حضرت آیت الله علوی برجردی سلمه الله با اشاره به سالروز شهادت امام حسن عسکری فرمودند:
این ایام مصادف است با شهادت وجود مقدس حضرت ابو محمد حسن بن علی العسکری علیهالسلام والد ماجد و بزرگوار مولایمان حجت بن الحسن المهدی عجل الله فرجه الشریف است که به عنوان عرض ادب به محضر ایشان جملاتی را در این رابطه عرض میکنیم.
قطعا ایام شادی و سرور ائمه هم بعد از این ایام است؛ چرا که آغاز امامت آقا حجت بن الحسن علیه السلام، یکی از اسباب شادی در این ایام است.
آغاز امامت امام زمان در شرایط خفقان بود
اما یک نکتهای که ما باید به آن توجه کنیم روزهای آغازین غیبت، و آن شرایطی است که شیعه در آن سالها در آن اوضاع و احوال به سر میبرد. آنقدر شرایط در آن زمان سخت بود که شیعهها، یا پیروان ائمه، نمیتوانستند اظهار کنند که امام عسکریعلیهالسلام فرزندی داشته است، و لذا روایاتی که درباره حرمت نام ایشان داریم که مبادا نام ایشان را ببرید از باب احترام نیست بلکه از این باب است که نام ایشان مجوّز قتل افراد زیادی میگردید. لذا باید مردم انکار میکردند که حضرت عسکریعلیهالسلام فرزندی داشته است، اصلا مردم و حتی حکیمه خاتون تا شب ولادت حضرت از حمل نرجس خاتون مطلع نبودند؛ بلکه افراد خاصی از اصحاب حضرت عسکری علیهالسلام بودند که امام خودشان آنها را میبردند که ببینید این فرزند ایشان و امام بعد از ایشان است. البته، کسانی هم بعدا خدمت حضرت حجت عجل الله فرجه در زمان حضرت امام عسکری علیهالسلامرسیدند. بعضی از اصحاب هم خدمت امام میرفتند و از امام سوال میکردند که آقا بعد از شما، امام چه کسی است؟ ایشان نیز حضرت حجت عجل الله فرجه را نشانشان میدادند، در زمان امام عسکری علیه السلام حکومت خیلی تلاش کرد بفهمد کی و چه زمانی حضرت به دنیا میآید. به مجرد شهادت امام علیهالسلام حکومت زمان، جعفر برادر آن حضرت را جلو آورد که بر جنازه ایشان نماز بخواند. اما زمانی که وی برای نماز آماده میشود یک طفل 5 یا 6 ساله بیرون آمد و فرمود که عمو کنار برو که من باید بر جنازه پدرم نماز بخوانم و هیچ مقاومتی هم از جعفر نشد؛ حتی مثل اینکه تمام ماموران کور و کر شدند تا ایشان، نماز را بر پیکر پدرشان خواندند. بعد این طفل به خانه آمدند و وارد سرداب، که خانه امام عسکری علیهالسلام است، شدند و دیگر کسی ایشان را ندید. ماموران همه جا را گشتند ولی آن حضرت را ندیدند، آنها تمام خانههای شیعیان را جست و جو کردند و تمام اموال حضرت عسکری را هم تقسیم کردند و به جعفر دادند. زن و عیالات حضرت عسکری علیهالسلام را جمع کردند و به خانهای دور از دسترس بردند؛ به طوری که از برخی از اینها هیچ نام و نشانی در تاریخ نمانده است که چه بر سرشان آمده است. علتش نیز آن بود که اگر یک شیعهای آمد تا سوال کند که آیا امام عسکری علیهالسلام پسری داشته یا نه؟ اصلا به اینها دسترسی نداشته باشد که آنها جواب بدهند.
دشمنی حکومت در زمان امام عسکری با شیعیان
حکومت هم بر این اساس تبلیغ می کرد که اساسا فرزندی برای امام نیست و امامت هم منقرض شده است تا خیال همه راحت باشد. جعفر هم به عنوان متصدی امر شیعه در خانه نشست. چرا که اساسا همه شیعیان جزو خواص نبودند بلکه بسیاری از آنها از عوام مردم بودند تا اینکه کم کم به وسیله نواب و به وسیله افراد خاص در میان برخی از مردم شیعه ندا داده شد ما امام داریم و امامت منقرض نشده است، ولی شرایط زمانه بسیار سخت بود.
به هر حال، سالها گذشت و بسیاری از آنها که شیعه بودند خبری نداشتند که امام دارند، و این گونه نبود که نواب اربعه در میان مردم نشسته و مرجعیت داشته باشند؛ بلکه همه در کتمان و خفا بود؛ یعنی شرایط خفقان بعد از شهادت امام عسکری فوق العاده و بسیار عجیب و غریب بود. کسی جرات نداشت که نام حضرت را ببرد. اصولا بردن نام آن حضرت، مساوی با مرگ و افشاء اسرار بود و لذا بزرگانی مثل احمد بن اسحاق به اصحابش میفرمود که مبادا اسم امام زمان را ببرید و با اینکه خودش آن حضرت را دیده بود ولی انکار میکرد؛ چرا که افشاء اسم آن امام باعث میشد تا عدهای را به تیغ حکومت بسپارید. این شرایط شیعه در عصر غیبت بود.
