ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
وجود مقدس امام باقر سلام الله علیه خصوصیاتی دارند که یکی از این خصوصیات آن است که ایشان بازمانده واقعه عاشورا در سرزمین کربلا هستند. ایشان در مجلس یزید بن معاویه نیز بیانی دارند که در بعضی از کتابهای مقاتل ذکر شده است؛ و اساسا، ایشان به اعتبار اینکه با صِغَر سنشان در کربلا حضور داشتند، یکی از ناقلان آن حادثه هستند، و پس از آن واقعه نیز تا روزی که از دنیا رفتند، یعنی در دوران امامت امام سجاد سلام الله علیه و امامت خودشان که دوران نسبتاً طولانی است، شاهد همه آن وقایعی بودند که در دنیای اسلام اتفاق افتاد و در نتیجه معارف نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و معالم قرآن مهجور شد.
زندگی امام باقر سلام الله علیه مواجه با حوادث سرشار از مصیبت و بسیار حساس است که از تحمل یک انسان متعارف خارج است. حکومت بنی امیه بعد از قضیه عاشورا، توسط امام سجاد سلام الله علیه و زینب کبری سلام الله علیها در پایتخت و مرکزشان شکست خورد؛ همان امام سجاد سلام الله علیه و حضرت زینبی سلام الله علیها که روزی، آن گونه وارد شام شدند که مردم هیاهو و هلهله میکردند و آتش بر سر مبارک امام سلام الله علیه و کاروان اسرا میریختند، وقتی میخواستند از شام برگردند، زنها در وداع با اهل بیت گریه و زاری میکردند.
بنابراین، بنی امیه شکست خوردند و وقتی اعتبارشان را پیش مردم از دست دادند، در واقع، مشروعیتشان از بین رفت و در این حالت، معمولا حکومتها حالت پلیسی و امنیتی پیدا میکنند؛ چرا که مردم آنها را نمیخواهند و آنها را باطل میدانند، ولی چون حکومتها میخواهند که بمانند برای بقا به زور متوسل میشوند.
بنی امیه تا قبل از قضیه عاشورا پیش مردم، مقبولیت داشتند و حتی خلفا، خطبه نماز جمعه میخواندند و شاید در نماز هم گریه میکردند و از سوی دیگر اعمال زشتشان و مکر و حیلهاشان علنی نبود؛ اما امام حسین، ماهیت مخفی آنها را علنی کرد که اینها چگونه حاکمانی هستند.
ایشان به وسیله یاران خود، آن هم با سازماندهی بسیار زیبا در کربلا، عمق فجایع حکومت را به همه مردم رساند. ایشان به برخی میفرمودند که شما دور از ماجرا بایستید و نزدیک دشمن هم نباشید که صدمه ببینید، اما خبرها را بگیرید و منتقل کنید تا اینکه خبرنگاری در کربلا شکل گرفت. این هنر سیدالشهدا بود که مسئله کشته شدن تنها در این بیابان دور افتاده نیست که بکشند و قضیه تمام بشود؛ بلکه باید خبر این واقعه، به همه عالم برسد و لذا، همه جا هیاهو شد. وقتی که خبر به مدینه رسید در آنجا قیام عمومی پدید آمد که آنها هم مجبور شدند آن کشتار عجیب و غریب را در شهر رسول الله صلی الله علیه و آله انجام بدهند که میگویند خون مردم تا پای قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله آمده بود.
به هر حال، در این قصه، بنی امیه شکست خورد و فضا امنیتی شد و لذا دوران امامت امام سجاد سلام الله علیه دوران بسیار مصیبت باری بوده است و عیناً این میراث به امام باقر سلام الله علیه منتقل شد، ایشان نیز در این زمینه بسیار سختی کشیدند و تنها در یک برههای از اواخر عمر مبارکشان که دستگاه حکومت ضعیف شده بود فرصتی برایشان فراهم آمد. البته، امام سجاد سلام الله علیه در همان زمان، تعدادی از افراد را که بیش از صد نفر بودند، همانند ابوحمزه ثمالی را تربیت کردند و خیلی از بزرگان روات که به طبقه سوم بر میگردند از اصحاب ایشان هستند و همین سرمایهها به امام باقر سلام الله علیه منتقل شدند.
