر چیز نفیسى گفته مى شود و کتاب و عترت از این قبیل است؛ زیرا هر کدام از آن دو معدن علوم لدنّى و اسرار و حکمت هاى الهى اند، از همین رو، پیامبر(صلى الله علیه وآله)مردم را به پیروى از آن دو تأکید و سفارش نموده است.»(3)


به بیانى دیگر:


ثقل، عیارى است که براى تثبیت ترازو وضع مى شود و آن دو به این دلیل به عیار تشبیه شده که کتاب و عترت مایه استقرار حیات و زندگانى مردمند؛ یعنى با از بین رفتن آن دو استقرار و طمأنینه از حیات مردم برچیده خواهد شد.(4)


1. قاموس المحیط، ماده ثقل.
2. لسان العرب، ماده ثقل.
3. الصواعق المحرقه، ص 90.
4. على اصغر رضوانى، امام شناسى و پاسخ به شبهات(2)، ص 327

راویان شأن نزول آیه تطهیر از صحابه و تابعین


راویان شأن نزول آیه تطهیر از صحابه و تابعین


عده اى از صحابه و تابعین نزول آیه تطهیر را در شأن اصحاب کسا دانسته اند، از جمله:

  ادامه مطلب ...

راویان شأن نزول آیه تطهیر از علماى اهل سنت


راویان شأن نزول آیه تطهیر از علماى اهل سنت



جماعت زیادى از علماى اهل سنّت روایاتى را نقل کرده اند که نشان مى دهد آیه تطهیر در شأن اصحاب کساء نازل شده است. در اینجا به اسامى برخى از آنان اشاره مى کنیم:

  ادامه مطلب ...

روایت واحدى از ابن عباس درباره مصداق آیه تطهیر


روایت واحدى از ابن عباس درباره مصداق آیه تطهیر


واحدى به سند خود از ابن عباس نقل مى کند که آیه تطهیر در شأن همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله)نازل شده است.(1)

در پاسخ مى گوییم:

اوّلا:

در رجالِ این حدیث، افرادى مجهول و ضعیف وجود دارد که از آن جمله:


«ابویحیى عبدالحمید بن عبدالرحمن» است که متّهم به خطاى در روایت مى باشد.(2) 


نسائى او را قوى ندانسته و ابن سعد و احمد بن حنبل او را تضعیف کرده اند.(3) 


از دیگر رجالِ حدیث، «خصیف» است که احمد بن حنبل و یحیى بن سعید او را تضعیف کرده و روایتش را حجّت نمى دانند. ابوحاتم مى گوید: او کسى است که احادیث را با گفتار و آراء خلط کرده است. ابن معین مى گوید: ما از حدیث خصیف حذر مى کنیم.(4)


ثانیاً:

روایاتى صحیح السند از ابن عباس نقل شده که مى گوید: آیه تطهیر در شأن اصحاب کسا نازل شده است(5).(6)


1 ـ اسباب النزول، ص 239.
2 ـ تقریب التهذیب، ج 1، ص 469.
3 ـ تهذیب التهذیب، ج 6، ص 120.
4 ـ تهذیب التهذیب، ج 3، ص 143.
5 ـ مسند احمد، ج 1، ص331؛ خصائص نسائى، ص 11؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 119.
6 ـ على اصغر رضوانى، امام شناسى و پاسخ به شبهات (1)، ص 381.

سند روایت امّ سلمه در مورد آیه تطهیر


سند روایت امّ سلمه در مورد آیه تطهیر


برخى براى داخل کردن همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آیه تطهیر به حدیث امّ سلمه تمسّک کرده اند:


حاکم به سند خود از امّ سلمه نقل مى کند که گفت:


آیه تطهیر در خانه من نازل شد؛ آن گاه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به دنبال فاطمه و على و حسن و حسین فرستاد و فرمود:

اینان اهل بیت من هستند.

ام سلمه مى گوید:

عرض کردم:

اى رسول خدا! آیا من نیز از اهل بیتم؟

فرمود:

آرى! اگر خدا بخواهد.(1)

هم چنین طبرى به سندش از ام سلمه نقل مى کند که گفت:

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) على و فاطمه و حسن و حسین را جمع نمود و آن ها را زیر پارچه اى قرار داد؛ آن گاه عرض کرد:

پروردگارا! این ها اهل من هستند.