استمرار دشمنیها با مکتب شیعه
از آن روزگار تا به امروز 1400 سال گذشته است و آن کسانی که جعفرها را میآوردند و تربیت و ترویج میکردند هنوز هم در عصر ما هستند و حتی از جهت اداره و نیز اکثریت مسلمانان از نظر عددی طرفدار آنها هستند. لذا آنچه باید در آغاز امامت آقا به آن توجه کنیم این است که دیروز شیعه در آن شرایط بود و امروز شیعه در وضعیتی است که صدایش را علنی بلند میکند؛ یعنی کشورهایی که اشهد ان علیاً ولی الله میگویند فقط ایران نیست، بلکه عراق، آذربایجان، بحرین، افغانستان، پاکستان و ... هم هستند. آن روزگار و آن شرایط تبدیل به این شرایط شده است.
انگلیس مسبب ترویج وهابیت و سلفیه است
البته، بعضی از اوقات صحبتهایی میشود که ساده انگارانه است؛ مثل اینکه میگویند در واقع همین شیعه هستند که باعث به وجود آمدن که غلات، تکفیریها و داعش شدند؛ در حالی که باید توجه کرد که داعش ربطی به عقیده آن سنی ندارد، بلکه قدرتهای جهانی، سیاستها و اهدافی را که میخواهند در منطقه پیش ببرند، سبب شده تا یک مشت جوان احمق وسیله و ملعبه آنها برای پیشبرد آن اهداف شوند. این گروههای تکفیری از90 سال قبل یعنی از روزی که تفکر ابن تیمیه در عربستان رسمی شد، هستند. در آن روز ابوطالب یزدی را کشتند و حالا جور دیگری مردم را میکشند و سر میبرند؛ در آن زمان این تفکر شروع شد، از همان روز اول انگلیسها بودند که باعث فریفتن «شریف حسین»[1] شدند و و وقتی خلافت عثمانی ساقط شد او را هم کنار زدند و سعود بن عبدالعزیز را سر کار آوردند.
حرکت داعش مانع پیشرفت اسلام است
حرکت تکفیری در آغاز با سیاست شروع شده و لذا امروز اسلام در حال رشد است، گاهی از اوقات من نشریات کلیسایی را مطالعه میکنم، میبینم آنها نوشتند: اسلام در حال پیشرفت و رشد است. و یکی از کسانی که واقعا از این جهت ناراحت است، خود دستگاه واتیکان است. الان هم هر چند که دستگاه واتیکان داعش را محکوم میکند، ولی در دلش به آنها میخندد و به این حرکتی که شروع کرده و موفق بودند، راضی هستند؛ چرا که با جنایاتی که آنها مرتکب میشوند بهتر از این نمیتوان اسلام در این قرن معرفی کرد؛ یعنی ایلام را یک آیین وحشی که زن و بچه را میکشد و هنوز در قرن بیست و یکم زنها را مثل برده خرید و فروش میکند. براستی در مقام قضاوت، این کاری که انجام میشود به نفع چه کسانی است؟ چه کسانی از آن بهره میبرند؟ الان یهودیها و مسیحیها واقعا از این قضیه خوشحال هستند. بلکه همینها هستند که داعش را حمایت و به وجود آوردند.
ما برای نگه داری مردم خودمان ابزاری مانند عاشورا و همین محرم و صفر داریم که چقدر باعث ارتباط تنگاتنگ ما با مردم میشود. ما جوانانمان را با نهج البلاغه و صحیفه سجادیه میتوانیم نگه داریم اما آنهایی که این ابزار را ندارند چگونه میخواهند جوانانشان را نگه دارند. آنها با عصبیت میخواهند آنها را نگه دارند.
تعصب عامل استمرار وهابیت شده است
ما نباید کاری کنیم که آنها عصبیت به خرج بدهند. قبلا از طریق یکی از دفاتر مراجع افرادی از طلبههای قم برای تبلیغ به سیستان و بلوچستان میرفتند. از وزارت کشور پیغام دادند این افراد که برای تبلیغ به سیستان و بلوچستان میروند لعن خلفاء را روی در و دیوار مینویسند. البته این سخن را برخی از بزرگان و علمای اهل تسنن سیستان و بلوچستان مطرح کردندتا فتنه درست کنند، تا اینکه به لطف الهی کیدشان بر ملا شد به طوری که بعد از شش هفت ماه رئیس جمهور وقت تماس گرفت و گفت برای ما کشف شده که یک عده از خود وهابیها این کار را کرده بودند و ما میخواهیم که شما از آن مرجع بزرگوار عذر خواهی کنید؛ یعنی وقتی از ناحیه ما کاری نکنند، از ناحیه خودشان بساط لعن را فراهم میکنند البته بعضی از سایتها هم واسطه کار میشوند تا آنها بتوانند افراد انتحاری را تحریک کنند، اما ریشه اصلی در جای دیگر است.