زمانی که امام باقر سلام الله علیه احساس کردند که بنی امیه ضعیف شده است، حرکت علمی و فرهنگی وسیعی را شروع کردند، و معالم رسول الله صلی الله علیه و آله و حقیقت وحی الهی و اصالتها را تبلیغ کردند. قبل از این، آنچه مردم میشنیدند این بود که حسین سلام الله علیه نوه پیامبر صلی الله علیه و آله است که به حکومت اعتراض کرده و از روی ظلم کشته شده است؛ اما از منطق سیدالشهدا سلام الله علیه آگاه نبودند، ولی امام باقر سلام الله علیه این نقیصه را جبران کردند و در این مسیر، حوزههای علمیه را بنیان نهادند تا بعد در زمان امام صادق سلام الله علیه به اوج خود رسید تا آنجا که امام صادق سلام الله علیه درباره برخی از تربیت یافتگان این حوزه که حتی قبلا شیعه هم نبودند، همانند زراره و محمد بن مسلم، میفرماید که اگر اینها نبودند، فرهنگ و معالم اهل بیت سلام الله علیهم از بین میرفت.
بنابراین، اگر حرکت فرهنگی امام باقر سلام الله علیه نبود، ممکن بود که عاشورا تنها در قالب اجمالی خودش و بدون فهم عمیق عاشورا بماند، اما حرکت فرهنگی که امام باقر و امام صادق سلام الله علیهما در حوزه های علمیه به وجود آوردند، علی رغم فرصت محدود، بهره برداری شایسته از یک موقعیت خاص بود؛ اما پس از این دوران فترت، یعنی زمانی که بنی عباس جان گرفتند و منصور روی کار آمد، مصیبت دوباره شروع شد و خانه امام صادق سلام الله علیه بسته شد و مامور در خانه ایشان ایستاده بود و کسی حق مراجعه نداشت.
اما به هر حال، ائمه اطهار سلام الله علیهم از این سفارش امیرالمؤمنین سلام الله علیه فرمودند باید فرصتها را قدر دانست، استفاده کردند و در این برهه، حوزههای علمیه به راه افتاد. تا آنجا که نقل شده در مسجد کوفه، هفتاد منبر گذاشته بودند که بر روی آنها گفته میشد حدثنی جعفر بن محمد سلام الله علیهما ؛ و در دنیای اسلام حدیث گفتن شأن اصحاب جعفر بن محمد شد و علم از خانه اینها رشد کرد، و در نتیجه اسلام مانگار شد و امروز، ما غیر از اسلامی که داعش و النصره میگوید چیزی به نام تشیع و اسلام راستین داریم که در این کتب مانده است و اگر این احادیث و تربیتها نبود، مردم امروز، اسلام را در قالب داعش میدیدند، همانجور که قبلا اسلام را یزیدی میدیدند و آن را به عنوان الگو معرفی میکردند.
اسلام واقعی از غدیر شکل گرفت که به مردم عرضه شود و امام باقر سلام الله علیه در بهترین فرصتها این غنیمت را به دست آوردند تا اصالتها را حفظ کند و امام صادق سلام الله علیه نیز آن را ادامه دادند.
شما را به خدا قسم میدهم، که بیایید فرصتها برای تبلیغ دین و عرضه معالم الهی را غنیمت بشمریم. اینکه چه زمانی فرصت مناسبی برای چه کاری است این تدبیر و درک میخواهد. ائمه ما اینجور حرکت کردند امام باقر و امام صادق سلام الله علیهما این کار را شروع کردند و علی بن موسی الرضا سلام الله علیه آن را دنبال کرد و نشر داد، تا آنجا که هر چه بر ائمه سلام الله علیهم بعد از امام رضا سلام الله علیه بیشتر سخت گرفتند تعداد وکلای ایشان بیشتر شد و ارتباط معنوی مردم ثبات بیشتری پیدا کرد. امام عسکری سلام الله علیه که محدودترین امام است که از سامرا حتی برای حج هم بیرون نرفت، اما تعداد وکلای ایشان بیشتر از همه زمانها است و این یعنی ارتباط مردم گستردهتر شده است که نتیجه بهره برداری از فرصتها است.
به هر حال ما در دوران غیبت، گوشهای از آن مسند را بر عهده گرفتیم و وقتی لباس این کار را پوشیدیم شأنی از آن شئون را بر عهده گرفتهایم و باید مسئولانه عمل کنیم و از فرصتها بهره بگیریم و آنچه به ما رسیده به نسل خودمان انتقال دهیم و در این مسیر تلاش کنیم.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.