ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکْمَلَ الْإِیمَانِ، وَ اجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الْیَقِینِ، وَ انْتَهِ بِنِیَّتِی إِلَى أَحْسَنِ النِّیَّاتِ، وَ بِعَمَلِی إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ.[1]
امام سجاد علیه السلام در این فقره از دعای مکارم الاخلاق از خداوند درخواست دارند که خدایا اعمال ما را به احسن الاعمال تبدیل نما. باید به این نکته توجه کرد، همه ادعیه فوق بعد از آن است که فرمودند: خدایا خودت یقین من را به افضل یقین ارتقا بده؛ و حتی نیتی که من دارم اگر توفیق الهی و یاری او نباشد تبدیل به احسن النیات نمیشود. بنابراین، این موارد یک سیر طبیعی دارد که اول رسیدن ایمان انسان به مراتب اکمل ایمان است؛ چرا که اصولا، اعتقاد یعنی عقد القلب و این زیر بنای کارها و امور انسان است؛ مرتبه بعدی، یقین است یقین هم ممکن است بعد از عقد القلب حاصل شود و ممکن هم است که اصلا حاصل نشود؛ ولی باید توجه داشت که همین عقد القلب نیز خود دارای درجاتی است که امام افضل آن درجات را خواستار شده است. مرحله بعدی نیت انسان است تا در نهایت به عمل صحیح منتهی شود.
از این رو، امام سجاد علیه السلام از اول نمیفرماید که خدایا عمل من را اصلاح کن، ایشان این مسئله را درجهبندی میکند، بلکه دعا را با صلوات بر پیامبر و آل او شروع میکند، تا بفهماند که اگر ما چیزی میخواهیم به دست آوریم، باید در پرتو عنایات اهل بیت علیهم السلام باشد؛ آن کسانی که اول مخلوق خداوند هستند و خداوند، عالم را هم به طفیل اینها خلق کرده است؛ آنهایی که آبرویی پیش درگاه خدا دارند؛ پس خدایا تو به اعتبار اینها و به عظمت اینها در نزد خودت، کار من را به صورت ریشهای اصلاح کن؛ یعنی از اول ایمان من را اصلاح کن که سر رشته همه کارها است؛ پس آن ایمان کاملتر را در مسیر خودت به من عنایت کن؛ به طوری که دیگر، شیطان در این ایمان داخل نشود که من خیال کنم شیطان حق است؛ یعنی در واقع، به شیطان ایمان آورده باشم، ولی خیال کنم که به خدا ایمان آوردهام؛ مخصوصاً اینجا یک آفتی برای مبلّغ وجود دارد که گاهی از اوقات فکر میکند که کار را برای خدا انجام میدهد، درحالی که دارد آن کار را برای نفس خودش انجام میدهد.
اینجاست که ما نیازمند استعانت از خدا هستیم و این استعانت باید به برکت محمد و آل محمد صلی الله علیه و اله باشد تا به آنجا برسد که اعمال ما به احسن الاعمال، تبدیل شود.
وقتی تصحیح این امور همه به برکت این دعا صورت گرفت و تناسبها در نظر گرفته شد، یعنی ایمان، یقین، نیت، عمل، بعد از صلوات، کامل گردید، حضرت می فرماید: اللهم وفر بلطفک نیتی؛ یعنی حالا که ایمان به خدا درست و مطابق با واقع شد، پس آن را تمام و کمال بخش. کما اینکه حضرت علی خودشان فرمودند، خوارج ایمان دارند، اما ایمانشان به کفر من هست، یعنی از صمیم قلب ایمان باطل دارد، تفاوت خوارج با معاویه آن بود که اینها از روی عقیده باطل کار میکردند؛ گاهی از اوقات باید از مومن بیشتر از منافق و کافر ترسید اما کدام مومن؟ همانند خوارج که اعتقاد باطل جزمی داشته باشتند.
ولذا، گاهی باید از مومن بیشتر از منافق و کافر ترسید؛ همان مومنینی که در طول تاریخ حق را لگد مال کردند. امام حسین را در روز عاشورا چه کسانی کشتند؟ همان مومنین کوفه او را شهید کردند. همین مومنینی که روزی در کوفه عدالت علوی را نیز دیده بودند، اما حالا جمع شدند و امام حسین را کشتند.
الان، داعشیها هم هر چند که مزدور آمریکا و اسرائیل هستند، اما باید این را توجه داشته باشیم که همین آدم داعشی که از اروپا و آمریکا رفاهش را کنار میگذارد و برای جنگیدن به این منطقه میآید، تنها توسط آمریکا و اسرائیل نیامده است، بلکه روی اعتقاد و ایمان آمده است؛ البته، ایمانی که به او عرضه شده، خطایی بوده، ولی بالاخره، الان هم که میخواهد بمیرد، منتظر حوریه است و واقعا هم منتظر است؛ چون به آن ایمان دارد. بنابراین، مشکل ما همین جاست که نتوانستیم ایمان را به درستی عرضه کنیم.
لذا امام سجاد علیه السلام روی ایمان که نقطه حساسی هست دست گذاشتند که خیلی مهم و اصلی است و نباید برای ما کم اهمیت جلوه کند، تا عمل ما هم درست و مطابق حقیقت و دور از خطا باشد. این را همه باید توجه داشته باشیم.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
1). الصحیفة السجادیة، ص92.