بنابراین، این مسائل باعث نشود که ما ساده انگاری کنیم و بگوییم داعش از این جهت درست شده که چهار تا شیعه در اینجا نشستند و مجلس لعن گرفتند، بلکه این قضایا که امروزه در گوشه و کنار است قبلا شدیدتر از آن هم بوده است ولی، چرا آن وقت داعش پیدا نشده است؟! البته ما نمیخواهیم عمل خلاف برخی از جهال را تایید کنیم، اما نباید از حقوق شیعه کوتاه آمد. چرا که غیر از شیعه، تمام مکتبها و تفکرها انحرافی و توجیه گر اقدامات ظالمانه خلفاست. داعش یک ریشه طولانی تاریخی دارد، اینها میخواهند جلوی اسلام را بگیرند، جلوی اسلام را گرفتن با سرنیزه و تفنگ نمیتواند باشد بلکه باید به وسیله خودمان باشد. و لذا، همان بچه 14 یا 15 ساله را تحریکش میکنند تا جلیقه انتحاری بپوشد و خودش را منفجر کند به او میگویند: تو به از کشته شدن بلافاصله در آغوش حوری بهشتی چشم باز کند. در واقع او دارد مقاصدی که واتیکان و یهودی ها دارند را پیاده میکند. باید این واقعیت را فهمید و دست یهودیت و مسیحیت را در پیدایش داعش در دست هم دانست. دست عربستان و قطر هم در دست آنها است.
غرب خود مروج تفکر سلفی است
آن کسانی که دلارهای نفتی آنها آنقدر اضافه هست که فقط صرف تجملات، ولخرجیها و ... میشود مثلا این آقا که شاهزاده سعودی است، ماشین بنز خریده که میلیونها دلار ارزش آن است. چرا؟ برای اینکه تمام سطح این ماشین را الماس کار گذاشتند، قبلا طلا بوده و الان الماس به کار بردند، خوب این پول همین جور در خدمت مسیحیت و یهودیت هم خرج میکنند. اینها امام المسلمین و امام الحرمین هستند که این گونه پول خرج میکنند و در همه مساجد و نمازها در سرتاسر اسلام آنها را دعایشان میکنند.
امروز غرب خوشحال است که دارد با داعش مبارزه میکند. شما اگر واقعا میخواهید با داعش مبارزه کنید، مساجد اینها را در سراسر دنیای اسلام ببندید. در حالی که تفکر تکفیری را اینها در دنیا دارند اشاعه میدهند. آیا اینها دلشان برای اسلام سوخته است یا میخواهند جلوی اسلام را بگیرند؟
ما باید توجه داشته باشیم که تفکر و تشیعی که حجت بن الحسن در راس این تفکر است، باید از این قضایا محفوظ باشد. آنها شیعه را هم میکشند چون ما را از یهودیها هم بدتر میدانند چرا؟ چون ما اسلام اصیل هستیم و آن اسلامی که بتواند قلبها را جلب کند ما هستیم. در حالی که آنها کسانی هستند که میگویند اطاعت حاکم ظالم به عنوان اولی الامر واجب است، ولی ما میگوییم که این اطاعت حرام است. پس این تفکر شیعه است که در دنیا دارد جا باز میکند نه تفکر آنها؛ یعنی بالاخره نهج البلاغه خودش را نشان میدهد و این یک واقعیت است و وقتی این گونه است، آنها باید با شیعه دشمن باشند و اگر دشمنی نکنند ما تعجب میکنیم، این واقعیت قصه است.
عالم به زمان خویش باشید
در پایان شایسته است به کلام امام صادق علیه السلام توجه کنیم که فرمودند: «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس»[2] کسی که عارف به زمان خودش باشد، اشتباهات به او هجوم نمیآورد و ما باید این چنین باشیم. ان شا الله؛ به هر حال ما این مصیبت بزرگ را به محضر آقا حجت بن الحسن تسلیت عرض میکنیم آجرکم الله در این مصیبت عظمی. به همه عزیزان تسلیت عرض میکنیم و امامت آقا را به محضر همه عزیزان و جامعه شیعه تبریک میگوییم و امیدواریم که خداوند به ما آن شناخت و عرفان کافی را نسبت به امام زمان عجل الله فرجه عنایت فرماید و والسلام.
[1] . مرحوم کلینی، الکافی، ج 1 ، کتاب العقل والجهل ، ص26، الحدیث 29.
[2]. پس از اضمحلال امپراطوری عثمانی و حذف استیلای آنان بر جزیرة العرب در سالهای اولیه بعد از جنگ اول جهانی، شریف حسین(بزرگِ خاندان هاشمی) که از سال ۱۹۰۸ میلادی شریفِ مکه و امیر حجاز بود با حمایت انگلیسیها قدرت گرفت، پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی در سال ۱۹۲۴ میلادی، شریف حسین خود را خلیفهٔ مسلمین خواند