هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

حجله گاه خون ، فرازی از مجلس روضه خوانی و سخنرانی شیخ جعفر شوشتری رحمة الله علیه در روز ششم محرم:



فرازی از مجلس روضه خوانی و سخنرانی شیخ جعفر شوشتری رحمة الله علیه در روز ششم محرم:

مى خواهم شروع به ذکر شهادت شهیدى کنم که امتیازى داشته است از همه شهدا.
کار به شجاعت و فضیلت ندارم . امتیاز داشته است به دل شکستگى ، و خصوصیتى دارد که دل درباره او شکسته مى شود، و خود او هم دلشکسته تر بوده است ، و دل سیدالشهداء هم درباره او خیلى شکسته شد.
مراد کیست ؟ السید المؤ تمن ، قرین الغصه و المحن ، القاسم بن الحسن .

یک امتیازى داشته است که شهدائى که به میدان رفتند، همه بالغ بودند، و مکلف به تکلیف جهاد الهى بودند. اگر چه چند طفل هم کشته شدند، ولى جهادى نبودند. در میانه شهداء از اهل بیت غیربالغى به جهاد نرفت ، مگر حضرت قاسم .....

جناب سید بن طاووس کیفیت شهادت آن شهید را چنین بیان فرموده است :
خرج القاسم بن الحسن ، و هو غلام صغیر لم یبلغ الحلم [قاسم بن حسن از خیمه بیرون آمد و او نوجوان بود و هنوز به سن بلوغ نرسیده بود].
باید سیزده سال داشته باشد، چون یازده سال فیما بین دو امام یعنى امام حسن و امام حسین (علیهما السلام ) بوده است .
فنظر الیه الحسین فاعتنقه ؛ دست به گردن او انداخت او را در برگرفت ، حتى غشى علیهما [تا اینکه مدهوش شدند].
نمى دانم این گریه از چه بابت بود. گریه به این شدت چرا و حال آنکه شهداء دیگر آمدند، و اذن گرفتند و با هیچکس حضرت چنین سلوک نفرمود!
بارى ، بعد از آنکه به حال آمد، فاستاءذنه . فلم یاءذن له .
همین یکیست که امام اول مضایقه فرمود. دیگر اگر همه جا بگویند، دروغ است .
فلم یزل الغلام یقبل یدیه و رجلیه (100) [آن نوجوان همواره دست و پاى امام حسین (علیه السلام ) را مى بوسید].
حالا از مصیبتهاى عظیمه حضرت قاسم آن مطلبى است که بعضى ذکر کرده اند، و بعضى تصدیق نکرده اند. مردم اسمش را عروسى گذاشته اند... و حال آنکه از اعظم مصائب آن مظلوم است . چون بناى عوام در همه چیز بر نقیض است اسم آن را عروسى گذاشته اند.
مجملا همین قدر ذکر کرده اند که وقتى که حضرت آن جناب را اذن نداد، نشست گوشه خیمه . به خاطرش آمد پدر بزرگوارش تعویذى بر بازویش ‍ بسته است ، سفارش کرده به او بگویند هر وقت کار بر او تنگ شد، آن را بگشاید و نگاه کند، گشود و نگاه کرد. دید نوشته است :
یا ولدى یا قاسم ! اذا راءیت عمک الحسین ...
برداشت نوشته پدر را که نوشته بود: ((هر چه ترا منع کند، اصرار کن )) و آمد خدمت عم بزرگوارش . آن حضرت فرمود که برادرم وصیت دیگر هم فرموده است وصیت کرده که دخترم فاطمه را براى تو عقد کنم . براى اینکه صورت وصیت برادرم به عمل بیاید یا اینکه باید در این مصیبت هر چیزى بوده باشد؛ حتى عقد توى مصیبت ، حضرت عقدى واقع ساخت (101).
بر فرض تحقق ، اوضاعش نه مثل عروسى خود اهل بیت از جده عصمت کبرى (علیها السلام ) و سایر اهل بیت ، و نه مثل عروسیهاى دیگر. این نقطه مقابل همه عروسیها است .
از یک بابت بگویم چطور نقطه مقابل است . نسبت به عروسى اهل بیت عرض مى کنم . موازنه مى کنم این عروسى را با عروسى جده اش فاطمه کبرى سیده نساء العالمین (علیها السلام ).
در عروسى صدیقه ، بهشت را زینت کردند. حورالعین رجز خواندند، و به ((طه )) و ((طواسین )) خواندن مشغول شدند. درختان بهشت نثار کردند. درخت طوبى نثار کرد. حورالعین شادى کردند...