امّ سلمه مى گوید:

عرض کردم: اى رسول خدا! مرا از آنان قرار ده. فرمود: تو از اهل منى.(2)


در پاسخ مى گوییم: اوّلا: روایت از حیث سند ضعیف است؛ زیرا این مضمون از ام سلمه در دو سند وارد شده است:

  ادامه مطلب ...

شبهه ابن تیمیه در آیه اطعام در مورد اهل بیت (ع)


شبهه ابن تیمیه در آیه اطعام در مورد اهل بیت (ع)


او  (ابن تیمیه) مى گوید:


علاّمه حلّى دروغ هایى را نقل مى کند که برجهل نقل کننده آنها دلالت دارد، مثلاً مى گوید: 


سوره «هل اتى» در حقّ اهل بیت نازل شده است .


و این سخن وى دروغ است ؛

زیرا «هل اتى» به اجماع علما در مکّه نازل شده است ، و ازدواج على با فاطمه پس از هجرت در مدینه انجام گرفته ، و حسن و حسین پس از نزول هل اتى متولّد شده اند؛

پس دروغ بودن سخن وى بر آگاهان به نزول آیات و سیره آن بزرگواران پوشیده نیست.(1) در پاسخ مى گوییم:


نا آگاهى و نادانى این شخص منحصر به یک باب نیست ، بلکه جاهل به عقاید ، جاهل به فِرَق و مذاهب گوناگون ، جاهل به سیره ، جاهل به احکام ، جاهل به حدیث ، و همچنین جاهل به علوم قرآن است ، به اندازه اى جاهل است که مطالب زیر را نفهمیده است :


  ادامه مطلب ...

شبهه ابن تیمیه در دلالت آیه تطهیر بر عدم عصمت اهل بیت (ع)

شبهه ابن تیمیه در دلالت آیه تطهیر بر عدم عصمت اهل بیت (ع)

او مى گوید:

سخن علاّمه حلّى که مى گوید:

طبق آیه:

(قُل لاَّ أَسْـئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ ا لْمَوَدَّةَ فِى ا لْقُرْبَى)(1)

[بگو: من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى کنم ، جز دوست داشتن نزدیکانم (اهل بیتم) ]دوستى و مودّت اهل بیت واجب است ، اشتباه است ؛

زیرا این آیه مکّى است و در زمان نزول آن نه على با فاطمه ازدواج کرده بود و نه فرزندى داشته اند.(2) و مى گوید(3) :


سخن او ـ علاّمه حلّى ـ که مى گوید :


خدا آیه : (قُل لاَّ أَسْـئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ ا لْمَوَدَّةَ فِى ا لْقُرْبَى)


[بگو: من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى کنم جز دوست داشتن نزدیکانم (اهل بیتم)] را در شأن آنان نازل کرده ، سخنى دروغ است ؛ زیرا این آیه در سوره شورى قرار دارد و این سوره بدون شکّ مکّى است و قبل از ازدواج على با فاطمه و تولّد حسن و حسین نازل شده است . تا اینکه مى گوید : و عدّه اى از نویسندگان اهل سنّت وجماعت ، و شیعه اعمّ از پیروان احمد و دیگران نقل کرده اند :


وقتى این آیه نازل شد، از پیامبر پرسیدند:

اى پیامبر خدا اهل بیت کیست؟

  ادامه مطلب ...

نگاهی به جایگاه فاطمه (س) در آیه مباهله

نگاهی به جایگاه فاطمه (س) در آیه مباهله


به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) شعبه مرکزی، در این مقاله آمده است: آیه مباهله بر صداقت و عصمت گفتاری و رفتاری اصحاب کساء دلالت دارد. به اعتراف دانشمندان فریقین، روایات متواتری وجود دارند که پیامبر گرامی (ص) به جای «انفسنا»، حضرت علی(ع) را و به جای «نسائنا»، حضرت فاطمه (ع) را و به جای «ابنائنا» حضرت امام حسن(ع) و حضرت امام حسین(ع) را برای مباهله با نصارای نجران به عنوان گواه نبوت از میان همه امت به همراه بردند.

برخی از دانشمندان اهل سنّت این امر را متفق علیه و برخی دیگر اجماعی می‌دانند. روایات مباهله با بیش از 51 طریق متفاوت از 37 تن از بزرگان دین روایت شده‌اند. برخی دانشمندان اهل سنت شبهاتی را نیز مطرح کرده‌‌اند اما این شبهات هیچ پایگاه علمی ندارند.

 




ادامه مطلب ...