اما در عروسى این فاطمه ، همه حورالعین بر سر و سینه زدند، و همه محزون بودند. بهشت گریه کرد. آسمان نثار کرد، اما خون نثار کرد!
اما نقطه مقابل عروسى هاى مردم است به این جهت که عروسى هاى مردم مجلس عقد دارند، مجلس شربت دارند، مجلس شیرینى دارند، حجله بندى دارند، حنا دارند، هلهله دارند، ولیمه دارند، لباس تازه براى کسان داماد دارند... و در این عروسى ، تمام اینها نقطه مقابل شده است :
((مجلس عقدش )) خیمه گاه ؛ ((مجلس شربتش )) قتلگاه .
((حجله )) داشت ، بلى داماد حجله داشت . در حجله ، داماد بر سر تخت بود، ولکن عروس در خیمه گاه .
داماد در حجله قتلگاه بود. تختش آن جسدهاى کشتگان بود که بر روى هم افتاده بودند. حضرت جسدش را بالاى آن جسدها گذاشت .
((حنابندى )) هم داشته ، نقطه مقابل حنابندیها: اما داماد، در قتلگاه حنابندیش شد، عروس در خیمه گاه شد، وقتى که گوشواره از گوشش ‍ بردند!
عمو، داماد را در این عروسى بر سینه گرفت که ببرد در حجله سر تخت بگذارد، همان تخت اجساد شهداء که روى هم گذاشته بود. عذر خواهى داماد کرد که اى فرزند برادر، خیلى مرا صدا زدى ، نتوانستم تو را یارى کنم . خواهش کردى ، خیلى بر من صعب است خواهش تو به عمل نیاید.
اینجا داماد بر سینه عمو، در آنجا هم عروس بر سینه عمه . عمو عذر خواهى کرد، عمه هم عذر خواهى کرد که کهنه خواستى سرت را بپوشى ، ندارم ؛ عمتک مثلک . این داماد و این عروس چه شباهت به هم رسانیده اند. داماد در قتلگاه از ضرب یک شمشیر بر رو افتاد، و صورتش بر خاک واقع شد.
عروسى هم در طرف خیمه از ضرب یک نیزه افتاد صورتش به خاک رسید.
اما ((زفافى )) هم دارد؟ زفاف هم شده است . نه به این قسم که مردم نامربوطها مى گویند.
در شب زفاف ، فاطمه کبرى (علیها السلام ) را وقتى که به خانه امیرالمؤ منین - صلوات الله علیه - مى بردند، اءمامها اءبوها، و عن یمینها جبرئیل ، و عن شمالها میکائیل ، و مع کل واحد سبعون اءلف ملک (102)
زنهاى پیغمبر (صلى الله علیه و آله ) رجز مى خواندند.
اما فاطمه صغرى هم زفافى داشت : وقتى که آن مکرمه را مى بردند، پدرش ‍ پیش روى او. آن فاطمه جهازیش کم بود، وقتى که مى بردند، این فاطمه جهاز نداشت .
اما زنهاى آن زفاف رجز مى خواندند؛ رجزشان طورى بود، رجز اینها طور دیگر بود:
هذا حسین بالعراء(103) [این حسین (علیه السلام ) است که در بیابان افتاده است ]
مصیبت نه اینهاست که گفتم ، هنوز باقیست ، تا وقتى که رفتند بروند در این حجله قتلگاه ، زنهاى عرب - دیده اى - هلهله دارند، اینها هم هلهله داشتند. وقتى رسیدند، هلهله زدند در حجله قتلگاه ، یعنى شیون کردند.
قاعده است داماد لباس خوب بپوشد، و بایستد بر سر تخت . در خیلى بلدان متعارف است چادرى بر سر عروس مى زنند، چند نفر اطرافش را مى گیرند، علاوه بر چادر اولى ، اما این عروس نمى دانم چادر اولى داشت یا نه !
امشب وقتى که رفتند عروس را ببرند، داماد لباس نداشت ، علامه نداشت ، از برش برده بودند!
اینها هم نه مصیبت است ، وقتى که رسیدند داماد را از تخت فرود آورده بودند، سیدالشهداء بالاى همه گذاشته بود، قاسم را. حدیث است بر روى قتلى گذاشته بودند. وقتى که عروس رسید، پائین آورده . براى چه ؟ چه بگویم ، نمى دانم وقتى که عروس آمد، شده بود، یا نه ، براى اینکه سرها را از بدنها جدا کنند.
این کیفیت عروسیش ، هنوز عزایش گفته نشده است !
انا لله و انا الیه راجعون

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد